به گزارش اصفهان زیبا؛ در پی رحلت مشکوک و شهادتگونه آیتالله مصطفی خمینی در اول آبان 56، تجمعها و مراسم گوناگون محدودی برای بزرگداشت ایشان و عرض تسلیت به حضرت امام خمینی (ره) در شهرهای مختلف و ازجمله اصفهان برگزار شد. در ادامه مقاله پر از اهانت رژیم شاه به امام خمینی(ره) در 17 دی 56 در روزنامه اطلاعات و اعتراضات طلاب، روحانیون و مردم قم، به شهادت جمعی از تظاهرکنندگان، ازجمله یک طلبه رهنانی به نام شریفی، منجر شد.
قیام 19 دی قم، به نامه علما و روحانیون اصفهان به مراجع تقلید و تعطیلی نمازهای جماعت و بازار و دانشگاههای اصفهان و چند راهپیمایی محدود و بدون درگیری منجر شد.
در چهلم شهدای تبریز، مراسمی در مسجد حکیم با سخنرانی مرحوم حجتالاسلاموالمسلمین سید محمد احمدی برگزار شد و به دنبال آن در خیابانهای عبدالرزاق، چهارباغ پایین و چهارباغ عباسی درگیریهایی رخ داد. این واقعه به دستگیری و تبعید سخنران به شهر سقز منجر شد. برگزاری نمازجمعه به امامت آیتالله طاهری نیز به دستگیری و تبعید ایشان به شهر مهاباد منجر شد. اما هنوز اعتراضات مردم اصفهان تشدید نشده بود.
در آن ایام (بهار 57)، اخبار اعتصابهای زندانیان سیاسی در تهران و توفیق و رسیدن به برخی خواستههای برحق خود، به اصفهان رسید. مسئولان امنیتی اصفهان، توطئه حمله اراذلواوباش زندان اصفهان به زندانیان سیاسی را طراحی و اجرا کردند. این واقعه موجب اعتصاب زندانیان سیاسی شد و به دنبال آن تحصن خانوادههای زندانیان سیاسی در منزل آیتالله سید حسین موسوی خادمی، رئیس حوزه علمیه اصفهان را همراه داشت. این تحصن با اجابت برخی خواستههای متحصنان خاتمه یافت. در همین دوره به مناسبتهای گوناگون، تجمعات انقلابیون و درگیری آنها با مأموران گسترش یافت.
در اواخر تیرماه 57، با یک گزارش اشتباه مأمور ساواک، تبعید آیتالله طاهری خاتمه یافت و ایشان با استقبال گسترده مردم به اصفهان میآیند و زمینه حضور گستردهتر مردم اصفهان در مسجد اعظم حسینآباد و نمازجمعه مسجد مصلی تختفولاد فراهم میشود. ساواک پس از اطلاع از اشتباه خود و با مشاهده گسترش مبارزات علیه رژیم پهلوی، مجددا در تاریخ 57.5.10 آیتالله طاهری را دستگیر و به تهران اعزام کرد.
دستگیری مجدد امامجمعه اصفهان، با عکسالعمل مردم، روحانیون، بازاریان، دانشجویان و… روبهرو شد و برای کسب تکلیف و مخالفت با رژیم، در منزل آیتالله خادمی تجمع میکنند. این تجمع، به یک تحصن گسترده تبدیل شد و سخنرانان مختلف به روشنگری میپرداختند. روحانیت اصفهان نیز برای همراهی با مردم، به صدور اعلامیه و تعطیلی نمازهای جماعت اقدام کرد. استاد اکبر پرورش در این تحصن نقشی ویژه داشت و جوانان انقلابی اصفهان نیز برای ابراز مخالفت خود، مراکز حکومتی و فساد و بانکها را مورد حمله قرار دادند.
حکومت پهلوی سرانجام برای سرکوب حرکت مردم و انقلابیون، در شب پنجم رمضان و فردای آن، مردم را موردحمله قرار داد که منجر به شهادت 10 نفر و مجروح شدن تعداد قابلملاحظهای شد و برای مدت یک ماه حکومتنظامی در اصفهان و برخی شهرهای اطراف برقرار شد. این درحالی بود که آخرین حکومتنظامی در ایران، در خرداد 42 در شهرهای تهران و شیراز بود.
نامها و چهرهها
از میان خیل انبوه مردم و اسامی مرتبط با انقلاب اسلامی در اصفهان، چهرههایی بیشتر شناخته و تأثیرگذار بودند. در اینجا با دو نفر از این افراد که یکی در مسیر مثبت بینهایت تاریخ و دیگری به سمت منفی بینهایت حرکت کردند، آشنا میشویم.
خادمی، سید حسین
آیتالله سید حسین خادمی، فرزند ابوجعفر، در سال ۱۲۸۰ ﻫ ش (سوم شعبان 1319 ه.ق) در شهر اصفهان در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. تا سیزدهسالگی علوم ابتدایى را فرا گرفت و سپس در حوزه علمیه اصفهان به تحصیل علوم دینیه مشغول شد و نزد علمای بزرگ اصفهان همچون شیخ علی مدرس یزدی، آقا میرزا اردستانی و میر محمدصادق خاتونآبادی آغاز کرد. سپس عازم نجف اشرف شد و در آنجا از محضر علمای بزرگ نجف میرزا حسین نائینی، آقا ضیاءالدین عراقی، سید ابوالحسن اصفهانی و شیخمحمد بلاغی بهره برد. بازگشت او به ایران مقارن با سلطنت رضا پهلوی بود. سیاست غربیسازی و ضداسلامی پهلوی اول موجب شد با وجود اجازه اجتهاد از علمای نجف موفق به کسب اجازه پوشیدن لباس روحانیت نشود (خادم شریعت، ص 2).
پس از سقوط رضاشاه، آیتالله خادمی در دهه سی شمسی مبارزات اجتماعی خود را گسترش داد و ازجمله علمای همراه با آیتالله کاشانی و نهضت ملی شدن صنعت نفت بود. او در قیام امام خمینی (ره) در سال 1341 شمسی همراه با نهضت بود و در تحصن علما در اعتراض به دستگیری امام خمینی (ره) شرکت کرد. او پس از آزادی امام خمینی در تاریخ 15/1/1343 شمسی برای اظهار حمایت از امام خمینی به همراه عدهای از مردم و علمای اصفهان به قم رفتند و پس از راهپیمایی به حضور امام رسیدند و امام خمینی در جمع مردم اصفهان حاضر شد و از مردم اصفهان تشکر کرد و آیتالله خادمی را بهعنوان نماینده خود معرفی کردند (خادم شریعت، ص 25). این عالم مبارز از سوی علمای بزرگ قم و نجف مثل امام خمینی نمایندگی اخذ وجوهات داشت و از ارکان مبارزه مردم اصفهان علیه رژیم پهلوی بود. او همواره با مظاهر فرهنگ غربی و دنیویگری کارگزاران دولت پهلوی در اصفهان مبارزه میکرد و با مکاتبه به سران رژیم و ازجمله نخستوزیر، آنان را از اعمال خلاف اسلامی برحذر میداشت (خادم شریعت، ص 3). منزل او در تحصن تاریخی مردم اصفهان در رمضان 1397 قمری مطابق با مرداد 1357 شمسی، کانون نهضت علیه رژیم پهلوی بود و با حمله مأموران حکومتنظامی رژیم پهلوی، تعدادی از انقلابیون در حوالی منزل ایشان به شهادت رسیدند (خادم شریعت، ص 396).
برخی از اقدامات مهم اجتماعی و فرهنگی آیتالله خادمی عبارتاند از:
1. تأسیس انجمن مددکاری امام زمان (عج)؛
2. تأسیس مدرسه آموزشی و تبلیغی احمدیه؛
3. انجمن خیریه صادقیه جهت حمایت سالخوردگان و معلولان؛
4. تدریس در دارالتبلیغ اصفهان و ریاست آن در دهه چهل شمسی؛
5. تأسیس انجمن تبلیغات دینی در سال 1324 شمسی (مصاحبه اصغر منتظرالقائم با مرحوم محمد فولادگر،
1/6/1386 شمسی)؛
6. همکاری با هیئت علمیه و ریاست آن در دهه پنجاه شمسی (سید محمدعلی روضاتی، زندگانی آیتالله چهارسوقی، ص 101).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی از سوی مردم استان اصفهان به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی و خبرگان رهبری (اول و دوم) انتخاب شد. او در طول دوران دفاع مقدس مادامیکه در قید حیات بود از پشتیبانی رزمندگان اسلام دریغ نورزید. وی سرانجام در روز 20 اسفند 1363 در سن 86 سالگی از دنیا رفت و جنازه وی به مشهد منتقل گردید و پس از یک تشییع باشکوه، طبق وصیت وی در جوار حرم امام رضا علیهالسلام مدفون گردید (سید محمدباقر کتابی، رجال اصفهان، ص 243 و 527).
کتاب «رهبر سعادت» از تألیفات اثرگذار و ماندگار آیتالله خادمی در علم کلام و عقاید است که به شیوه مناظره میان «پیر و برنا» نوشته شده است و در زمان خود شیوه ابتکاری به شمار میآمد. بسیاری از افراد دیگر همانند شهید عبدالکریم هاشمینژاد در کتاب «مناظره دکتر و پیر» یا کتاب «فیلسوف نماها» اثر آیتالله ناصر مکارم شیرازی، یا کتاب «دختران آفتاب» تألیف بهزاد دانشگر و دکتر امیرحسین بانکیپور، از این روش تقلید کردند.
دیدار امامخمینی از منزل آیتالله خادمی در قم؛ پس از پیروزی انقلاب اسلامی
ناجی، سید رضا
سید رضا ناجی فرزند نصرالله، در سال ۱۳۰۱ ه.ش در اصفهان متولد شد. او در سال ۱۳۲۴ از دانشکده افسری فارغالتحصیل شد و به درجه ستوان دومی رسید. پس از استخدام در ارتش، تحصیلات عالی نظامی خود را در آمریکا و انگلستان فرا گرفت و در یگانهای مختلف همچون استادی آموزشگاه گروهبانی، دانشکده توپخانه، رکن سوم، ضد اطلاعات گارد شاهنشاهی، معاون ستاد لشکر یک گارد و معاون رکن احتیاط نیروی زمینی مشغول به کار شد و در مدت خدمتش نشانها و تقدیرنامههای متعددی از شاه و اُمرای ارتش دریافت کرد. رکن دوم ارتش در نامهای او را «افسر خشن که دستورات را گاهی با توهین ابلاغ مینماید» توصیف کرده است.
او در سال ۱۳۵۵ به فرماندهی مرکز توپخانه و موشکها در اصفهان منصوب شد و در جریان انقلاب با شدت و حدت با مبارزان برخورد کرد و پس از اعلام حکومتنظامی در اصفهان این رویه را به اوج خود رساند و باعث شهادت و مصدوم شدن بسیاری از مردم بهخصوص در ماه محرم ۱۳۵۷ شد. ناجی سرانجام در بهمن ۱۳۵۷ توسط مردم دستگیر و به حکم دادگاه انقلاب اعدام شد. (به نقل از کتاب «یادگار معنوی: حجتالاسلاموالمسلمین حاج شیخ مهدی مظاهری به روایت اسناد ساواک»، صفحه 387).
سیدرضا ناجی (فرمانده حکومتنظامی اصفهان) در حال مصاحبه با خبرنگاران در بازار اصفهان، (درگذشت 1357/11/26)
حکومتنظامی برای حفظ جان خارجیها
دکتر جلالالدین مدنی در جلد دوم کتاب «تاریخ سیاسی معاصر ایران» (دفتر انتشارات اسلامی، صفحه 339) بر این اعتقاد است که علت حکومتنظامی در اصفهان، حفظ جان کارشناسان خارجی بهخصوص آمریکاییان در اصفهان بوده است:
«… در ماه رمضان این توان را از دست داد و اصفهان وضع غیرقابلتحملی را پیدا کرد. هتل شاهعباس، چندین سینما و بانک و اداره دولتی ضمن تظاهرات مردم به آتش کشیده شد و عدهای هم کشته شدند و مسئله حفظ جان هزاران کارشناس خارجی بهخصوص آمریکایی مطرح شد. درنتیجه در ۲۵ مرداد در شهرهای اصفهان، نجفآباد، شهرضا و همایونشهر حکومتنظامی اعلام شد. برقراری حکومتنظامی نشانه ضعف رژیم در مقابل حوادث پیشآمده بود.»
نمای خارجی یک ساختمان دو طبقه در کنار سینمایی درشهر اصفهان، 23 مرداد 1357
میدان شهدا، به یاد شهدای واقعه 5 رمضان
نماز جماعت و سخنرانی هرروزه در منزل آیتالله خادمی؛ الصاق تصاویر، اعلامیهها و دستنوشتههای متعدد بر دیوار مشخص است. عکس برگرفته از جلد اول کتاب
«چهره انقلاب در اصفهان»، به قلم سید حسن نوربخش
وضعیت کوچه آیتالله خادمی و کوچههای اطراف در ایام تحصن
صفحه اول روزنامه کیهان، مورخ 21 مرداد 1357
صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخ 21 مرداد 1357؛ تیترها قابل تحلیل است
صفحه اول روزنامه اطلاعات مورخ 22 مرداد 1357