به گزارش اصفهان زیبا؛ در دهههای شصت و هفتاد نشریات پر بودند از خبرهای کوتاه مربوط به انتصابات و همینطور پیامهای تبریک و تسلیت به ورزشکاران و مسئولان. یک نمونه از خبرهای مربوط به انتصابات رؤسا که در روز چهارشنبه 25 مهر 1375 در صفحه 13 نشریه «گزارش هفته» منتشر شد، درباره رئیس تازه هیئت فوتبال اصفهان بود. در این خبر آمده بود:
«بهدنبال انتصاب جدید ترکان، رئیس هیئت فوتبال اصفهان در سپاه پاسداران و اعزام وی به تهران، حاج محمد ساکت، نایبرئیس هیئت فوتبال، رهبری این هیئت را عملا در دست گرفت تا عهدهدار کرسی ریاست هیئت فوتبال اصفهان باشد.»
در همین صفحه پیام تبریکی منتشر شده بود که محمود یاوری برای رئیس سابق هیئت فوتبال اصفهان ارسال کرد. یاوری در این پیام نوشته بود:
«سردار بسیجی حاج اکبر ترکان، انتصاب جدید و شایسته جناب عالی را که فردی مؤمن و متعهد به جمهوری اسلامی ایران و ولایتفقیه هستید، تبریک عرض نموده و آرزوی توفیقات بیشتر را برای آن جناب آرزو دارم. محمود یاوری.»
***
اما حاج محمد ساکت بهعنوان رئیس هیئت فوتبال با چه مشکلاتی باید دستوپنجه نرم میکرد؟ پاسخ را باید در مقالهای در صفحه 12 همین نشریه پیدا کرد که درباره دیدار سپاهان اصفهان و پاس تهران نوشته شد؛ دیداری که با پنالتی دقیقه 29 کریم قنبری به سود سپاهان خاتمه یافت و به جز دو ضربهای که سپاهانیها و یک ضربهای که پاسیها به تیر دروازه رقیب زدند، سپاهان سه موقعیت گلزنی را توسط دهقانی، بصیرت و مؤمنزاده از دست داد و پاسیها نیز چهار بخت گلزنی را خراب کردند.
در مقاله آمده بود:
چارلی چاپلینها در اصفهان!
اصفهان به شعار نصف جهان خود خیلی مینازد! پس بهتر است در تاریخ و افسانه زندگی کند؛ چون اگر بخواهد با این شعار جدی برخورد کند، باید پاسخ پاسیها را بدهد؛ باید پاسخ همه تیمهای لیگ آزادگان را بدهد که میدان فوتبالش تقریبا شبیه میدان گلف است، نه فوتبال! پاس بعد از شکست یک بر صفر از سپاهان تنها میتوانست آرزو کند که کاش کرباسچی، شهردار تهران یک روز و فقط یک نگاه به میدان فوتبال زادگاه خود بکند. پیچیدن پای گلزن پاس در یک موقعیت طلایی این نکته را به دهان پاسیها انداخت که در میدان فوتبال اصفهان، بازیکنان توپ را هدایت نمیکنند بلکه توپ است که بازیکنان را به این سو و آن سو میکشاند، به چاله میاندازد، به رقص چاپلینی وا میدارد؛ چون آنها در راه کنترل توپ فقط مسافتها را در نظر میگیرند. اما گاهی پستیوبلندیهای میدان، آنها را از توپ عقب میگذارد و یا به جلو میاندازد.
این میدان برای بازی چارلی چاپلین و باستر کیتون و وودی آلن و اکبر عبدی و علیرضا خمسه خوب است؛ وگرنه غزالان را میکشد و سرافکنده میکند. شهری که برای سه باشگاه فوتبال خود در لیگ آزادگان نزدیک به پنج میلیارد ریال سرمایهگذاری میکند، باید به فکر اتاق پذیرایی خود هم باشد!
اگر سپاهان هم مثل ذوبآهن و پلی اکریل جزو تیمهای فانوس به دست بودند، اصفهان دیگر باید همچنان به زندگی خود در فولکلور خیالی و رؤیاهای مردم ادامه میداد؛ نه در صحنه یک شهر تکامل یافته فوتبال!»




