تولیدکنندگان اصفهانی در سالی که با عنوان «مهارتورم، رشد تولید» نامگذاری شده مطالبههای زیادی از مسئولان دارند.
اصفهان صنعتیترین استان کشور است و با وجود برخورداری از تولیدکنندگان بزرگ و کوچک و متوسط نقش بسزایی در تولید کشور ایفا میکند. موانع بسیاری درمسیر تولیدکنندگان اصفهانی قرار گرفته و قدرت تصمیمگیری و برنامهریزی را از آنها سلب کرده است.
رشد تولید نیازمند بسترسازی است. آن هم در شرایطی که نرخ ارز و افزایش هزینههای تولید منجر شده تا برخی تولیدکنندگان با ضرر تولید کنند و به فعالیتشان ادامه دهند. تحقق اهداف رونق تولید نیازمند ثبات اقتصادی، تسهیل قوانین و سرمایهگذاری، خصوصیسازی، مدیریت کارآمد، بهبود فضای کسبوکار، امنیت اقتصادی، کاهش هزینهها، ثبات نرخ ارز و تأمین به موقع مواد اولیه است.
تولیدکنندگان اصفهانی در گفت و گو با اصفهان زیبا از اصلیترین موانع رشد تولید و راهکارهایی برای بهتر شدن وضعیت تولید در سال جاری میگویند:
بیثباتی اقتصاد تولیدکننده را بلاتکلیف کرد
مسعود بختیاری/مدیرعامل یکی از کارخانجات صنایع غذایی اصفهان
بیثباتی اقتصادی و بلاتکلیفی اصلیترین دغدغه ما تولیدکنندگان است. ما هنوز نمیدانیم تصمیم دولت درباره ارز نیمایی چیست؟ آیا ارز نیمایی 28 هزار و 500 تومان است؟ یا ارز نیمایی معادل با 33 هزار تومان است؟
یا اینکه ارز نیمایی با قیمت 38 هزار و 500 تومان عرضه میشود؟ در کمال تأسف روایتهای مختلفی از سوی مسئولان مطرح میشود که قدرت تصمیمگیری از تولیدکننده سلب میکند.
تولیدکننده برای تصمیمگیری باید در فضای شفافی فعالیت کند. دولت نه تنها این فضای شفاف را ایجاد نمیکند، بلکه این فضا را تیره و تار کرده است. مسئولان ضد و نقیض صحبت میکنند و تولیدکنندگان نمیدانند باید مطابق با حرف چهکسی رفتار کنند.
در کمال تأسف ثباتی در فضای تصمیمگیری کلان کشور وجود ندارد و نااطمینانی از آینده تولیدکنندگان را گرفتار کرده است. تصمیماتی که دولت میگیرد لحظهای است. درواقع از قبل زمینهسازی نمیکنندو با ذینفعان و بخش خصوصی مشورتی صورت نمیگیرد. درواقع دولتیها برای تصمیمگیری خودشان را عقل کل میدانند.
بخشنامههای متعدد غیرکارشناسی خلق الساعه هم از سوی مسئولان مشکلساز شده است. درمواقع بحران بخشنامه ابلاغ میشود ولی همین بخشنامهها چون غیرکارشناسی هستند زمینهساز چندین بحران دیگر میشوند. یکی دیگر از بزرگترین مشکلات ما تأمین مواداولیه و تأمین نقدینگی برای مواد اولیه است.
مدتی است که بانکها سرمایه در گردش واحدهای تولیدی را مانند گذشته تأمین نمیکنند. بنابراین تأمین سرمایه در گردش برای تأمین مواداولیه یکی از بزرگترین دغدغههای ما در صنایعغذایی به شمار میرود.
قیمتگذاری دستوری نیز مانع دیگری برای تولیدکنندگانی است که محصولاتشان مستلزم قیمتگذاری پیشینی است. یعنی قیمت این کالاها باید توسط ستاد تنظیم بازار کشور تعیین شود. دولتمردان باید در سطوح عالی به مشکلات کلان بپردازند. مانند مشکلات ارزی. نه اینکه بخواهند روی موضوعات جزئی به عنوان مثال قیمتگذاری پیشینی تمرکز کنند.
در کمال تأسف قیمت مواداولیه به حال خود رها شده است. ستاد تنظیم بازار قیمت کنسرو ماهی را 39 هزار تومان اعلام کرده است. این در حالی است که قیمت مواداولیه کنسرو ماهی یعنی ماهی خام در زمان ابلاغ این قیمت معادل با هر کیلو 52 هزار تومان بود. الان هم قیمت هر کیلو ماهی خام 82 هزار تومان است ولی همچنان به ما اعلام میکنند که باید قیمت کنسرو ماهی را با قیمت 39 هزار تومان عرضه کنید. با وجود این تفاسیر رمقی برای تولیدکننده باقی نمیماند.
از سوی دیگر سختگیری دستگاههای اجرایی معضل دیگری است که تولیدکنندگان را گرفتار کرده است. مسئولان باید اقتصاد را در اولویت قرار دهند. برای تحقق این مهم نیز باید تعاملات بین المللی شکل بگیرد.
در کمال تأسف همیشه اقتصاد در گروگان سیاست بوده است. باید درهای کشور به سمت کشورهای منطقه و جهان باز شود. تا زمانی که فرصتها از دست نرفته باید این تعاملات برقرار شود. علاوه براین دولتیها باید فضای امیدواری در جامعه برقرار کنند تا سرمایه اجتماعی حفظ شود.
کارگران واحدهای تولیدی مهاجرت میکنند!
علی صفر نورالله / کارآفرین و مؤسس شتابدهنده
هزینه تولید در ایران بالاست. دلیل بالابودن هزینه تولید نیز افزایش تورم و افزایش هزینههای زندگی است. از سوی دیگر بهرهوری نیز پایین است. به دلیل اینکه هم دانش لازم و کافی وجود ندارد، هم اینکه امکاناتی که منجر به افزایش بهرهوری میشوند وجود ندارد. درواقع از یک سو هزینهها افزایش یافته و از سوی دیگر بهرهوری کاهش یافته است. وقتی هزینهها افزایش یابد، قیمت تولیدات نیز افزایش پیدا خواهد کرد.
برای اینکه جلوی این مشکلات گرفته شود اصلیترین کار این است که دولت دست از تصمیمات لحظهای بردارد و امکاناتی فراهم شود تا تولیدکنندگان هم بهرهروی را افزایش دهند، هم به بازارهای بیرون دسترسی پیدا کنند.
دولت باید مشکلات سیاسی را حل کند تا تولیدکنندگان به بازارهای بین المللی دست پیدا کنند. ضمن اینکه دولت باید زیرساختهای لازم را فراهم کرده و بخش خصوصی را حمایت کند تا صادرات رونق پیدا کند.
درواقع دولتیها نمیتوانند صادرات انجام دهد. در این حالت تولیدکننده را به ورطه نابودی میکشاند. دولت باید بخش خصوصی را حمایت کند تا خصوصیها صادرات انجام دهند. قیمت مواداولیه معضل دیگری است که تولیدکنندگان با آن دست و پنجه نرم میکنند. قیمت مواداولیه به دلیل تغییرات قیمت دلار نوسان پیدا میکند و وضعیت را برای تولیدکنندگان غیرقابل پیشبینی کرده است.
در این بین تأمین نیروی انسانی متخصص نیز مزید برعلت شده است. در حال حاضر متخصصان به سمت مهاجرت گرایش پیدا کردهاند و نیروی تکنسین برای واحدهای تولیدی کمیاب شده است.
این وضعیت برای تأمین کارگر نیز مصداق پیدا میکند. بنده اخیرا سفری به ارمنستان داشتم که در کارگران اصفهانی در ساختمانسازی این کشور به کار گرفته شدهاند و حرفشان این بود که درآمدهایشان بیشتر و مشکلاتشان کمتر است. تولیدکنندگان علاوه براین مشکلات با مهاجرت نیروی کارگر نیز مواجه شدهاند.
تأمین مالی معضل اصلی تولیدکنندگان است
امیر کشانی/ مدیرعامل مجموعه چاپ و بستهبندی
سرمایهگذاری مهمترین مؤلفه تأثیرگذار در رونق تولید است. سرمایهگذاری منجر به کاهش تورم میشود و زمینهساز رشد وپویایی تولید میشود. الان بزرگترین دغدغه تولیدکنندگان تأمین منابع مالی است.
درواقع بانکها منابع لازم را ندارند و سرمایهگذارانی هم که به دنبال سرمایهگذاری در بخش تولید هستند وقتی مشاهده میکنند در سایر بازارها مانند ارز طلا و مسکن میتوانند یک ساله سود کسب کنند، دیگر دلیلی برای سرمایه گذاری در بخش تولید نمیبینند. کشور ما نیازمند سرمایهگذاری در تولید است.
بسیاری از کارخانهجات با ظرفیت کمتر کار میکنند. باید این مقوله حل و فصل شود و برای آن برنامه ریزی کرد تا شاهد رونق تولید باشیم. باید به سمت سرمایهگذاریهایی حرکت کنیم که مواد اولیه موردنیاز برای تولیدشان در داخل تأمین میشود.
برخی تولیدکنندگان مشکل تأمین مواداولیه دارند. دلیلش این است که مواداولیه صادر میشود. به عنوان مثال مواداولیه پتروشیمی مورد نیاز بسیاری از تولیدکنندگان است؛ ولی صادر میشود. مواد اولیه باید داخل کشور تبدیل به محصول با ارزش افزوده و سپس صادر شود.
در این صورت هم صنایع داخلی راه می افتند هم ارزش افزوده ایجاد میشود. بازاریابی و پیدا کردن بازارهای صادراتی نیز یکی دیگر از معضلاتی است که تولیدکنندگان با آن دست و پنجه نرم می کنند. ولی باید توجه داشت که بازاریابی از عهده دولتیها خارج است. دولت فقط باید سیاستگذاری کند و بسترهای لازم را فراهم کند. وظیفه بازاریابی برعهده بخش خصوصی است.
بازاریابی در داخل دیگر جوابگو نیست و تولیدکنندگان باید برای بازارهای صادراتی بازاریابی کنند. ضمن اینکه سرمایهگذاران نیز باید در حوزه تولیداتی سرمایهگذاری کنند که قابلیت صادرات داشته باشند.