اروپا بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات و حضور فعال در منطقه راهبردی غرب آسیاست

اروپای سردرگم، ایران مقتدر

اروپا امروز با مجموعه‌ای از بحران‌های ساختاری، سیاسی و امنیتی مواجه است؛ بحران‌هایی که ریشه در تحولات داخلی این قاره و نیز در نوع مواجهه آن با جهان پیرامون دارد.

تاریخ انتشار: ۰۹:۵۰ - دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
اروپای سردرگم، ایران مقتدر

به گزارش اصفهان زیبا؛ اروپا امروز با مجموعه‌ای از بحران‌های ساختاری، سیاسی و امنیتی مواجه است؛ بحران‌هایی که ریشه در تحولات داخلی این قاره و نیز در نوع مواجهه آن با جهان پیرامون دارد.

خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا نقطه‌عطفی در تضعیف انسجام درونی اروپاست؛ رخدادی که تنها نماد یک گسست سیاسی نبود، بلکه به‌وضوح نشان داد که درک واحدی از منافع مشترک در میان اعضای اتحادیه اروپا وجود ندارد. افزون بر آن، اقدامات یک‌جانبه برخی از کشورهای اروپایی در حوزه‌های سیاست خارجی، اقتصاد و امنیت، عملاً همگرایی این بلوک را با چالش‌های فزاینده‌ای روبرو کرده است.

موقعیت انفعالی اروپا درجهان

اروپایی‌ها در سطح جهانی نیز در موقعیت انفعالی قرار دارند. از یک سو در رقابت با چین، به‌عنوان قدرت نوظهور اقتصادی و فناورانه، و از سوی دیگر در تقابل با ایالات متحده، که هم‌پیمان سنتی ولی در بسیاری از موارد رقیب سیاسی و اقتصادی آنان به شمار می‌رود، در حال از دست دادن قدرت مانور راهبردی هستند. وابستگی شدید امنیتی اروپا به ناتو، و در حقیقت به اراده سیاسی ایالات متحده، استقلال تصمیم‌سازی در سیاست خارجی اروپا را به‌شدت محدود کرده است.

سیاست‌های کاخ سفید، خصوصاً در مواجهه با روسیه، بدون در نظر گرفتن مصالح و پیامدهای آن برای اروپا، هزینه‌هایی را به اروپا تحمیل کرده است که امروز دامنه آن از انرژی و اقتصاد گرفته تا امنیت، کاملاً ملموس شده است.

از سوی دیگر، درگیری مستقیم اروپا با روسیه در بحران اوکراین و اعمال تحریم‌های متقابل، آن‌ها را در باتلاقی از مخاصمه فرو برده که نه راه پیش دارد و نه راه پس. در این وضعیت، اروپا برای بازیابی نقش و نفوذ خود در سطح جهانی، بیش از هر زمان دیگری نیازمند ثبات و حضور فعال در منطقه راهبردی غرب آسیاست؛ منطقه‌ای که ایران یکی از ستون‌های ثبات و قدرت آن است.

ایران اهل گفت‌وگوست، اما اهل عقب‌نشینی نیست

جمهوری اسلامی ایران، با اشراف دقیق به وضعیت بین‌المللی، به‌ویژه تحولات اروپا، و همچنین با تکیه بر اقتدار ملی و نفوذ منطقه‌ای، به‌درستی دریافته است که اروپا در شرایط فعلی در موضع ضعف و نیاز قرار دارد. از همین رو، در مواجهه با رفتارهای غیرسازنده و مداخلات سیاسی کشورهای اروپایی، به‌ویژه در موضوعات مرتبط با برنامه هسته‌ای ایران، بارها هشدارهای روشنی صادر کرده است.

تجربه سال‌های اخیر نشان داده است که اروپا نه‌تنها نتوانست در قبال بدعهدی‌های آمریکا در موضوع برجام ایستادگی کند، بلکه بعضاً خود نیز در مسیر فشار و اعمال محدودیت بر ایران، با واشنگتن هم‌راستا شد. اقدامات برخی کشورهای اروپایی در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، بر خلاف روح همکاری، شفافیت و اعتمادسازی، بیانگر آن است که اروپایی‌ها در درک شرایط واقعی منطقه و نقش ایران دچار خطای راهبردی هستند.

در این میان، سه کشور اروپایی انگلستان، فرانسه و آلمان با ایفای نقش پیش‌قراول در اقدامات ضد ایرانی، مسیر تقابل را در پیش گرفته‌اند. جمهوری اسلامی ایران به این کشورها(مسئولان اروپایی و اتحادیه اروپا) هشدار داده است که نزدیک شدن به فعال‌سازی مکانیسم ماشه در برجام، نه صرفاً یک اقدام دیپلماتیک، بلکه در حکم یک اقدام خصمانه تلقی خواهد شد که پیامدهای راهبردی برای امنیت آنان، به‌ویژه در خلیج فارس، دریای عمان و غرب آسیا، در پی خواهد داشت.

این یک هشدار صریح و جدی است. اما گویا آن ها در نتیجه گزارش‌های نادرستی که از طریق سفرای خود در ایران دریافت می کنند، و البته عدم درک صحیح از شرایط و موقعیت‌ها، عملا وارد مخاصمه با ایران شده اند. ایران کشوری اهل گفت‌وگوست، اما اهل عقب‌نشینی نیست و در مواجهه با تهدیدات، مقتدرانه و قاطع وارد عمل خواهد شد.

اروپا باید واقع‌بینانه با ایران تعامل کند

اروپا باید بداند که در تقابل با ایران، هزینه‌هایی فراتر از تصور خواهد پرداخت. اشتباه محاسباتی آنان می‌تواند ثبات منطقه‌ای را به‌طور کامل مختل کند و این چیزی نیست که ایران آغازگر آن باشد، اما قطعاً در برابرش بی‌تفاوت نخواهد ماند.

سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بر اصل صیانت از منافع ملی، حفظ عزت و اقتدار کشور و تعامل سازنده با جهان استوار است. در عین حال، ما بر این باوریم که دوران یک‌جانبه‌گرایی، سلطه‌طلبی و تحمیل اراده دیگران به پایان رسیده است.

جهان امروز نیازمند احترام متقابل، گفت وگوهای متوازن و مشارکت برابر در امنیت و توسعه است. اروپا اگر می‌خواهد در این مسیر نقش ایفا کند، باید رویکرد خود را اصلاح کرده و واقع‌بینانه با ایران تعامل کند؛ در غیر این صورت، مسئولیت پیامدهای هرگونه بحران احتمالی مستقیماً متوجه خود آنان خواهد بود.