به گزارش اصفهان زیبا؛ محمدرضا شرفالدین متولد سال 1337 در شهر اصفهان و فارغالتحصیل رشته عکاسی از دانشگاه تهران است. او چهرهای نامدار در سینمای دفاع مقدس است و در جلوههای ویژه توانست به موفقیتهای چشمگیری دست پیدا کند.
شرفالدین از سال 1384 به مدت 11 سال مدیرعامل انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس بوده است.
این فعال عرصه سینما برای «کانی مانگا» (۱۳۶۶)، «انسان و اسلحه» (۱۳۶۷)، «هور در آتش» (۱۳۷۰)، «کیمیا» (۱۳۷۳)، «پرواز خاموش» (۱۳۷۷) و «قارچ سمی» (۱۳۸۰) سیمرغ بلورین بهترین جلوههای ویژه را در دورههای مختلف جشنواره فیلم فجر دریافت کرده است.
با شرفالدین که این سالها مشغول تهیهکنندگی در سینمای ایران است، راجع به فعالیتهای هنریاش در دوران هشت سال دفاع مقدس گفتوگو کردهایم تا از تجربیاتش آگاه شویم.
شما در زمان رژیم پهلوی پا به دنیای سینما گذاشتید. چه چیزی شما را به این عرصه سوق داد؟
بهدلیل علاقهای که به سینما داشتم، سال 1354 با ورود به سینمای آزاد اصفهان که زیر نظر تلویزیون ملی ایران بود، با الفبای سینما آشنا شدم.
در آن زمان ابزار ساخت فیلم، دوربین فیلمبرداری سوپر هشت با کاست یونیورسال بود. راشها روی حلقه فیلمهای اکتا کروم و کدا کروم که محصول شرکت ایستمن کداک بود، ثبت و در لابراتوار ظاهر میشد. اکتاکروم در همین تلویزیون تهران ظاهر میشد و کدا کروم برای شستوشو به آلمان ارسال میشد.
در آن زمان بر اساس قصهای که داشتم، حدود بیست کاست راش تهیه کردم؛ اما متأسفانه شرایط مونتاژ برای تولید یک فیلم کوتاه فراهم نشد و فیلمها بهصورت راش باقی ماند.
با گذشت زمان به عکاسی گرایش پیدا کردم. با خرید یک دوربین عکاسی، این رشته را از پایه شروع کردم و در سال 1363 بهصورت آکادمیک در رشته عکاسی وارد دانشگاه شدم و سال 1369 فارغالتحصیل شدم.
در 22 بهمن 1357 که نهضت اسلامی مردم ایران به رهبری امام خمینی (ره) منجر به پیروزی انقلاب اسلامی شد، بهعنوان یک هنرمند در مسیر انقلاب اسلامی قرار گرفتم.
هنوز از شروع انقلاب اسلامی زمانی نگذشته بود که با تجاوز رژیم بعث عراق در 31 شهریور 1359 جنگ آغاز شد و بهعنوان یک مستندساز وارد عرصه دفاع مقدس شدم.
فیلمهای مستند «یا زهرا» (عملیات فتحالمبین)، «الی بیت المقدس» (عملیات خرمشهر)، «فتح بستان» (عملیات طریق القدس)، «محرم» (عملیات محرم) و «والفجر» (عملیات والفجر) تعدادی از فیلمهای مستندی هستند که در زمان جنگ ایران و عراق تولید کردم.
چه عاملی باعث شد بهعنوان مستندساز در دفاع مقدس شرکت کنید؟
دشمن به کشور حمله کرده بود و با فرمان حضرت امام خمینی (ره) ما وظیفه داشتیم که از کشورمان دفاع کنیم. هرکس هر توانمندی و تبحری داشت، در خدمت دفاع مقدس قرار داد.
همانگونه که مهندسان در شاخههای تخصصیشان در گروه جهاد و بخشهای مختلف خدمت میکردند یا پزشکان با راهاندازی بیمارستان صحرایی و همچنین مداوای زخمیها، من هم بهعنوان عضو کوچکی از جمعیت مدافع وطن و مکتب اسلام به عنوان مستندساز، عکاس و فیلمبردار به هموطنانم در دفاع مقدس پیوستم.
بهعنوان یک مستندساز، جنگ تحمیلی را از دریچه نگاهتان برای ما توصیف کنید.
جنگ یک پدیده حساس و بااهمیت برای ساخت یک مستند تأثیرگذار است. یک مستندساز بنا بر توانمندی، ذوق هنری و علاقهاش میتواند به گوشهای از جنگ اشاره کند.
تولیدات ما در ژانر جنگی میگنجید؛ اما در واقع جنگ ما دفاعی مقدس بود؛ یعنی به کشور ما حمله شده بود و ما بهعنوان یک فریضه دینی با متجاوز مقابله میکردیم.
رزمندگان ما پایگاه اعتقادی و ایمانی محکمی برای این دفاع داشتند و این مهمترین مسئلهای بود که باعث جذابترشدن صحنه جنگ میشد.
در مقابل، دشمن هیچگونه اعتقادی نداشت و بسیاری از آنها بهصورت اجباری به جنگ آورده شده بودند.
در واقع فرق دشمن با ما در این بود که ما همان لحظه اول ورود به جنگ پیروز بودیم و در مقابل، دشمن در همان لحظه ورودش به جنگ شکست خورده بود.
تفاوت ماهیتی که بین دو رزمنده ایرانی و بعثی وجود داشت، این بود که اگر رزمنده بعثی پیروز میشد، افتخارش برای رژیم دیکتاتوری بعث عراق و فرماندهان آن بود و اگر مجروح یا کشته میشد، برایش خسارتبار بود.
در این طرف جبهه، رزمنده ایرانی اگر پیروز میشد افتخارش برای خودش، ملتش، ایمان و عقیدهاش بود و اگر کشته میشد، شهید محسوب میشد و این راهی بود که در هر دو صورت پیروزی با رزمنده جبهه حق بود.
نظرتان راجع به سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی، چیست؟
ابعاد وجودی شهید آوینی آنقدر والاست که بایستی مستقل و جداگانه به آن پرداخت؛ اما بهصورت مختصر باید گفت چتر دفاع مقدس تمام وجود شهید آوینی را فرا گرفته بود.
با دفاع مقدس شهید آوینی را میشناسیم؛ همانگونه که با شهید آوینی دفاع مقدس را؛ اما همه وجود و شخصیت ایشان در دفاع مقدس خلاصه نمیشود. او پیشینهای دارد که بسیار ارزشمند است و باید بررسی شود و نمیتوان بهسادگی از آن گذشت.
دانش، نظریههای هنری و فلسفی و تأثیرگذاری شهید آوینی بر هنرمندان دستکمی از فیلمهای مستندش ندارد و بعضی از آنها از مستنداتش بسیار وزینتر هستند.
سینمای دفاع مقدس چگونه شکل گرفت؟
با شروع جنگ تحمیلی فیلمهای سینمایی تولید شد که میتوان گفت کپیبرداری از کلیشه فیلمهای غربی، بلوک شرق قدیم و شوروی سابق بودند و به عبارتی به عنوان فیلم جنگی شناخته میشدند.
تا اینکه در سال 1362 اولین فیلم سینمایی با ژانر دفاع مقدس با نام «دیار عاشقان» به نویسندگی و کارگردانی حسن کاربخش و با بازی محسن صادقینسب، پرویز پرستویی و… توانست رنگ و بوی دفاع مقدس را به تماشاگر نشان دهد.
در ادامه فیلمسازانی همچون ابراهیم حاتمیکیا، مجتبی راعی، کمال تبریزی و… طراحیهایی انجام دادند که به نتیجه رسید و نظریه سینمای دفاع مقدس شکل گرفت.
برای پرداختن به سینمای دفاع مقدس باید مفصل و مستقل صحبت کرد؛ اما بهصورت کوتاه و مختصر باید بگویم سینمای دفاع مقدس با احیای کرامت انسانی شکل گرفت که حاصل آن پدیده مقاومت بود.
چه شد که نامتان در عرصه جلوههای ویژه سینمایی تبدیل به یک برند اثرگذار شد؟
من در طول دوران دانشجویی بهدلیل نیاز سینمای ایران و اطلاعات کافی که از این رشته داشتم، به جلوههای ویژه ورود پیدا کردم.
از طرفی چون دانشجو بودم و نمیتوانستم همیشه سر صحنه باشم و اجرای جلوههای ویژه وقت زیادی از من نمیگرفت، در کنار ادامه تحصیل، مسئولیت جلوههای ویژه پروژههای سینمایی را قبول میکردم و به این ترتیب بهصورت متمرکز و حرفهای جلوههای ویژه در سینما را ادامه دادم.
در زمانهای گذشته، اجرای جلوههای ویژه تصویری سخت و گران بود؛ به همین دلیل کار ما در اجرای جلوههای ویژه میدانی که تخصص من بود، سخت و حساس بود و مسئولیت سنگینتری به عهده داشتم؛ چراکه بنا نبود با کارهای کامپیوتری جلوههای دیگری روی تصاویر قرار بگیرد.
موفقیت من در جلوههای ویژه میدانی به لحاظ این بود که خودم جنگ را از نزدیک دیده بودم و این سبب میشد هر افکتی که میسازم، بسیار به واقعیت نزدیک باشد.
از طرفی دانش آن را بهصورت علمی فراگرفته بودم و در کنار تجربهای که داشتم، توانسته بودم کار متفاوتی را انجام بدهم. هر فیلمی که کار میکردم، یک تمرین و تجربه بود تا ضعفهای آن در فیلمهای بعدی جبران شود.
کسب تجربه، دستیاریکردن و کار در کنار بزرگان در رشتههای مختلف سینما میتواند برای سینماگران جوان زمینه موفقیتهای چشمگیر را فراهم کند.