به گزارش اصفهان زیبا؛ یک تجربه جذاب «گردشگری هنر» در این روزهای پاییزی ایران، ملاقات با پیکاسو، فرانسیس بیکن و کمالالملک است از دریچه پرترههایی که خلق کردهاند. علاقهمندان هنر، این روزها میتوانند تور تهرانگردی ویژهای را به هوای تماشای دو نمایشگاه جاری موزه هنرهای معاصر تهران برای خودشان تدارک ببینند.
داشتیم در یکی از موزههای هنری معروف دوسلدورف قدم میزدیم، به بعضی از آثار که میرسیدیم، راهنمای هنرشناسمان یک جمله مهم میگفت: «این اثر را میبینید؟! از مجموعه همین هنرمند، اثر بهتری در موزه هنرهای معاصر تهران هست.» در آن سفر و در قلب موزهای در آلمان بود که فهمیدم چه گنجینه ارزشمند مهمی در ایران داریم که البته کمتر بخت تماشایش نصیبمان میشود؛ چون موزه مدتها بسته بود و بخش مهمی از گنجینه هم چنان نگهداری میشود که کمتر کسی بخت تماشایش را به دست میآورد. همه این موارد بود که باعث شد وقتی خبر افتتاح نمایشگاه «چشم در چشم» به گوشم رسید، وقت را تلف نکنم و خودم را برسانم به این فرصت ویژه تماشا!
پرتره؛ راوی جهان پنهان روح سوژه
در استیتمنت نمایشگاه عنوان «پرتره در هنر مدرن و معاصر» منتشرشده و در ادامه، متن استیتمنت آمده که به این شرح است: «تصویری حاوی بازنمایی خصوصیات فردی سوژه»؛ این عمومیترین تعریف ارائهشده از یک پرتره است؛ درحالیکه تاریخ پرترهنگاری مشتمل بر مفاهیمی فراتر از آن است. درواقع پرتره یکی از عمومیترین و کهنترین اشکال تصویری است که خاستگاه آن را میتوان تا تمدنهای اولیه دنبال کرد. اولین ارجاعهای بصری پرتره، عموما کارکردی نمادین داشتند؛ یعنی از همان ابتدا، پرتره بر چیزی ورای ظاهر سوژهاش دلالت میکرد… .»
بخش آخر شرح نمایشگاه اینگونه است: «ابداع عکاسی در نیمه اول قرن نوزدهم، اگرچه باعث شد تا پرتره بازنمایانه بهتدریج از نقاشی به عکاسی مهاجرت کند، همزمان نقاشان پرتره را به کاوش در مسیری جدید واداشت؛ جهان پنهان روح سوژه. این نمایشگاه با ارجاع به بعضی از مفاهیم دخیل در پرترهنگاری، منتخبی از آثار برتر هنر مدرن و معاصر ایران و جهان، متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران را به نمایش میگذارد.» نام جمال عربزاده، نمایشگاهگردان (کیوریتور)، در انتهای استیتمنت دیده میشود.
ملاقات ونسان!
کیفهایمان را دم در موزه تحویل دادیم. شلوغ بود و ما هم آخر وقت رسیده بودیم. پشت سر ما یک گروه سه نفره بودند که تا وارد سالن اول موزه شدند، از راهنما پرسیدند: «بر دروازه ابدیت» کجاست؟! من اول خیال کردم اشتباه شنیدهام. بعد کمی جلوتر، در انتهای گالری اول، وقتی با این اثر ونسان ونگوگ روبهرو شدم، دیدم که نه! درست شنیده بودم. مخصوصا اگر فیلمی به همین نام را دیده باشید که به زندگی این نقاش معروف هلندی میپردازد، عطشتان برای دیدن این اثر بیشتر هم میشود.
دربارهاش میگویند: «بر دروازه ابدیت نهتنها یک اثر هنری مهم از ونگوگ است، بلکه نمایانگر عمق احساسات انسانی و چالشهای روحی اوست. این نقاشی همچنان موردتوجه محققان و هنردوستان قرار دارد و بهعنوان یکی از نمادهای بزرگ هنر مدرن شناخته میشود.» روی شناسنامه اثر نوشتهاند: «1882- لیتوگرافی» و سایز اثر هم 55×36 سانتیمتر ذکر شده و نوشتهاند که اثر متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر تهران است.
«زن گریان 3» اثر جذاب دیگری است که بر شناسنامهاش نوشتهاند: «پابلو پیکاسو، 1937، آکواتینت و درای پوینت» درباره این مجموعه میگویند: «این نقاشی بخشی از مجموعهای است که به واکنش پیکاسو به جنگ داخلی اسپانیا و بمباران شهر گرنیکا اختصاص دارد. زن گریان بهعنوان نمادی از رنج و مصیبت انسانی، نهتنها نمایانگر غم یک مادر، بلکه نمایانگر درد مشترک مردم اسپانیا در دوران جنگ است. رنگها و فرمهای بهکاررفته در این اثر، احساس اضطراب و ترس را بهخوبی منتقل میکند. زن گریان را پیکاسو به سبک کوبیسم ترسیم کرده است.»
بهاینترتیب، بخشی از نمایشگاه به موضوع «پرتره و مالیخولیا» اختصاص دارد و در معرفیاش روی دیوار این نوشته نصب شده است: «مالیخولیا، همدم والای زیبایی است؛ بهنحویکه دشوار بتوانم قسمتی از زیبایی را تصور کنم که در خود اندوهی نداشته باشد»؛ این شعر آغازین اثر شارل بودلر است.
در ادامه نوشتهاند: «این پرترهها، معمولا چهرههایی غمگین و متفکر را نشان میدادند که بازتابی از تضاد میان خلاقیت و افسردگی بود. آیکونوگرافی مالیخولیا در نقاشی، اغلب شامل عناصری نمادین و تکراری است. این عناصر بهطورکلی شامل اشیا و فضاهایی هستند که احساس سکون و تعمق را نمایش میدهند.»
دیدار یک اختراع؛ اتاق روشن
چهار نقاشی چهره در یک قاب کنار هم قرار دارند، نقاشیهایی که از اولی تا چهارمی پرجزئیاتتر میشوند و مهدی سحابی، هنرمند اثر، در کنار یکی از چهرهها نوشته: «پرسنلی فوری- 40». هنرمند، این اثرترکیب مواد را در سال 1379 خلق کرده و اثرش حالا چشم ما را گرفته است! آثاری که توجهتان را جلب کنند، اما بسیار بیشترند؛ مثلا اثری با نام «صورت یک زن و یک مرد» از مارکو گریگوریان مرا برد به جلفای اصفهان و وقتی جستوجو کردم، متوجه شدم که هنرمند خطوربط چشمگیری با جلفای نو هم داشته است.
قدمت اثرش به ۱۳۳۳ شمسی برمیگشت و تکنیکش مدادرنگی روی کاغذ بود. اثر دیگری با نام «مائو» از «پوشه چاپدستی مائو» که اندی وارهول در 1972 آن را به سبک سیلکاسکرین خلق کرده، دو اثر پرتره یانایهارا بهصورت رنگ و روغن روی بوم اثر آلبرتو جیاکومتی و نیمتنه از همین هنرمند هم بسیار دیدنی هستند؛ به انضمام آثار مهمی از اردشیر محصص.
پرتره از ساندرو بوتیچلی که آیدین آغداشلو آن را در 1354 به روش گواش روی کاغذ خلق کرده، پرترههای کاریکاتوری از ظلالسلطان و احمدشاه اثر قاسم حاجیزاده و خلاصه دیدنیهای نمایشگاه چشم در چشم بسیار بود.
بخشی از نمایشگاه که موردتوجه بسیاری از مخاطبان قرار گرفت هم «اتاق روشن: ابزاری در خدمت دقت» نام داشت و معطوف بود به معرفی اپتیکی که قدمتش به قرن هجدهم و نوزدهم میلادی میرسید و در میان هنرمندان محبوبیت فراوانی داشت؛ سیستمی از آیینهها یا منشورها در داخل اتاق روشن که تصویر را مستقیما روی کاغذ منعکس میکند و به هنرمند اجازه میدهد همزمان سوژه و تصویر منعکسشده را ببیند. این اختراع امکان ترسیم تصویر با دقت بسیار بالا را فراهم میکند.
روایتهایی از شیراز و جهان در تهران
از نمایشگاه «چشم در چشم»رسیدیم به نمایشگاه دوم با عنوان «همسفر با آفتاب؛ مروری بر آثار فرخ شایسته». آستانهای برای نمایشگاه تعریف شده بود با نمایش آثاری از مجموعه شخصی هنرمند. یکی از آثار بیشتر توجه مرا جلب کرد و آن اثری بود با عنوان «گل و مرغ» آبرنگ روی کاغذ که حوالی سالهای ۱۲۵۰ در شیراز توسط لطفعلی شیرازی خلق شده بود.
نمایشگاهگردانی را رضا دبیرینژاد برعهده داشته و نمایشگاه شامل بیش از 200 اثر در قالب 17 مجموعه از سه دوره کاری این هنرمند در ایران و خارج از ایران است. شایسته نزد پدر و هنرمندان برجسته شیراز با سنتهای هنری ایرانی ازجمله نگارگری و پس از تحصیل در غرب با گرایشهای جدید هنری آشنا شد.
شایسته تجربهها و یافتههایش در غرب و پس از آن در ژاپن را در هم میآمیزد و پیوندی از این نگرشهای هنری را در سه گالری موزه به نمایش میگذارد.
فرخ شایسته بیش از سه دهه در ژاپن زیسته و به تدریس آکادمیک هنر پرداخته و دهها نمایشگاه در خارج از ایران برگزار کرده است. نمایشگاه «همسفر آفتاب» مروری بر تجربهها و سفرهای او در عالم هنر از شرق تا غرب به شمار میآید که اکنون دوباره به سرزمین مادری خود بازگشته است.
سفر تهران و گردشگری هنر
تقریبا دو ساعت و نیم در موزه بودیم و حسابی لذت بردیم از دیدن آثار ارزشمند فراوان. اگر علاقهمندید که برای دیدن این دو نمایشگاه به موزه هنرهای معاصر تهران سر بزنید، در خاطرتان باشد درهای موزه هر روز از ۱۰ صبح تا ۱۸ (بهجز دوشنبهها) به روی گردشگران و هنردوستان باز است و نمایشگاه هم تا ۲۷ آبان ادامه دارد.
توصیه گردشگرانه من این است که دیدن موزه هنرهای معاصر تهران، موزه هنرهای معاصر اصفهان و موزه هنرهای معاصر کرمان را در برنامههای فرهنگیتان بگذارید. هر کدامشان حلاوت مخصوصی دارند و جایگاه ویژهای در کشور. طی سالهای قبل هم همکاری بین سه موزه بسیار خوب بود. در خاطر هنردوستان اصفهان نمایشگاه کرنش به حافظ (نمایش آثار گونتر اوکر، هنرمند آلمانی)، ریشهها و سنگها (آثار تونی کرگ) و مکاشفه و تماشا (آثار هانس گئورگ برگر، هنرمند آلمانی) که طی سالهای گذشته در این موزهها برگزار شدند و همکاریهای مختلف میان این سه موزه، ثبت
شده است.
























