مثل همیشه هیچکس گریه نمیکرد؛ اما لبخندی هم روی لبی پیدا نبود. همه تا فرودگاه بدرقهاش کردند؛ هر چهار نفرشان بودند. مثل همان زمان که آمده بود. از فرودگاه که بیرون آمدند هر چهار نفرشان بودند؛ چهار نفری که باز یکیشان باید میرفت. مقصد: مثل همیشه دبی!