اما این میان ریچارد نیکسون، معاون رئیسجهمور وقت آمریکا و آمدنش به ایران، نمک بر زخمهای قبلی میپاشد. اوضاع آشفتهتر میشود!صبح شانزدهم آذر ماه در دانشگاه تهران، تنها مؤسسه آموزش عالی آن زمان، صدای سکوت پیچیده است.
«آن روز، ساکتترین روزها بود و چون شواهد و آثار، احتمال وقوع حادثهای را نشان میداد، دانشجویان بیاندازه آرام و هوشیار بودند.» این را دکتر چمران که شاهد عینی ماجرا بوده است، روایت میکند.
اما این، سکوتی است که تنها در ابتدای صبح صدق میکند و پس از آن، صدای رگبار و آه و ناله است که در گوش دکتر طنین میاندازد. سه دانشجو شهید میشوند!دکتر شریعتی مینویسد: «از آن سال، چندین دوره آمدند و کارشان را تمام کردند و رفتند؛ اما این سه تن ماندند تا هرکه را میآید، بیاموزند، هرکه را میرود، سفارش کنند.
آنها هرگز نمیروند، همیشه خواهند ماند، آنها شهیدند. این “سه قطره خون” که بر چهره دانشگاه ما، همچنان تازه و گرم است.»اما این سه تن، تنها دانشجویان مبارز نبودهاند. تاریخ انقلاب 1357 دانشجوهای زیادی را به خود دیده است که روزگاری گرد و خاکها به پا کردهاند و حالا…؟
کشور از پس طوفانهای سهمگین برآمده است
نظریههای جامعهشناختی انقلابی میگویند نسل اول هر انقلابی پرشورترین مبارزان را دارد. نسلی که روزهای پیش از انقلاب را چشیده است و برای تغییر وضع موجود به وضیعت مطلوب تلاشهای بسیاری خواهد کرد.
برای آبادانی فردا. محسن نصری نیز این را تایید میکند. اما در ادامه میگوید: اگرچه از روزهای اول انقلاب گذشته، بعید است که تصور شود چیزی از ظرفیتهای درونی این مردم کم شده است.
او میگوید: داستان طالوت و جالوت را به یاد بیاورید که چطور عدهای قلیل بر جمعیتی کثیر فائق آمدند! امروز نیز همین طور است. دانشجوهایی که گاه با دلایلی معمول و غیرمعلول، مشروع و غیرمشروع، تن به موجهای ناامیدی سپردهاند، به یاد بیاورند که چطور کشورشان، با همه ضعفهای موجودش، از پسِ طوفانهای سهمگین تاریخیاش برآمده است.
به سؤالات جوانان پاسخ داده نمیشود
با این حال، این استاد دانشگاه اصفهان در انتقاد به وضع موجود بیان میکند: در کنار فعالیتهای دشمن که نقشی اساسی در مشکلات کشور دارد، بدون شک مدیریت فرهنگی جامعه نیز باید اصلاح شود.
نصری ادامه داد: همان طور که بیان شد، کشور ما حامل ظرفیتهایی همچون جوانان پرشورِ وطندوستی است که اتفاقا انتقادات آنها به چرایی اشتباهات است؛ انتقاداتی برای بهترشدن، برای پیشرفت بیشتر.
و این یعنی جوانِ امروز این مرزو بوم، کشورش و انقلابش و استقلال و آزادی کشورش را دوست دارد؛ اما متأسفانه یا پاسخی به سؤالات او داده نمیشود، یا توجیه مناسب و پاسخی منطقی به او داده نشده است.
برخی مسئولان ما تقوا پیشه نکردهاند
او با اشاره به نقش فعالیتهای فرهنگی در کشور بیان میکند: متأسفانه بعضی از مدیران فرهنگی این کشور بیتقوایی کردهاند. درست همان طور که برخی از سران سپاه طالوت از فرمان خداوند سرپیچی کردند و در نتیجه نتوانستند بر دشمن فائق آیند، امروز نیز برخی مسئولان فرهنگی با انگیزههایی فرعی بر سر کار ایستادهاند (برخی که تقوا پیشه نکرده و دنیاطلبی و قدرتطلبی کردهاند) که همین تغییر انگیزهها و نگرشها باعث میشود نتوانند بر مشکلات فائق آیند و گاه خروجی این نگاه در تصمیمگیریهایشان نیز مشهود است.نصری اضافه کرد: اینکه بعضی اوقات تحلیلهای ما از مسائل اجتماعی اشتباه از آب درمیآید، نتیجه همین اشتباهات تحلیلی است.
تنآسا راه به جایی نخواهد برد
این پژوهشگر و استاد دانشگاه با توجه به سابقه ارتباط با دانشجویان و همچنین شناخت مسائل و مشکلات کشور، در خصوص نقش دانشجویان بهعنوان آیندهسازان کشور بیان میکند: هر دانشجویی موظف است وضعیت موجود کشورش را بهخوبی بشناسد و ترسیمی از وضعیت مطلوب داشته باشد.
او در خصوص وظیفه دانشجویان میگوید: این وظیفه دانشجویان است که بتوانند راه رسیدن به آن وضعیت مطلوب را ترسیم کنند و این قطعا نیازمند تلاش است. اینکه گاه کاستیهایی از دانشجویان و در مواردی دیگر از اساتید دیده میشود، برای فرار از مسئولیتهاست.
نمیشود که با تنآسایی و اهمیتندادن به مسائل، انتظار پیشرفت داشته باشیم.نصری میگوید: اگر دانشجویی به این وضعیت انتقادی دارد، نقش او دقیقا برطرفکردن همین مشکلات وضع موجود است.
دانشجویی یعنی بازکردن یکی از گرههای کشور. به گفته محسن نصری، برای رسیدن به چنین آرمانی، هر دانشجو باید در سه حیطه به رشد و کمال برسد.

معرفت دینی
متأسفانه ما در ابتدا بر نحوه تلاوت قرآن و تمام ظواهر آن تأکید میکنیم؛ اما بر خلاف گفته خود قرآن، در آن تدبر نمیکنیم! و همین طور چه بسیار افرادی که هرساله راهی سفرهای زیارتی میشوند.
اما معرفتی به اهلبیت ندارند. هر انسانی اعم از دانشجو باید بتواند هستی خویش را بشناسد، باید بتواند خودش را که آفریده خداوند است بشناسد و دانشجویان باید برای تقویت این شناخت و آگاهی، مطالعه داشته باشند.
البته از جمله اتفاقات مثبتی که در این روزها شاهد آن هستیم، افزایش اطلاعات مردم است. در روزهای بعد از بهمن سال 57 شاهد افرادی بودیم که در پی آزادیهای مطبوعاتی، با اشتیاق فراوان روزنامه میخواندند.
مساجد و محافلی که در آنها گعدههای کتابخوانی برگزار میشد و به مرور سطح سواد مردم افزایش یافت. همه اینها باعث شد که اطلاعات مردم بهیکباره افزایش پیدا کند؛ اما این روزها متأسفانه به جایی رسیدهایم که دیگر آنقدر سرانه مطالعه کاهش پیدا کرده است که حتی کتابی دزدیده هم نمیشود.
یعنی در عین حال که اطلاعات افراد به وسیله فضاهای مجازی افزایش پیدا کرده است، فرهنگ کتابخوانی و مطالعه رو به افول است. در این راستا وظیفه دانشجوست که به وسیله اطلاعاتی موثق، آگاهی خودش را افزایش دهد.
با مطالعه اندیشههای شهید مطهری، آیتالله مصباح، تفاسیر قرآن…آیتالله خامنهای نیز با تأکید بر این موضع بیان کردهاند: «یک نکتهای که از اقدامات دانشجویی به نظر من مهم است، این است که باید دانشجوها مبانی اعتقادی خودشان را محکم کنند.
مبانی اعتقادی را، مبانی ایمانی را دانشجوها باید در خودشان مستحکم کنند که این هم البته راههای مخصوص خودش را دارد، [از جمله] مطالعه و مجالست با علما.
در دعای ابوحمزه که به خدای متعال عرض میشود چرا من در یک مواردی حال دعا پیدا نمیکنم، حال توجه پیدا نمیکنم، یکی از چیزهایی که بهعنوان علت از قول امام سجاد نقل شده، این است که “اَو لَعَلَّکَ فَقَدتَنی مِن مَجالسِ العُلَماء”. حالا لزوما مراد از «عالمان» معممین نیستند؛ [یعنی] عالِم اخلاق، عالِم دین؛ در مجالس اینها باید شرکت کرد، باید حضور پیدا کرد، باید از آنها استفاده کرد.»
بصیرت سیاسی
نیاز است که هر دانشجو بتواند به وسیله بینش خویش تحلیلهای سیاسی و جامعهشناختی داشته باشد. صرف اینکه ما بتوانیم وقایع را با چشم خود ببینیم، کافی نیست؛ بلکه باید بتوانیم آنها را درک و بررسی کنیم و در نهایت تحلیلهایی مبتنی بر آگاهی داشته باشیم.
دانشجویان کشور باید بتوانند صحیح را از غلط و حق را از باطل تشخیص دهند. موفقیتها و ایرادات را تشخیص دهند و در شناخت دوست و دشمنها بصیرت داشته باشند.
او با تأکید بر نقش کانونها و تشکلهای فرهنگی در این خصوص میافزاید: در جهت رسیدن به این مهم، وظیفه هر کانون فرهنگی است که این بینشهای سیاسی را در افراد تقویت کنند.
تشکلهای دانشجویی باید بستری باشد برای پرورش تفکر افراد و در این راستا باید از خودسازی کانونها شروع کنیم. باید بپرسیم که میزان مطالعه مسئولان و اعضای این تشکلها چقدر است؟ آیا تا به حال اصول مدیریتی را که لازمه کار فرهنگی است مطالعه کردهاند؟ یک محفل فرهنگی باید در ابتدا اعضای خودش را تربیت کند تا بتواند بر جامعه نیز تأثیرگذار باشد.
اگر در این مراکز فرهنگی، افراد بهخوبی پرورش نیابند، منجر به تصمیمات فرهنگی غلطی میشود که نهتنها بر جامعه تأثیر مثبتی نمیگذارد، بلکه میتواند نتیجهای عکس داشته باشد
.او با بیان نقش متقابل دانشجو در کانونهای فرهنگی بیان کرد: دانشجویان عزیز این را نیز بدانند که ساختارهای موجود در تشکلهای دانشجویی را به تبع دانشجویان گذشته پیریزی کردهاند.
این موضع بیانگر این است که شما دانشجویان هستید که در عین تأثیرپذیری از تشکلهای دانشجویی، باید تأثیرگذار بر آنها نیز باشید.
مجاهدت علمی
اگر به ریشههای کلمه دانشجو بازگردیم، به جویندگانی از علم خواهیم رسید؛ جویندگان دانش. شاید این ملموسترین وظیفهای باشد که هر دانشجو خود را موظف به انجام آن میداند. مجاهدتی علمی، در راستای حل مسائل.
علمی نافع. مگر نه این است که دانشجو را آیندهساز کشور خطاب میکنند؟ مگر نه این است که مشکلات جامعه را باید دانشجویان حل کنند؟این رزمنده دفاع مقدس با بیان خاطرهای از روزهای جنگ افزود: در عملیات والفجر 8 سال 64، یک زمانی با خود میگفتیم که مثلا اگر شرایط بهگونهای رقم بخورد که شهرهای ایران را آزاد بکنیم، پیشروی داشته باشیم در کشور عراق و حتی در مرحله بعد از آن به بیت المقدس برسیم و نمار جماعتمان را در آن مسجد بخوانیم، آیا من توانستهام وظیفهام را بهدرستی انجام دهم؟
و اگر در شرایط عکس آن، بعثیها شهرهای ایران را یکی پس از دیگری به تصرف خود دربیاورند، در نقطه صفر مرزی، آنجایی که دیگر هیچ راهی برای عقبنشینی وجود ندارد، میتوان گفت که من وظیفه خودم را انجام ندادهام؟
در اینجا هدف، دستیابی به بیت المقدس یا شکست در برابر دشمن نیست؛ بلکه انجام وظیفه است. این نکته مهمی است که دانشجو بداند او باید وظیفه خودش را به بهترین شکل ممکن انجام دهد. عمل به تکلیف دانشجویی است که مهم است.
کسی که وظیفه خودش را به درستی انجام دهد، قطعا پیروز است؛ چراکه خداوند از ما همین را میخواهد. او از هر انسانی عمل به تکلیف را به اندازه وسعش میخواهد و اگر انسان چنین بکند، وعده خداوند است که او را یاری خواهد کرد.
یاری خداوند که به پیروزی خواهد رسید.در همین راستا رهبر انتقلاب نیز در دیدار با دانشجویان در ادوار گذشته بیان کردهاند: «من چند توصیه دارم؛ اولین توصیه من به شما دانشجوها پرهیز از انفعال و ناامیدی است؛ مواظب باشید.
یعنی مواظب خودتان باشید، مواظب دلتان باشید، مواظب باشید دچار انفعال نشوید، دچار ناامیدی نشوید. شما باید کانون تزریق امید به بخشهای دیگر باشید. بله، نابسامانیهایی در بخشهای مختلف وجود دارد؛ اما این نابسامانیها غیرقابلرفع است؟ ابدا؛ اینها قابلرفع است.»