به گزارش اصفهان زیبا؛ صبح روز گذشته، در پاسداشت هشتادوسومین سالروز ورود پناهجویان لهستانی به اصفهان در جریان جنگ جهانی دوم، گروهی از موتورسواران لهستانی با لبخندهایی صمیمی و چهرههایی آفتابسوخته، به یکی از نمادهای تاریخی و فرهنگی ایران رسیدند؛ کاخ چهلستون؛ چهلستونی که اینبار میزبان صدای متفاوتی از تاریخ بود؛ صدای همزمان ۳۲ موتورسیکلت لهستانی که پس از عبور از مرزها، کوهها و خاطرات، به نشانی از صلح، احترام و یادآوری، در قلب ایران ایستادند تا در آیینی نمادین پیوندی فراموشنشده میان لهستان و اصفهان را احیا کنند؛ پیوندی که از دل جنگی جهانی برآمد و در آغوشگشایی شهر صلحجوی اصفهان ریشه دواند.
سفر نمادین موتورسواران لهستانی به اصفهان برای ادای احترام به لهستانیهایی رقم خورد که روزگاری نه با اختیار، که به اجبار جنگ، به ایران آمدند و اصفهان، بیهیچ چشمداشتی آنان را چون میهمانی عزیز پذیرفت؛ اما ماجرا از اینجا آغاز شد: در واپسین سالهای جنگ جهانی دوم و همزمان با تهاجم ارتش سرخ به شرق لهستان، هزاران زن، کودک و پیرمرد لهستانی از خانهها و سرزمین خود جدا شدند. بسیاری از آنان به اردوگاههای کار اجباری در شوروی تبعید شدند؛ اما در ادامه طی توافقات سیاسی آن زمان، بخشی از این پناهجویان از شوروی خارج شده و پس از گذر از آسیای میانه، راهی ایران شدند.
از میان آنان، بیش از دوهزارو۶۰۰ نفر به اصفهان رسیدند؛ شهری که در فروردین ۱۳۲۱، نخستین گروه ۲۵۰نفره از کودکان بیسرپرست لهستانی را در آغوش کشید. اصفهان در آن دوران تنها یک مقصد نبود؛ بلکه فرصتی برای زندهماندن بود. مدارسی برای آنان ساخته شد، کلاسهایی برای آموزش زبان، هنر و حرفه دایر شد، پزشکان ایرانی آنها را درمان کردند، خانوادهها غذا دادند و کودکان خندیدن را از نو آموختند. این خاطرات نه فقط در حافظه لهستانیها، که در بافت تاریخی اصفهان هم ثبت شده است؛ از همین رو است که پس از هشتدهه، همچنان ریشه این همدلی پابرجاست.
آنچه حالا با سفر گروهی از موتورسواران لهستانی و به منظور تجلیل از خاطره نان و پناه در قلب فرهنگی ایران به نمایش گذاشته شد و استاندار اصفهان نیز در مراسم استقبال از آنها، بر اهمیت فرهنگی و تاریخی این حرکت تأکید و با اشاره به جایگاه تاریخی اصفهان در دوران آلبویه، سلجوقیان و صفویه، عنوان کرد: «اصفهان نهفقط پایتخت چند امپراتوری تاریخی، بلکه پایتخت دائمی صلح و گفتوگو است و همواره به عنوان نمادی از تمدن، علم، صلح و گفتوگوی ادیان شناخته میشود. ما در آن دوران مراکزی با عنوان صفاخانه داشتیم که در آن، اندیشمندان و پیروان ادیان مختلف گرد هم میآمدند و گفتوگو میکردند.
این روحیه، همان چیزی است که امروز نیز نیاز داریم.» مهدی جمالینژاد در ادامه به خاطراتی از زبان بازماندگان لهستانی که همواره از میهماننوازی مردم اصفهان یاد میکنند، اشاره کرد و گفت: «اینکه پس از هشتدهه، مردمانی از لهستان این مسیر طولانی را برای ادای احترام و تقدیر از میهماننوازی اصفهانیها طی میکنند، برای ما نشانهای از ماندگاری این پیوند انسانی است.»
او با تحسین روحیه فرهنگی و صلحطلبانه این حرکت افزود: «شما پیامآوران صلح هستید. نشان دادید که به ریشههای خود وفادارید و برای زندهنگهداشتن حافظه تاریخیتان، رنج سفر را به جان میخرید. این احترام متقابل، سرمایهای است که میتواند جهان امروز را به سوی تفاهم و دوستی سوق دهد.» پس از اظهارات استاندار اصفهان، مراسم با ردوبدل هدایایی ادامه پیدا کرد؛ کاشی هفترنگ، نمادی از هنر و حافظه فرهنگی ایران به رسم یادگار به گروه لهستانی اهدا شد و در مقابل، نماینده گروه لهستانی نیز هدیهای نمادین از سوی مردم کشورش به استاندار اصفهان تقدیم کرد.
تبادل یادگاریهایی فرهنگی که پایان برنامه بود و به گرفتن عکسهای دستهجمعی ختم شد و البته ما را بر آن داشت با برخی از این میهمانان ویژه اصفهان گفتوگو کنیم. مردی میانسال با چهرهای خندان که جلیقهای تزیینشده با پیکسلهای جذاب به تن داشت، انتخاب کردیم. او خود را اینگونه معرفی کرد: «یک موتورسوار هستم از کشور لهستان که به کشورهای بسیاری سفر کردم و مکانهای تاریخی بسیاری را در دنیا دیدهام.» او از اصفهان هم گفت: «اصفهان در دوران جنگ جهانی دوم، میزبان پناهجویان لهستانی شد و مردم ما را در آغوش کشید؛ شهری بسیار زیبا که برای ما نماد مهربانی است و امروزه مردم لهستان، اصفهان را با احترام و محبت به یاد میآوردند»؛ صحبتهایی که ثابت کرد اصفهان تنها به زیبایی معماری و هنر شناخته نمیشود؛ بلکه به مهربانی تاریخیاش و به دستی که هنوز برای دوستی دراز است نیز میشناسند آن را.