پنجمین روز از آذر، سالروز تولد یکی از نگارگران بزرگ حال حاضر نصفجهان است. «رضا بدرالسما» در آذر 1328 و در خانوادهای هنری چشم به جهان گشود؛ درواقع تاریخ نگارگری اصفهان چندین چهره سرشناس با نام «رضا» دارد که استاد بدرالسما جدیدترین آنان است!
با انتقال پایتخت به اصفهان، هنر این شهر در مسیر رشد و بالندگی قرار گرفت. خیلیها نقطه اوج این کمال را در هنر نقاشی ایرانی، یعنی نگارگری میدانند. سند این ادعا نیز مشاهیر و آثاری است که سلسله حضورشان در نصفجهان همواره ادامهدار بوده است… .
صنایعدستی برای ما آشنای غریب است؛ اما مسئولانی در هفته جاری سعی کردند رفاقت بیشتر و عمیقتری میان ما و «دستساختههای هنرمندانه ایرانی» ایجاد کنند؛ البته چون مسئولیتشان ایجاب میکرد این کار را بکنند!
آیین تکریم مجتبی شاهمرادی، رئیس سابق حوزه هنری استان اصفهان و معارفه احمد نوری به عنوان رئیس جدید حوزه هنری استان با حضور رئیس حوزه هنری انقلاب اسلامی کشور، معاون راهبری استانهای حوزه هنری انقلاب اسلامی و برخی مسئولان و پیشکسوتان عرصه فرهنگ و هنر و رؤسای پیشین حوزه هنری، در عمارت تاریخی سعدی اصفهان برگزار شد.
ویا همین دیروز بود که زایندهرود خروشان جاری بود و صدای خندههای مردان، زنان و کودکان اصفهانی در کنار آن شنیده میشد. چه صفایی داشتیم… قایقهایی که بهسان قو روی رودخانه این سو و آن سو میرفتند، دستفروشی که کنار رود بلال می فروخت، آنسوتر بساط کاهو و سکنجبین برپا بود و سویی دیگر لبوهای داغ و قرمز و باقلاهای گرم و تازه … یکی دوربین به دست داشت و خندهها را ثبت میکرد، دیگری بر بوم نقاشی خود صفای زایندهرود را میکشید و البته که در این میان برای شنیدن آوازهای سنتی نیازی به گوشتیزکردن نبود، آنچه بود عیان بود، درست مانند زلالی رودخانه و همگی اینها وقتی بودند که زایندهرود هم بود.
کتاب «هنر، معاصر، اصفهان (درآمدی بر هنر معاصر در اصفهان)» است که به کوشش «علیرضا ارواحی»، «رسول کمالی» و «مرتضا بصراوی» تألیف شده و درآمدی برای یافتن ردپای هنر معاصر در اصفهان و نسبت آن با نوجویی در هنر این شهر و همچنین شناخت مفهوم هویت در بستر هنر است و در عین حال، به مؤلفههای هنر معاصر در اصفهان و هویت هنر جدید در اصفهان و تشابه و تفاوت موجود میان آثار هنر امروز با غرب نیز میپردازد.این کتاب از سوی موزه هنرهای معاصر اصفهان و توسط انتشارات سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان منتشر شده و با درآمدی که توسط «علیرضا ارواحی»، «رسول کمالی» و «مرتضا بصراوی» نگارش شده در دو بخش تنظیم شده است.
ایام محرم است و ازجمله رویدادهای شایان توجه و متناسب با این ایام، برگزاری نمایشگاهی با عنوان پردههای خیالینگاری عاشوراست که با همکاری و تعامل بین دو نهاد شهری اصفهان در عمارت تاریخی سعدی برگزار شده است. این همکاری نشاندهنده ضـرورت همافزایی سازمانهای مختلف فرهنگی و هنری برای اجراییشدن فعالیتهایی است که میتوانند به پیشبرد اهداف مرتبط با آن در شهر و بازخورد مناسب از سوی مخاطبان منتهی شود. ازاینرو، است که حوزه هنری اصفهان و موزه هنرهای معاصر وابسته به سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان در همکاری دیگر خود به نمایش پردههـای خیالینگاری عاشورا پرداختهاند، نمایشگاهی در آن برای اولین بار از سه اثر متعلق به گنجینه موزه هنرهای معاصر اصفهان رونمایی شده است، آثاری فاخر که توسط استاد بیبدیل هنر قلمکار نقاشی زندهیاد «استاد عباس گیاهی» آفریده شده و این نمایشگاه فرصتی است غنیمت برای لذت دیدار از این میراث شگرف و البته امید به احیای سنت قدیمی پرده کشی… .
مقوله گردشگری فقط مختص و دغدغه مسئولان و مدیران شهری نیست. این صنعت رو به رشد، چنان است که منافع آن به طور غیرمستقیم، برای تمام مردم شهر خواهد بود؛ بنابر این همگی باید خود را در آن سهیم دانسته و برای رونق و گسترش آن کـوشـش کـنـنـد. بـههـمـیـن منـظـور پیشنهادهای یک شهروند اصفهانی در سال 1342 در این رابطه آورده میشود.
وقتی گذارم به بلوار هشتبهشت میافتد و تندیس علیاکبر خان اصفهانی را میبینم، گویی در هوایی نفس میکشم که رایـحههـایـش از جـانـب مـیـدان نقشجهان وزیدن گرفته است، البته نه نقشجهان خسته و رنجورِ امروزی که هر گوشهاش غمها دارد، بلکه میدانی در میان آمالمان که هر سویش غبار از تن برگرفته است و بازی رنگ و نقش و نور میان گنبدهای دو مسجد شگرف آن جلوهنمایی میکند و صدای یورتمه اسبان، شور و هیجان تماشای چوگان را در فضایش طنینانداز کرده و قوس بر فراز قیصریهاش میدرخشد و نامداران سپاهان در میان حجرههای این نقاشیِ شگرف بر کاغذ و چوب و فلز و بومِ زندگی نقش خاطره میزنند و شاهعباس از فراز عالیقاپو سر تکان میدهد.
عوامل مختلفی موجب شدهاند که هنر قلمکارسازی مانند دیگر صنایعدستی اصفهان مهجور بماند و اگر از مردم و مسئولان درباره پارچههای قلمکار بپرسیم، شاید تنها بتوانند به سفره یا رومیزی بهعنوان کاربرد پارچههای قلمکار اشاره کنند، حالآنکه به گواه تاریخ و بنا به گفته استادکاران این رشته، هر پارچهای که در خانه کاربرد دارد، میتواند بهصورت قلمکار تهیه شود. این در حالی است که حتی اگر کاربرد قلمکار به سفره و رومیزی مـــحدود بــاشــد، نه روی مــیز آقــای رئیسجمهور و مسئولان ردهبالای مملکت پارچه قلمکار را میبینیم، نه حتی روی میز اتاق وزیر میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری!