به گزارش اصفهان زیبا؛ اغراق نیست که بگوییم هفته گذشته سینمای ایران تحت تأثیر اتفاقات مراسم اسکار برای یک انیمیشن کوتاه ایرانی بود. در حالی که سینمای داستانی ایران در سال گذشته وضعیت خوبی را سپری نکرده بود و به تبع آن نتوانسته بود نماینده قدری در فهرست نامزدهای بهترین فیلم بلند داستانی داشته باشد، همه امیدها و نگاهها به کسب موفقیت تنها نامزد ایران در مراسم اسکار و بخش انیمیشن کوتاه بود.
سرانجام پیشبینیها به وقوع پیوست و انیمیشن
«زیرسایه سرو» به عنوان نماینده رسمی ایران در رقابت با سایر نامزدها توانست گوی سبقت را برباید و به عنوان بهترین انیمیشن کوتاه اسکار برگزیده شود. تا اینجا همه چیز خوب و عالی و البته افتخارآمیز بود و همه رسانهها چه رسانههای اصولگرا و چه رسانههای اصلاح طلب به پوشش و مانور ویژه روی این اتفاق پرداختند؛ اما به مرور و هر چه از روز اختتامیه فاصله گرفتیم نظرات متفاوت تر از واکنش هیجانی لحظه اول بود؛ اتفاقی که البته خیلی هم غیرقابل پیش بینی نبود.
با توجه به اختلاف ساعت بین ایران و آمریکا و برگزاری دیرهنگام اختتامیه مراسم اسکار به وقت ایران، معمولا ریز اتفاقات مراسم اسکار یکیدو روز بعد در رسانهها پوشش داده میشود؛ مسئلهای که برای «زیرسایه سرو» هم رخ داد و باعث شد طی چهل و هشت ساعت شاهد نظرات متفاوتی نسبت به این اثر باشیم.
شادیای که تبدیل به افسوس شد
هرچه جلوتر رفتیم، به جای آنکه شاهد نقدهای تخصصی راجع به این انیمیشن باشیم، بیشتر گفتوگوها به سمت صحبتهای دو کارگردان اثر و پوشش نامناسب آنها به عنوان نمایندگان رسمی جمهوری اسلامی ایران در فستیوال اسکار رفت؛ صحبتهایی که اگر با تأمل بیشتری از سوی سازندگان اثر پشت تریبون همراه میشد، امروز میتوانست همان شور و شادی را در میان ایرانیان به همراه داشته باشد و نه آنکه شادی لحظه اول جای خود را به افسوس میان مردم کشور دهد.
این سخن بارها گفته شده که درست است ما ایرانیان در میان خود اختلافاتی داریم؛ ولی هیچ ایراندوست واقعی صحبتها و مشکلات داخل خانه را به بیرون خانه انتقال نمیدهد. شاید اگر آن صحبتها نبود، امروز به جای پرداختن به حاشیهها همه جا صحبت از ادای دین خانم کارگردان به پدر جانباز خود در داستان «زیرسایه سرو» بود و اثر انسانی سازندگان بود. اگر آن اتفاقات نبود، امروز به جای این صحبتها در حال سخن از یک اثر ماندگار در تاریخ انیمیشن ایرانی بودیم. هر چه که هست بار دیگر قصه پرغصه فرهنگ و هنر ایرانی زخم باز کرده و مشخص نیست متولیان این حوزه برای ترمیم این زخم چه خواهند کرد؟!