از ابتدای دهه محرم امسال سعی کردم در چند شماره چالشها و مسائلی که یک مادر برای حضور در هیئات و مجالس روضه اباعبدالله با آنها روبهرو میشود با زبان روایت مطرح کنم. آنچه در روایتها ذکر شد، تجربه منِ مادر بود و در این گزارش نیز جمعبندی مباحث قبلی بیان میشود.
بیش از هزار سال است برای امام حسین(ع) عزاداری میکنیم. بیش از هزار سال است به محرم که میرسیم، شهرها سیاهپوش میشوند.
بیش از هزار و چهارصد سال است که شیعیان در عزای سرور و سالار شهیدان مجلس میگریند.
برخی نمایندگان استان اصفهان در این دوره مجلس شورای اسلامی با توجه به تخصص و کارآمدی به عضویت کمیسیونهای تخصصی مجلس درآمدهاند …
این شبها یکی پس از دیگری میگذرند؛ روزها و شبهایی که غم از دلمان بیرون نمیرود.
چند شبی از محرم میگذرد، چند شبی که هر شبش بهگونهای گذشته است، شبهایی که هرطور شده خودم را به روضه رساندهام.
محرم شروع میشود با همه شور و شعورش؛ هرچند غم اباعبدالله همیشه تازه است و ما شیعیان هر جا اسم اربابمان بیاید، بغض گلوگیرمان میشود. اسم ماه عزای آقا خودش حزنانگیز است؛ چه برسد که فرارسد.
لباسهای مشکیمان را از کمد درمیآورم. نگاهی میاندازم. شور محرم از همین لباسهای مشکی شروع میشوند.
در کـوچـهپـسکـوچـههـای خیـابــان عبدالرزاق، بازارچه حاجمحمد جعفر، بازارچه وزیر، همسایگی جامعه مصطفی، مسجـد خـوشآبورنگــی اســت کــه چراغهایش تا ساعتها بعد از اذان مغرب و عشا روشن است؛ مسجدی که رفتوآمد کودکان و نوجوانان به آن کمتر از بزرگترها نیست؛ بچههایی که با شوق فراوان به مسجد میآیند و بهسختی از آن دل میکنند.
چند روزی است حال و هوای خانه آقاجان جور دیگری شده. همه در تکاپو هستند تا سهمی در رسمی هرساله داشته باشند.
گفتوگو با دبیر ستاد مبارزه با قاچاق کالا و ارز اصفهان در رابطه با نقش این ستاد در مسیر رسیدن سوخت به معادن و گره کوری که به جان معدن افتاده است
انتخابات پیش روی ریاستجمهوری در شرایطی برگزار میشود که دوران ریاست دولت یکی از خدومترین افراد به انتها نرسید.