تحلیل امید دادفرنیا از وضعیت پرورش بازیکن در بسکتبال اصفهان

کاسب‌ها آموزش را زیر سؤال بردند!

این روزها انتشار اخبار مربوط به انحلال تیم بسکتبال ذوب‌آهن نگرانی‌هایی را در بین جامعه ورزش ایجاد کرده است‌. این نگرانی بیشتر ازآن‌جهت است که تیم ذوب‌آهن روزگاری سازنده‌ترین تیم بسکتبال باشگاهی بوده و انحلالش آسیب زیادی به بدنه بسکتبال بومی وارد خواهد کرد.

تاریخ انتشار: ۱۳:۱۶ - پنجشنبه ۹ مرداد ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 7 دقیقه
کاسب‌ها آموزش را زیر سؤال بردند!

به گزارش اصفهان زیبا؛ این روزها انتشار اخبار مربوط به انحلال تیم بسکتبال ذوب‌آهن نگرانی‌هایی را در بین جامعه ورزش ایجاد کرده است‌. این نگرانی بیشتر ازآن‌جهت است که تیم ذوب‌آهن روزگاری سازنده‌ترین تیم بسکتبال باشگاهی بوده و انحلالش آسیب زیادی به بدنه بسکتبال بومی وارد خواهد کرد. برای بررسی تحلیلی این موضوع گفت‌وگویی با امید دادفرنیا، کارشناس و مربی بسکتبال استان با سابقه مربیگری در لیگ برتر رفتیم . بحث تنها به لیگ محدود نشد و به موضوع داغ این روزهای بسکتبال یعنی انتخابات فدراسیون هم رسید. با هم این گفت‌وگو را می‌خوانیم:

باتوجه‌به اینکه در بحث آموزش در بسکتبال فعال هستید، چه شاخص‌هایی در این زمینه مؤثر است؟

بحث آموزش در بسکتبال یک مقوله بسیار وسیع است، ما کمتر آموزشی را در شهر و کشور خودمان داریم که به‌صورت مداوم باشد، عمدتاً آموزش‌ها بر حسب مقتضیات زمانی شده، یعنی در تابستان فعال است و در زمستان غیرفعال می‌شود. از سویی افرادی که آموزش می‌دهند، کمتر متخصص هستند و آموزش‌ها بیشتر کاسبی شده است، کاسبی‌هایی که به‌قول‌معروف با گل‌وبلبل آنرا نشان می‌دهند، مثلا لباس و کفش جذاب را برای کودکان و خانواده پررنگ می‌کنند تا افراد به سمت این مراکز جذب شوند؛ اما از آموزش چیزی در نمی‌آید.

بحث آموزش در اصفهان ضعیف شده، ما کانون‌هایی را در اصفهان داریم که خیلی مطرح هستند، اما زمان مسابقات که می‌شود، برای جذب بازیکن فراخوان می‌زنند. درصورتی‌که اگر کانون آموزشی هستند، چرا خودشان بازیکن نمی‌سازند. تا زمانی که موضوع آموزش کلاس‌بندی نشود و کانون‌ها، نوع آموزش، امکانات و تجهیزات، سالن و قیمت تحت نظارت قرار نگیرند، هیچ اتفاق خاصی رخ نخواهد داد، به جز بازیکنان مستعد که تنها زیر دست مربیان این استعدادها شکوفا می‌شوند، حتی در مواردی استعدادها زیر دست برخی مربیان از بین می‌روند.

بسکتبال به‌اندازه رشته‌هایی مانند فوتبال و شنا برای خانواده‌ها جهت ثبت‌نام فرزندان در دوره‌های آموزشی جذاب است؟

جذابیت جنبه‌های مختلفی دارد، یکی از این جنبه‌ها که نقش مؤثری دارد، صداوسیما و رسانه‌ها هستند. متأسفانه در سال‌های گذشته در عرصه ملی و آسیایی نتوانسته‌ایم موفق باشیم و افتخار کسب کنیم که این موضوع مزید علت اقبال کم به بسکتبال شده است. شما والیبال را ببینید که در کلاس‌های آن چه خبر است؟ فوتبال هم کلاً بحثش جداست و یک ورزش سیاسی است. تا زمانی که بسکتبال نتواند افتخارات گذشته را تکرار کند و از ظرفیت‌هایی مانند صداوسیما و شبکه‌های اجتماعی برای معرفی بسکتبال استفاده درستی نکنیم، جذابیت سابق به این رشته بر نمی‌گردد. برخی خانواده‌ها با این ذهنیت که می‌خواهیم قد کودکان بلند شود، فرزندانشان را در کلاس‌های بسکتبال ثبت‌نام می‌کنند، اما از نظر علمی این موضوع که با بسکتبال یا والیبال قد رشد می‌کند، اثبات نشده است.

فرایند پرورش بازیکن در اصفهان با چه مشکلاتی مواجه است؟ به نظر شما چه روالی باید در پیش گرفته شود تا ستاره‌های نسل گذشته بار دیگر تکرار شوند؟

در اصفهان مشکل کمبود باشگاه وجود دارد، البته باشگاهی که هزینه‌های آنرا خانواده‌ها می‌پردازند، زیاد است. زمانی که رده‌های سنین متولد 63 تا 68 تحت آموزش بودند، چندین باشگاه و مربی فعال در اصفهان داشتیم، اما امروز باشگاه‌های فعال عمدتاً همان آکادمی‌های آموزشی هستند که از خانواده‌ها هزینه دریافت می‌کنند تا تیم‌ها را اداره کنند. زمانی که از خانواده پول دریافت می‌کنید، انتظاراتی برای آن‌ها ایجاد می‌شود، شاید مربی از نظر فنی اعتقادی به آن بازیکن نداشته باشد، اما وقتی می‌بینند خانواده هزینه قابل‌توجهی برای تیم کرده است، علی‌رغم میل باطنی ناچار به استفاده ازاین‌دست بازیکنان است. تا زمانی که باشگاه‌هایی فارغ از دریافت هزینه ایجاد نشود، با این مشکل مواجه هستیم، الان هم بازیکن ساخته می‌شود؛ اما تیم‌ها عموماً تحت‌تأثیر خانواده‌ها هستند. زمانی که اواخر ده شصت و هفتاد بسکتبال ما در اوج بود، اسپانسرهایی داشتیم که تیمداری می‌کردند و هزینه‌ای از بازیکن دریافت نمی‌شد و مربیان با فراغ بال دست به انتخاب بازیکن می‌زدند.

نبود تیم باشگاهی چه ضربه‌ای به بسکتبال بومی اصفهان می‌زند؟

همان‌طوری که اشاره کردم تا باشگاه نباشد و اسپانسری در رده پایه فعالیت نکند، اتفاق مثبتی مثل گذشته رخ نمی‌دهد، حالا هم ادعا نداریم بازیکن ساخته نمی‌شود، اما روند آن کند شده است. در زمینه بزرگسالان باشگاه‌هایی که تیمداری می‌کنند، انتظاراتی دارند که باید برآورده شود، متأسفانه تسهیلات و امتیازاتی که برای کارخانه‌ها و شرکت‌ها در نظر می‌گیرند، باید بیشتر شود، نه اینکه فقط انتظار سرمایه‌گذاری داشته باشند، زیرا هزینه تبلیغات را می‌توانند در جاهای دیگری به جز ورزش هم انجام بدهند کسانی که در ورزش سرمایه‌گذاری می‌کنند، در راستای مسئولیت اجتماعی اقدام می‌کنند. مثلاً تیمی که در سوپر لیگ بسکتبال 60، 70 میلیارد هزینه می‌کند و حتی قهرمان هم شود، هیچ اتفاقی رخ نمی‌دهد، بازگشت سرمایه‌ای در کار نیست و پاداشی هم در کار نیست. باید از طرف دولت، مدیران استانی و دیگر نهادهای متولی از باشگاه‌ها و اسپانسرهایی که در ورزش فعالیت می‌کنند، حمایت شود. شما با هر اسپانسری که صحبت کنید، از شما می‌پرسد حضور در ورزش برای من چه آورده‌ای دارد؟ درست است که وظیفه اجتماعی دارند، اما به چه قیمتی؟ نیاز است که اصلاح قانونی انجام شود تا این موضوع قانونمند شود. اگر اسپانسرها بدانند کوچک‌ترین بازگشت سرمایه‌ای برای آن‌ها رخ می‌دهد یا امتیازی برایشان دارد، حتماً استقبال می‌کنند.

در سال‌های گذشته و با افزایش بی‌رویه رقم قرارداد بازیکنان، برخی کارشناسان دراین‌خصوص هشدار می‌دادند که با گران‌شدن تیمداری، باشگاه و اسپانسرها از تیمداری انصراف می‌دهند. فکر می‌کنید بالارفتن هزینه‌ها در این موضوع چقدر دخیل باشد؟

از نظر من بازیکن حقش است هر چقدر می‌خواهد دریافت کند. نوش جانش و اشکالی هم ندارد، چون بازیکن زحمت کشیده و به این موقعیت رسیده است و طول دوران حرفه‌ای هم کوتاه است و بازیکن باید در این مدت استفاده مالی لازم را داشته باشد، چون زحمت کشیده است، اما باید دخل و خرج باشگاه تنظیم شود، باشگاهی که می‌تواند خرج کند، چرا این کار را انجام ندهد، ایراد از زمانی است که رویکردهای غیرحرفه‌ای انجام می‌شود. در مقطعی پیمان صداقت‌نیا در تیم ذوب‌آهن به‌عنوان مدیرفنی بر روند قراردادها نظارت می‌کرد و تا حدودی اجازه نداد قراردادها بی‌رویه بالا رود، برخی افراد سودجو با سمت‌های من‌درآوردی آمدند و او را از گردونه خارج کردند و قراردادها را بدون حساب‌وکتاب بالا بردند، زیرا افراد ذی‌نفعی بودند. این افراد بی دلیل قیمت‌ها را بالا بردند و بدون مجوز هیئت‌مدیره، بر بستن تیم پافشاری کردند.

متأسفانه در دوره‌ای افرادی در باشگاه مسئولیت گرفتند که شرایط آنرا به جایی رساندند که بدهی باشگاه از هزینه‌هایش بیشتر شده و تیم بسکتبال در آستانه انحلال قرار گرفته است. من خودم یک ذوب‌آهنی کامل هستم و پدرم یکی از پیش‌کسوتان افراد باشگاه است، عرق خاصی به این باشگاه دارم و مسائل آنرا دنبال می‌کنم،سومدیریت و پاسخگو نبودن برخی افراد، شرایط این باشگاه به وضعیت فعلی رسیده است. البته دراین‌خصوص باید به یک نکته هم دقت کرد.

چه نکته‌ای؟

وقتی شما به بازیکنان شهر خودتان اعتماد نمی‌کنید، مجبور هستید از شهرهای دیگر مربیانی که بیشتر ویترین داشتند تا عملکرد را به خدمت بگیرید، اتفاقی که قبلاً رخ‌داده و این مربیان با هزینه‌های سنگین هشتم یا دهم شدند. خب بنا به هشتم بود، با یک تیم اصفهانی به این رتبه می‌رسید، من برنامه‌ای را دوره قبل که علی احسانی مدیر باشگاه بود به ایشان ارائه کردم. آقای احسانی مدیر با درایتی است و ورزش را می‌شناسد، در آن دوره برنامه چندساله‌ای ارائه کردیم، با این رویکرد که بین رتبه سوم و دهم تفاوتی ندارد، اما در عوض بعد از چند سال، بازیکنان بومی بسیاری پرورش پیدا می‌کنند که قیمت‌ها تعدیل می‌شود و کسی در این میان به دنبال درصد نیست، مشابه اتفاقی که در دهه 70 رخ می‌داد، البته حالا ادعا نمی‌کنیم که 12 بازیکن در سطح لیگ برتر داریم، ولی با گذشت زمان این اتفاق رخ می‌داد. تیم ذوب آهن سال گذشته هشتم شد، یعنی تیم جوانان اصفهان با تقویت بهتر به این نتیجه نمی‌رسید؟ تیم وقتی بازیکن بومی داشته باشد، هزینه‌هایش کمتر می‌شود، البته این بدین معنی نیست که به بازیکنان بومی باید پول کمتری دارد، بلکه هزینه‌های جانبی کمتر می‌شود و بازیکنان تعصب بیشتری به تیم دارند.

چرا به جز ذوب‌آهن که فعالیت مستمری در رشته بسکتبال داشته، دیگر تیم‌ها فعالیت موقتی دارند؟

هیئت بسکتبال استان در این زمینه می‌تواند اتفاقات مهمی را رقم بزند، هیئت باید ورود کند و جدا از اینکه تصمیمی برای تصدی‌گری و ورود به سیستم مربی و بازیکن تیم‌ها داشته باشد، آن‌ها را ترغیب کند که وارد سیستم و چرخه شوند. با پیگیری هیئت اسپانسرهای مقطعی می‌آیند و می‌روند، اما این اسپانسرها را باید حفظ کرد، این اسپانسرها امکانات و تسهیلات می‌خواهند و چون این موارد فراهم نمی‌شود، یک سال می‌آیند و می‌روند. متأسفانه قول‌های واهی به آن‌ها می‌دهند که اگر تیم بدهید، قهرمان می‌شوید و فلان اتفاق رخ می‌دهد. در صورتی که منطقی ندارد یک تیم در سال اول قهرمان شود یا بین تیم دوم و سوم باشد، باید آن‌ها را توجیه کنند که سرمایه گذاری چند ساله جواب می‌دهد. ما در اصفهان تیم اس اس پی را داریم که در لیگ ملی کشور نتایج خوبی گرفت یا تیم محکم کار به نسبت سال اول عملکرد خوبی داشت. باشگاه گلنور چند سالی است که در بسکتبال فعالیت دارد، سال گذشته حمید شمس با تیم خوب نتیجه خوبی در لیگ برتر گرفت و امیدوار هستیم فعالیتشان ادامه‌دار باشد و از بازیکنان بومی بهره بگیرند. برای فراهم‌کردن شرایط ورود باشگاه‌ها به بسکتبال متولیان امر از استانداری و فرمانداری گرفته تا اداره ورزش و هیئت بسکتبال باید کارگروهی تشکیل داده و به اسپانسرها دلگرمی بدهند.

باتوجه‌به در پیش بودن انتخابات آینده فدراسیون، شرایط را چه‌طور ارزیابی می‌کنید؟ از دیدگاه شما مدیر آینده باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

رئیس فدراسیون بسکتبال همشهری ماست و فردی دوست‌داشتنی در بسکتبال اصفهان است. جواد داوری فردی شریف و سالم است و دیدگاه اقتصادی داشته و دارد، در هیئت بسکتبال اصفهان بهترین رئیس هیئت دو دهه اخیر بود، اما در فدراسیون اگر نتیجه‌گرا باشیم، عملکرد فدراسیون خوب نبوده است، البته در برخی موارد حرکت‌های مثبتی انجام شده، اما نتیجه‌نگرفتن‌ها، حرکت‌های مثبت را تحت‌الشعاع قرار داده است.

به‌عنوان یک فرد بسکتبالی، زمانی اعتقاد داشتیم ورزشی‌ها باید در مسند قرار بگیرند، اما کاملاً اعتقادم تغییر کرده و بر این باورم افرادی باید بیایند که از لحاظ اقتصادی مسئله را حمایت کنند. جواد داوری شاید ایده‌های خوبی داشته باشد؛ اما وقتی نمی‌تواند تأمین مالی کند، هیچ کاری نمی‌تواند انجام بدهد، زیرا بهترین ایده‌های دنیا هم بدون پول جواب نمی‌دهد؛ از این رو افرادی باید در مسند ریاست قرار گیرند که اقتصاد آنرا کامل کنند، کمیته بازاریابی قوی داشته باشند و به فدراسیون پول وارد کنند، حال می‌خواهند سیاسی باشند یا پشتشان به جایی یا افرادی گرم باشد، اگر فردی نتواند حمایت مالی کند، همین شرایط فعلی تکرار می‌شود. چرا نمی‌توانیم برای تیم ملی بازی دوستانه بگذاریم، چون پول و اسپانسر نداریم و بودجه‌ای که وزارت ورزش می‌دهد پاسخگوی تمام نیازهای فدراسیون نیست. مجمع باید برنامه‌های کاندیداها را از لحاظ اقتصادی ارزیابی کند.

مشکل اصلی مدیریت در سطح خرد و کلان کشور داریم که ریشه فرهنگی در کشورهای جهان سوم دارد، برنامه‌های ما فردمحوری است نه برنامه‌محوری، مثلاً باشگاهی مانند بایرن‌مونیخ برنامه ده‌ساله‌اش مشخص است و مهم نیست چه فردی در رأس قرار بگیرد. تا زمانی که برنامه‌محوری در رأس ورزش ما و دیگر امور قرار نگیرد، این شلختگی و ناهماهنگی وجود دارد و اصلاح نخواهد شد وامیدی به بهبود نیست. در این شرایط یک فرد غیربومی در اصفهان مدیریتی را برعهده می‌گیرد و همه رشته‌ها را نابود کند، اما فقط به فوتبال بها می‌دهد، چون برای خودش سود دارد.