به گزارش اصفهان زیبا؛ آنچه این روزها بهطور جدی احساس میشود و همه ما ملتفت آن شدهایم، جدایی کودکان و نوجوانان و بهطور کلی دانشآموزان از کتاب است. گویی شرایط زمانه و عوامل رنگارنگ حواسپرتی، دیوار بلندی از جنس جدایی میان این قشر با یار مهربان کشیدهاند.
در این میان دست نهادهای دولتی بهویژه وزارت آموزشوپرورش خالی از شیوههای خلاقانه و جدید و نقطهزن برای ایجاد پیوند میان دانشآموزان با کتاب است و تنها به روشهای معمولی با جذابیتهای کمرنگ اکتفا میکنند که نتیجه آن را بهعینه میبینیم.
اما هستند ذهنهای خلاقی که با در پیش گرفتن شیوههای نو و بهروز و متناسب با سلایق و ذائقه نسل امروز که به «نسل زد» معروفاند، توانستهاند تا حدی این پیوند و آشتی را برقرار و دانشآموزان را گامی به فضای کتاب و مطالعه نزدیک کنند.
نشر مهرستان به مناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، اما در بازه زمانی فراتر از این هفته، طی طرحی مبتکرانه فضای نشر را برای حضور دانشآموزان مهیا کرد و تبدیل به میزبانی برای یک اردو با رنگ کتاب شد.
در این طرح که نزدیک به یک ماه در فصل پاییز اجرا شد، نزدیک به دوهزار دانشآموز اصفهانی از مقطع سوم دبستان تا مقطع دوازدهم و نیز دانشآموزان هنرستانی روزانه از این نشر بازدید کردند. بیش از ۸۰ عنوان کتاب کودک و نوجوان در نمایشگاه کتابی در فضای این نشر برای دانشآموزان و همچنین مربیان و معلمان عرضه شد و بیش از 3000 عنوان نیز با تخفیف 10درصد به فروش رسید.
در همین خصوص به سراغ سپیده فرحوش، مدیر روابط عمومی نشر مهرستان رفتهایم که روزانه با میهمانان کمسنوسال این نشر رودررو بوده و در این زمینه تجربههای شرینی کسب کرده است.
«اردوی کتاب» حتی مدارس تهران و شهرهای اطراف را قلقلک داد
فرحوش میگوید: «این طرح سال گذشته در اندازه کوچکتری اجرا شد؛ اما امسال تصمیم گرفتیم دانشآموزان بیشتری را درگیر این طرح کنیم. به این ترتیب، در روز دو سانس یکساعتونیمه قرار دادیم و ظرفیت هر سانس را 60 تا 90 دانشآموز تعیین کردیم و میزبان بیش از یک مدرسه بودیم. به همین واسطه، دانشآموزان بیشتری با طرح آشنا شدند.»
او شیوه اطلاعرسانی مدارس از طرح اردوی کتاب را اینطور تعریف میکند: «آنچه در این طرح برایم جالب بود، این بود که وقتی پوستر اردوی کتاب را منتشر کردیم، مدارس بهطور خودجوش دست به دست کردند و در واقع این طرح را خودشان به یکدیگر معرفی کردند. این طرح حتی به دست مسئولان ناحیه 5 هم رسید و آن را بخشنامه کرده و در گروههای مدارسشان منتشر کردند و به همین ترتیب، مدارس این ناحیه با ما تماس گرفتند. »
فرحوش استقبال مدارس را از این طرح بهطور مصداقی بیان میکند و توضیح میدهد: «با تصور اینکه دفتر نشر در تهران است، برخی مدارس از تهران تماس میگرفتند و درخواست بازدید و شرکت در اردو را داشتند. از شهرهای اطراف نیز همچون کاشان با ما تماس گرفتند.»
مدیر روابطعمومی نشر مهرستان از مدرسهای دولتی در یکی از شهرهای محروم اصفهان نیز نام میبرد که در این اردو شرکت کرد؛ اما دانشآموزانش به این دلیل که توان مالی خرید کتاب نداشتند، از طرح نذر کتاب نشر به این دانشآموزان کتاب هدیه داده شد.
او میگوید: «حتی از مدارس خاص نیز مانند مدارس استثنایی و سندرمداون یا ناتوانان حرکتی تقاضا داشتیم؛ اما چون فضایمان برای این ناتوانان حرکتی به دلیل وجود پله فراهم نبود، نتوانستیم پذیرایشان باشیم. طرحی داریم که چنین اقدامی را در مدارس نیز در قالب زنگ کتاب اجرا کنیم و در حال بررسی ایده هستیم. مسئولان واحد فرهنگیبهزیستی هم مهمان ما شدند و علاقهمند بودند از این فضا استفاده کنند. اما نیاز به طی مراحلی برای دریافت مجوز بودند و قرار بر این شد که با بهزیستی در این خصوص همکاری کنیم.»
14 پله برای آشنایی با یار مهربان
سپیده فرحوش مراحل بازدید از این نشر را به این صورت بیان میکند: «بچهها ابتدا به تماشای تئاتر عروسکی با محتوایی مربوط به مطالعه مینشستند که با هنرمندی مجتبی طالبی اجرا میشد. در این تئاتر همچنین مراحل چهاردهگانه چاپ کتاب را روی یک پرده ارائه کرده بودیم و در کنار تئاتر عروسکی، این مراحل برای بچهها بهصورت پردهخوانی توضیح داده میشد و با مراحل چاپ کتاب از ایدهیابی برای تولید تا توزیع در کتابفروشی آشنا میشدند. این قسمت بسیار جذابی برای بچهها بود. بعد از آن، وارد انبار کتاب میشدند و آنجا مدیر هنری نشر به صورت شفاهی فرایند چاپ را توضیح میداد. بچهها نیز در این خصوص کنجکاو بودند و توضیحات یکطرفه پیش نمیرفت. بعد از یک پذیرایی مختصر نیز دانشآموزان از میز کتاب و نمایشگاه بازدید و خرید میکردند.»
چشم دانشآموزان به دنبال کتابهای ماجراجویی و طنز
او با تأکید بر اینکه استقبال بچهها و بازخوردشان بسیار مثبت بوده، درباره سلیقهشان در خرید کتاب میگوید: «دانشآموزان بیشتر به دنبال کتابهای طنز و کمیکاستریپ و ژانر وحشت و ماجراجویی بودند؛ به همین دلیل کتابهایمان با زمینه ماجراجویی فروش بسیاری داشت. بچهها مجموعه “ماجرای من و بقیه” را بسیار دوست داشتند. ما فقط کتابهای خودمان را در نمایشگاه توزیع نمیکردیم و کتابهای نشر کمیکا و مجموعه ایلیا را که طرفداران بسیاری دارد و آثار کلر ژوبرت و کتابهایی را که محتوایش موردتأییدمان بود، عرضه میکردیم. مجموعه رمان اهلبیت نشر خودمان نیز بسیار پرفروش بوده است.»
او بازخورد مربیان را نیز اینطور شرح میدهد: «بازخوردها بسیار مثبت بود و از نظم برنامه راضی بودند. کنترل و مدیریت تعداد زیاد دانشآموزان مشکل بود؛ ولی کار با برنامه و نظم پیش میرفت. از بخش نمایش و بازدید انبار نیز بسیار راضی بودند؛ اما در مرحله انبار میگفتند کاش مراحل چاپخانه را به صورت فیلم برای بچهها نمایش میدادید. چاپخانه ما در قم است و برای سال آینده به این بخش نیز فکر میکنیم.»
راهنمایی مدیران نشر با هدایت دانشآموزان
فرحوش اما تنها تأثیر این طرح را بر دانشآموزان ندانسته و عوامل نشر را نیز از جهات زیادی منتفع و تأثیرگرفته عنوان میکند و در همین خصوص میگوید: «این کار برای خودمان نیز بسیار تأثیرگذار بود؛ زیرا در این طرح بهطور مستقیم با دوهزار مخاطب اصلیمان مواجه و بدون حضور واسطههایی همچون توزیعکننده و کتابفروش با مخاطبمان مرتبط و از ذائقهشان باخبر شدیم. واکنشهای دانشآموزان هنگام خرید و انتخاب کتابها در بحث تولید کتاب بسیار کمککننده است؛ به همین دلیل، حین خرید کتاب مدیران تولید بخشهای مختلف نشر با بچهها گفتوگو میکردند تا از بازخوردها و سلیقهشان رودررو باخبر شوند و این در جریان تولید ما بسیار مؤثر است.»
به امید همکاری همیشگی نهادهای دولتی با عوامل نشر شهر
سپیده فرحوش درباره همکاری کمرنگ و ضعیف میان نهادهای دولتی همچون شهرداری و آموزشوپرورش با اهالی نشر شهر اظهار میکند: «بسیاری از مدارس با اینکه از برنامه ما باخبر شده بودند، دغدغه و انگیزهای برای شرکت در این اردو نداشتند. شاید بخشی از این مسئله مربوط به دریافت مجوز برای مدارس دولتی باشد، یا اینکه تهیه اتوبوس برای رفتوآمد دانشآموزان مشکل باشد. پیشنهاد ما در این خصوص استفاده از ظرفیت شهرداری برای کرایه اتوبوس بود. امیدوارم مدارس و آموزشوپرورش که مخاطب گستردهای دارند، با همکاری ناشران و نهادهای مردمی و خصوصی اقداماتی را در این خصوص رقم بزنند. شایسته است نهادهای مختلف با ناشران و کتابفروشیهای شهر برای تشکیل چنین برنامههایی دست به دست هم دهند و اجرای این برنامهها فقط در طول هفته کتاب نباشد و کل سال را پوشش دهد و همیشه جاری باشد. ما به شهرداری پیشنهاد داده بودیم که تمام ناشران شهر با یکدیگر طرح مشترکی در هفته کتاب اجرا کنند و شهرداری فضای این طرح را فراهم کند؛ اما در این خصوص همکاری نشد.»