به گزارش اصفهان زیبا؛ انتهای خیابان قائمیه به محلهای ختم میشود که دمبه نام دارد. قدیمیهای محله با نام جدید محله که قائمیه است، ارتباطی برقرار نکردهاند و معتقدند اسم محله، «دمبه» است و قدمت محله باید حفظ شود. محله دمبه در مجاورت کوهی به همین نام قرارگرفته و وجهتسمیه محله میگوید دمبه یا همان دُمِ جی روستایی خوش آبوهوا و بسیار حاصلخیز بوده که بهمرور در لفظ عوامانه به دنبه تبدیل شده است.
نشان تأیید قدمت محله دنبه سنگنگارههایی است که بر پیکر کوه دمبه حک شده است. در مقالهای با عنوان مطالعه و بررسی ميدانی بازشناسی رنگيننگارههای کوه دمبه که در فصلنامه علمی نگره به چاپ رسیده، بهخوبی به قدمت محله دمبه اشاره شده است. در این مقاله آمده، محله دمبه در ورودی شهر اصفهان و در سمت جنوبی زایندهرود روی کوهی کمارتفاع قرار دارد. دامنه کوه دمبه بهطور تقريبی هزارجريب است. به نقل از يکی از ساکنان قديمی دمبه، حدود ۵۰ سال پيش مردم در این محل سکونت داشتهاند و دهقانان در اراضی مالکان بزرگ، کشاورزی میکردهاند؛ خانهها نيز مانند بسياری از روستاها از خشتوگل بوده و اتاقها طاقچشمهای و حياط خانهها وسيع و دارای اسطبل و انبار بوده است.
دشت اصفهان در حوزه موردبررسی پس از تحولات تکتونيکی و زمینشناسی در دوران چهارم زمینشناسی از آبرفتهای نواحی اطراف و رسوبهای حملشده بهوسیله رودخانه زایندهرود پر شده بود. اين محله نيز روی همين آبرفتها شکلگرفته و شرايط مناسب دشت، وجود رودخانه زایندهرود و خاکهای حاصلخيز پيرامون آن، همگی شرايط مناسبی را بهوجود آورده است تا اين منطقه را به يکی از کانونهای قديمی تمدن مبدل سازد.
در کوه دمبه سنگنگارههایی کشف شده است که نقوش مختلفی را نشان میدهد. نقوش اغلب شامل صحنههای شکار بوده و روايتی (کشاورزی و دامداری) است که از منظر گونهشناسی به نقوش انسانی، جانوری (اهلی)، اشيا و ابزارآلات قابلتقسیم است. در کنار آثار کهن حکشده بر کوه ۱۱ نقش متعلق به بزهای کوهی با شاخهای هلالی کوتاه در حال حرکت بوده که عمدتا در چراگاه بهصورت دستهجمعی ترسیم شده است و ازاینرو، نوعی پويايی و تحرک خاص را به بيننده القا میکنند.
به نظر میرسد در روزگار قديم و در اين حوزه باستانی (کوه دمبه اصفهان) این گونه بز يکی از منابع گذران زندگی مردمان اين منطقه بوده و در حال پرورش اين نوع بز اصفهانی بودهاند. در يک طبقهبندی کلی در کوه دمبه اصفهان، 41 نقش موردشناسايی قرار گرفته است. اين نگارهها در سه گروه اصلی، نقوش انسانی، نقوش حيوانی و نقوش ابزاری قابلتقسیم هستند. آنچه مردم در محيط پيرامون خود رسم کردهاند، نشانگر شيوه غالب معيشت در جامعه آن زمان است. يکی از نکتههای قابلتأمل، موقعيت قرارگيری اين نقوش در منطقهای با اقليم مناسب و با چشمهای فصلی است که زمينه مناسبی برای زندگی کشاورزی و دامداری (نيمه يکجانشينی) داشته است.
اقليم و آب مناسب در اين منطقه و پوشش گياهی باعث شده است اقتصاد معيشتی در اين منطقه جايگاه ویژهای پیدا کند و تقریبا محوطههای اطراف اين آثار به اين نوع معاش وابسته باشند. بهاحتمالزیاد، از گذشتههای دور نيز اين نظام معيشتی در اين اقليم غالب بوده و رنگيننگارههای کوه دمبه به دست جمعیتهای نيمهکوچنشین ايجاد شده است. درمجموع، به نظر میرسد که رنگيننگارههای کوه دمبه اصفهان بر اساس شيوه ترسيم نقوش، الگوهای نقشی، ترسيم صحنههای کشاورزی (خيش، شخمزدن و غيره) دامداری (نقش چوپانان و بزسانان)، شکار (رقص آيينی)، ابزارآلاتی همچون (تيروکمان، يوغ و گاوآهن) بر اساس نوع استفاده با ساير دادههای فرهنگی و اهلیشدن نقوش، در دوره عصر آهن به دست جمعیتهای نيمه يکجانشين ایجادشدهاند.





