محلی‌ها از مشکلاتشان به هم‌محله می‌گویند

زمین‌های کشاورزی و معضل ساخت‌وساز

جنیران از آن محله‌هایی است که رنگ‌وبوی قدمت هنوز در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش دیده می‌شود. آدم‌هایش هم هنوز می‌توانند قصه گذشته و تاریخ را روایت کنند.

تاریخ انتشار: 12:08 - سه شنبه 1403/09/6
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه
زمین‌های کشاورزی و معضل ساخت‌وساز

به گزارش اصفهان زیبا؛ جنیران از آن محله‌هایی است که رنگ‌وبوی قدمت هنوز در کوچه‌پس‌کوچه‌هایش دیده می‌شود. آدم‌هایش هم هنوز می‌توانند قصه گذشته و تاریخ را روایت کنند. قصه پیرمردها و پیرزنان این محله شنیدن دارد. محله‌ای با قدمتی عجیب و دیاری که تو باید همه را با یک فامیل بشناسی؛ شاه‌سنایی. فامیلی‌ای که برگرفته از نام یک مسجد قدیمی در محل است و بنایی برای تعیین فامیل. حس غریبی پیدا می‌کنی وقتی با مردمان این محله هم‌کلام می‌شوی. این حس را وقتی با پیرمردی که کنارگذر خیابان شهدا در محله جنیران نشسته بود و از او درباره محل و مشکلاتش پرسیدم، درک کردم.

پیرمرد با لبخندی گرم شروع کرد از گذشته گفتن. از وقتی زاینده‌رود پایش تا دل محله جنیران و جوی‌هایی که با دستش نشان می‌داد می‌رسید و پر بود از آب. دلخور بود از پر شدن جوی‌های محله و نگران از اینکه اگر سیل بیاید، آب‌ها روان می‌شود توی کوچه‌ها و داستان می‌شود.

زاینده‌رود که خشک شد، انگار امید هم خشکید و توی محله‌ها ناامید از رسیدن آب زاینده‌رود، جوی‌ها هم کور شدند و آسفالت شدند تا محل گذر مردم باشد. تقی شاه‌سنایی از معتمدان محله است؛ مسئول ورزشگاه محلی جنیران. وقتی می‌خواهد از مشکلات محل برایم بگوید، می‌رود به تداخل مرزها. اینکه مرزهای محلات درست دیده نشده و محله جنیران با جمعیتی قابل‌توجه با محله لادان یکی دیده شده است. درحالی‌که جنیران قدمت و وسعت قابل‌توجهی دارد. او می‌گوید: «برای بودجه‌های محله‌محوری ما با لادان یکی فرض شده‌ایم و این بودجه درست تقسیم نمی‌شود. البته برای محله‌محوری رفتیم شهرداری و سال گذشته آسفالت بعضی معابر و زیباسازی انجام شد. اما بهتر است محله جدا دیده بشود.»

خیابان قدس هم‌مرز محله جنیران است. به گفته آقا تقی چهل سال پیش مردم این خیابان را انداختند و اسمش را هم گذاشتند «الله‌اکبر». حالا شهرداری به خیابان سامان بخشیده، اما انتهای خیابان نابسامانی دارد و چند شاخه می‌شود. «شهرداری قرار بود شهریور بیاید برای اصلاح خیابان و اتصال به خیابان اشرفی اصفهانی را مستقیم کند که هنوز اتفاقی نیفتاده است.» محله جنیران پر آب بود و پر از باغ. حالا اما کمتر کسی باغ دارد. شاه‌سنایی از سختگیری برای ساختن دیوار دور باغ‌ها گله دارد. می‌گوید: «محله وازیچه روبه‌روی ماست، آن‌طرف خیابان بهشت. راحت دیوار می‌کشند دور زمین‌ها و باغ می‌شود. اما در محله ما سختگیری می‌کنند و کسی نمی‌تواند دور زمینش دیوار بکشد. بعضی زمین‌ها توی محل کشاورزی بوده اما حالا دیگر آبی نیست که زراعت کنند، اما اجازه ساخت‌وساز هم نمی‌دهند.»

محله جنیران وسیع است و پهن. اگر خانمی بخواهد از دل محله به خیابان اصلی برسد، باید چند صدمتری راه برود. دسترسی کمی سخت است. آقا تقی می‌گوید: «خیابان بهشت و قدس کمی محله را از بن‌بست خارج کرد. اما هنوز دسترسی سخت است. طرح خیابان‌کشی برای محلات بود، اما چون به‌موقع اجرا نشد، مردم خودشان خیابان‌هایی مثل بهشت انداختند، غیر کارشناسی. کارایی لازم را ندارند و از اجرای طرح‌های شهرداری هم جلوگیری کرده است. خیابان بهشت را شهرداری تکمیل کرده، اما فقط یک خط اتوبوس دارد که آن‌ هم هر نیم ساعت عبور می‌کند.»

عرض کوچه‌ها خیلی کم است

برای شنیدن حرف مردم محله، راهی دل محله می‌شوم. از کنار سازهای آجری عبور می‌کنم که برای قبری قدیمی ساخته شده است. قبری به یادگار از قبرستان قدیمی محله باقی مانده و «کمال‌الدین جنیرانی» نام دارد. تاریخچه‌ای برایش پیدا نشده ولی شهرداری طرحی برای زیباسازی محلی اطراف قبر احداث کرده است. کوچه باریکی را که به دل محله راه پیدا می‌کند دنبال می‌کنیم؛ به پارکی می‌رسیم که روی بقایای چند خانه شاخته شده‌اند و هنوز آثار طاقچه‌های قدیمی محل روی دیوار پیداست. وقتی با پیرمردهایی که در پارک دورهم جمع شده بودند، مشغول صحبت شدم یکی‌شان به انتهای پارک اشاره کرد و گفت: «آن دیوار را می‌بینی، آنجا اتاق ما بود. حالا شده دیوار پارک. » پیرمردی که یک عینک با قابی مربعی به چشمش زده است، صحبتش را از پارکی که هرروز وعده‌گاه آن‌ها برای دورهمی است شروع می‌کند. «این پارک را شهرداری زحمت کشیده درست کرده، اما یک نفر نیست به آن رسیدگی کند و چمن‌ها را به‌موقع آب بدهد. به گل‌هاش برسد تا از بین نرود.»

مرد کناری‌اش می‌گوید: «خانم کوچه‌ها باریک است. آنقدر که ماشین‌ها به‌سختی از کنار هم رد می‌شوند. دست‌انداز هم فراوان دارد. این‌ها برای رفت‌وآمد مشکل‌ساز شده است. برای موتورسوارها بیشتر. »

زمین‌ها را نمی‌گذارند بسازیم

پیرمردی لاغراندام که «حاج محمدعلی» صدایش می‌کنند. کمی می‌آید جلو. دست‌هایش می‌لرزد. می‌گوید حرف مردم را بزنید مشکلات آن‌ها را بگویید. می‌پرسد: «هر چی ما می‌گویم می‌نویسی یا حذف می‌کنی و هر چه دلت بخواهد می‌نویسی.» قولم برای انعکاس حرف‌هایش را که می‌شوند، می‌گوید: «خیابان بهشت افتاد کنار زمین‌ها. سال‌ها راکد بود. حالا زمین‌های مردم کنار خیابان افتاده. آب نیست که کشاورزی کنند. وقتی خیابان را درست می‌کردند جوی آبش کور شد. حالا همه گرفتارند. می‌خواهند برای بچه‌هایشان خانه بسازند، مجوز نمی‌دهند. یک بار هم همه مسئولان شهر و شورا آمدند؛ اما هنوز مشکل ما حل نشده. زمین‌ها خاکی است. وقتی کشاورزی نمی‌شود مردم چه کار باید بکنند. همه بچه‌دار هستند.»

زمین‌های رهاشده در دل محلات تنها مشکل محله جنیران نیست. مشکلی است که بسیاری از محلات اصفهان با آن دست‌وپنجه نرم می‌کنند. همه پیرمردهایی که دورهم بودند، مشکلشان همین زمین‌هایی بود که حالا به دلیل کشاورزی بودن مجوز ساخت دریافت نمی‌کند. زمین‌هایی که مشکل خانه‌دار شدن بسیاری از اهالی محل را برطرف می‌کند و کانون گردوغباری را در محل اصلاح.

پیرمردی که کمی سرحال‌تر از بقیه است می‌آید جلو و می‌گوید: «خانم ما یک بهداری نداریم که شبی نصف‌شبی مراجعه کنیم. جایی نیست که پیرمردی خواست بتواند آمپولش را تزریق کند. یک خانه بهداشت داریم که خیلی قدیمی است و تا ظهر هستند و هر وقت می‌رویم می‌گویند کار ما نیست. ما باید چکار کنیم. به هرکجا هم مراجعه می‌کنیم فایده ندارد.»

مردی میان‌سال سر صحبت را از خیابان بهشت باز می‌کند؛ خیابانی که قرار بود راه و مسیری برای برون‌رفت از بن‌بست برای جنیران باشد، اما حالا اهالی معتقدند که مشکلات ساختاری دارد. او می‌گوید: «خیابان بهشت تقاطع‌های بدی دارد. جان‌پناه ندارد. دید تقاطع با کاشت درختان کور شده است. بسیاری از فضاهای خیابان را فضای سبز کردند؛ اما عرض خیابان مناسب نیست. چرا برای آینده برنامه‌ریزی نمی‌شود؟ خیابان بهشت به دلیل اتصال دو خیابان اصلی کهندژ و آتشگاه خیلی پرتردد است اما مشکلاتش زیاد است و عرض خوبی ندارد. چند نفر در این خیابان به خاطر تقاطع‌ها کشته شدند. »

کوچه‌های باریک و بعضا با پیچ تند را وقتی در دل محل عبور می‌کنم، حس می‌کنم. آسفالت و دست‌اندازهایی که برای موتورسوارها خطرناک است هم مشکلی بود که مردم برایم گفتند و وقتی از کوچه‌ها عبور می‌کنیم به‌خوبی حس می‌کنیم. محله ابنیه تاریخی مشخصی ندارد. اما هنوز خانه‌های مخروبه در دل کوچه‌ها دیده می‌شود که رها شده‌اند؛ خانه‌هایی که می‌توانستند احیا شوند و تاریخی گویا برای محله شوند؛ اما حالا خرابه‌ای شده‌اند که کسی به آن‌ها توجهی نمی‌کند و مشکلات خاص خودشان را برای محله دارند.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

چهار × 5 =