به گزارش اصفهان زیبا؛ در دل خانههای گرم و سنتی یا آپارتمانهای نوساز اصفهان، پشت پنجرههایی که به کوچههای قدیمی یا بلوارهای شلوغ باز میشوند، هزاران تصمیم مالی هر روز گرفته میشود.
تصمیمهایی که شاید عدد بزرگی نداشته باشند، اما تأثیرشان، اگر جمع شوند، میتواند شهری را دگرگون کند. در اصفهان، هزاران خانواده، هزاران فرد، چه بازنشسته، چه دانشجو، چه خانهدار، چه کارمند، سرمایههایی در دست دارند که پراکندهاند، کوچکاند، خاموشاند، یا در سکون به سر میبرند.
این سرمایهها ممکن است در قالب پساندازهای چندماهه، فروش سکه یا طلای قدیمی، عایدی از زمین یا ملک خانوادگی، درآمد حاصل از فعالیتهای خانگی یا دستفروشی، یا حتی هدایا و ارثیه باشند.
نام اینها را نه «پول خرد» که سرمایههای در دست مردم میگذاریم؛ سرمایههایی که اگر به آنها به چشم ابزار تغییر نگاه شود، میتوانند موتور محرک تحول اقتصادی در اصفهان باشند.
اغلب مردم نمیدانند با این سرمایهها چه کنند. گاهی آنها را در بانکهای سنتی میگذارند، با سود اندکی که حتی از نرخ تورم عقبتر است. گاهی از ترس بیثباتی، آن را در قالب سکه و ارز و… در خانه نگه میدارند. بعضی، با امید سود بیشتر اما بیاطلاعی، وارد بازارهایی میشوند که نه قواعدش را میشناسند، نه مسیرش را. بسیاری هم اصلاً جرئت ورود به هیچ فضایی را ندارند، چرا که باوری پنهان در ذهنشان ریشه دوانده: «من سرمایهدار نیستم، این کارها برای آدمهای خاص است.»
این باور غلط است. سرمایهدار بودن بهاندازه سرمایه نیست، به طرز نگاه به سرمایه است. اگر اصفهان شهری است که مردمانش روزگاری بزرگترین تاجران و تولیدکنندگان ایران بودند که البته همچنان هم برخی وجود دارند، اگر اصفهان مهد صنایعدستی، فرش، طلا، هنر، و معماری است، پس مردم این شهر حق دارند بدانند که هنوز هم سرمایه دارند، فقط باید آن را بشناسند، منسجم کنند و با چشمانداز استفاده کنند.
این سرمایهها پتانسیل شکلدادن به هزاران کسبوکار، فرصت، اشتغال و حتی تغییر فرهنگ مالی شهر را دارند. اما برای رسیدن به آن نقطه، باید از پراکندگی و سکون به سمت آگاهی و جریان حرکت کرد.
سرمایههای در دست مردم چگونه میتوانند به حرکت درآیند؟
تحلیل رفتار اقتصادی در سطح محلی نشان میدهد که مردم اغلب به دنبال امنیت هستند، نه لزوماً سود بالا. آنها ترجیح میدهند پولشان «از دست نرود»، حتی اگر «چیزی به آن اضافه نشود.»
این ذهنیت، ریشه در ناامنیهای مالی، بیثباتی اقتصادی، نبود آموزش مالی و شکستهای جمعی گذشته دارد. اما دنیای امروز، فرصتهای جدیدی در اختیار گذاشته است. از ابزارهای دیجیتال گرفته تا نهادهای مدنی، از تسهیلگری دولت در برخی حوزهها تا ظهور کسبوکارهای خانگی و بازارهای آنلاین. در این فضا، حتی سرمایههای اندک در دست مردم نیز میتوانند تبدیل به جریانهای بزرگ اقتصادی شوند.
برای مثال، اگر هزار نفر از مردم یک محله در اصفهان هر کدام فقط ۱۰ میلیون تومان از سرمایه در اختیارشان را به پروژهای مشخص اختصاص دهند، ۱۰ میلیارد تومان سرمایه آزاد میشود؛ سرمایهای که میتواند یک تعاونی راهاندازی کند، یک بازار محلی بسازد، یا یک خط تولید کوچک را تجهیز کند. این نگاه جمعی، از دل سرمایههای شخصی ممکن میشود.
علاوه بر راهحلهای مشارکتی، راهحلهای فردی هم بسیارند. امروز با کمتر از ۵ میلیون تومان میتوان وارد صندوقهای سرمایهگذاری درآمد ثابت شد، با ۱۰ میلیون تومان میتوان ابزار اولیه برای یک کسبوکار خانگی فراهم کرد، با ۱۵ میلیون تومان میتوان وارد صندوق طلا یا سکه شد.
سرمایهگذاری در بازار بورس با ابزارهای مدیریتشده (مثل صندوقهای ETF یا سبدگردانها)، ورود به بازار طلا، استفاده از سامانههای تأمین مالی جمعی برای حمایت از پروژههای شهری یا استارتاپهای کوچک، همهوهمه راههایی هستند که در دسترس عموم قرار دارند، نه فقط نخبگان مالی.
در این میان، نباید نقش آموزش مالی را نادیده گرفت. سواد مالی یک مهارت حیاتی است، نه یک امتیاز. اگر مردم بدانند چگونه بودجهبندی کنند، چگونه تصمیم بگیرند، چگونه فرصتها را شناسایی کنند و ریسک را بسنجند، بسیاری از این سرمایهها به جریان میافتد.
در شهر اصفهان، میتوان از ظرفیت مساجد، فرهنگسراها، مدارس، دانشگاهها، شهرداری و حتی فروشگاههای زنجیرهای محلی برای ارائهٔ آموزشهای کاربردی استفاده کرد. اگر هر شهروند بداند سرمایه در دستش، هرچقدر کم، میتواند با یک انتخاب درست، آیندهای متفاوت بسازد، دیگر آن سرمایه در کنج خانه نمیماند، در حساب بانکی نمیپوسد و در دل ترسها دفن نمیشود.
فردای اصفهان با سرمایههای امروز رؤیا یا واقعیت؟
ده سال آینده را تصور کنید. اصفهان شهری است با اقتصاد محلی پویاتر، با بازارچههایی که در آن محصولات خانگی، هنری و بومی به فروش میرسند. محلههایی که ساکنانش در تعاونیهای سرمایهگذاری محلی مشارکت دارند.
جوانانی که بهجای فرار از شهر، در همینجا کسبوکارهای آنلاین یا خدماتی خود را راه انداختهاند. سالمندانی که بازنشستگی را فقط بهعنوان دوران مصرف نمیبینند، بلکه از سود سرمایهگذاریشان زندگی خود را میچرخانند. این تصویر رؤیایی نیست، اگر از امروز ساختن آن را شروع کنیم.
برای رسیدن به این چشمانداز، لازم نیست همه چیز از دولت یا نهادهای رسمی شروع شود. برعکس، اگر مردم نقشآفرین شوند، نهادها مجبورند خود را با آن هماهنگ کنند. اگر موج آگاهی و مطالبهگری مالی در بین مردم ایجاد شود، بانکها مجبورند ابزارهای سرمایهگذاری بهتری ارائه دهند. اگر افراد از خود بپرسند که سرمایهی راکدشان چرا هیچ اثری ندارد، آنوقت برای تغییر گام برمیدارند.
مردم اصفهان امروز با چالشهای واقعی روبهرو هستند: گرانی، رکود، کاهش درآمد، بیاعتمادی به سیستمها. اما درست در دل همین سختیها، سرمایههایی وجود دارد که اگر درست دیده شوند، میتوانند مسیر را تغییر دهند. این سرمایهها باید از خاموشی بیرون بیایند، در مسیر درست حرکت کنند و با آگاهی و ابزار مناسب، شکوفا شوند.
در نهایت، این خود مردم هستند که آینده را میسازند. با همان چیزهایی که در اختیار دارند، نه با آرزوهایی که در دسترس نیست. اصفهان شهری است با ریشههای تمدنی عمیق، مردمی باهوش، تاریخی درخشان، و ظرفیتهایی بیشمار. اما این ریشهها بدون تغذیهٔ اقتصادی، خشک میشوند. حالا وقت آن است که با نگاه جدید به سرمایههای در دست مردم، آیندهای تازه برای این شهر رقم بزنیم. آیندهای که در آن، هیچ سرمایهای بیاستفاده نمیماند، هیچ خانوادهای احساس بیقدرتی نمیکند و هیچ شهروندی از ساختن، جا نمیماند.
بستهٔ پیشنهادهای راهبردی به مسئولان اصفهان:
۱. ایجاد دبیرخانهٔ دائمی برای طرحهای سرمایهگذاری مردمی: در شهرداری، استانداری یا اتاق بازرگانی، یک ساختار مشخص، شفاف و پاسخگو ایجاد شود که مسئول شناسایی فرصتهای کوچک سرمایهگذاری، طراحی بستههای جذاب مشارکتی و ارتباط با مردم باشد.
۲. توسعهٔ پلتفرمهای آنلاین برای تأمین مالی جمعی (Crowdfunding): با الگوبرداری از تجربیات موفق جهانی، بستری دیجیتال و امن برای تجمیع سرمایههای خرد مردم و اتصال آنها به پروژههای محلی (بازارچهها، استارتاپها، تعاونیها، زیرساختهای محلهای) راهاندازی شود.
۳. تدوین و اجرای طرح جامع آموزش مالی عمومی: با همکاری آموزشوپرورش، دانشگاهها، شهرداری و نهادهای فرهنگی، سواد مالی به موضوعی در دسترس، ساده و کاربردی برای عموم شهروندان تبدیل شود. آموزش بودجهبندی، مدیریت ریسک، شناخت بازارهای مالی و فرصتهای سرمایهگذاری میتواند از محلهها آغاز شود و تا مدارس و مراکز فرهنگی گسترش یابد.
۴. حمایت قانونی، مشاورهای و لجستیکی از تعاونیهای محلی و بازارچههای محلی: مقررات حمایتی برای تشکیل تعاونیهای محلهمحور طراحی شود. شهرداری با ارائهٔ فضا، تبلیغات، و خدمات عمومی (برق، آب، امنیت، لجستیک) میتواند به راهاندازی بازارچههایی برای فروش محصولات خانگی و صنایعدستی کمک کند.
۵. راهاندازی مرکز مشاوره و توانمندسازی اقتصادی برای سرمایههای خرد: در هر ناحیهٔ شهری، یک مرکز مشاوره کوچک ولی کارآمد ایجاد شود که مردم بتوانند سؤالات خود را درباره سرمایهگذاری، شروع کسبوکار، صندوقهای سرمایهگذاری، ثبت تعاونی یا راهاندازی بازارچه مطرح کنند و پاسخ تخصصی دریافت کنند.
۶. استفاده از رسانهها و ابزارهای محلی برای ترویج فرهنگ مشارکت اقتصادی: از رادیو اصفهان، نشریات محلی، شبکههای اجتماعی، و حتی بیلبوردهای شهری برای ترویج الگوی «سرمایهدار بودن با هر میزان دارایی» استفاده شود. داستانهای موفقیت واقعی از دل محلهها روایت شوند تا مردم باور کنند این مسیر شدنی است.















