در این گزارش، علاوه بر گفتوگو با عباس شیردلی، رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان، استاد مرتضی جعفری، استاد محمد عطریان، استاد محمود پیرجندی، استاد مرتضی زابلیان، استاد علیرضا میرجمال و استاد غلامرضا شیروانیان که بزرگان هنر قلمکارسازی این استان بهشمار میروند نیز از لزوم توجه مسئولان به تبلیغات برای توسعه و گرایش مردم به استفاده از پارچههای قلمکار در انواع کاربردهایش تأکید کردهاند.
اگر از قدمت هنر قلمکارسازی یا چیتسازی بگذریم که برخی آن را متعلق به دوران ایلخانی و برخی نیز دوران ساسانیان را آغاز این هنر میدانند، بههرروی رونق بــیــشازپیــش قــلمکارســـازی یا چیتسازی در دوره صفویان اتفاق افتاد و پارچه قلمکار کاربردهای متفاوتی پیدا کرد و علاوه بر پارچههای پنبهای، روی پارچههای ابریشمی نیز انجام و صادر میشد. یکی از شاهدان این ادعا «هانری رنه» تاریخنگار و هنرشناس فرانسوی است که در بخشی از سفرنامه خود با نام «از خراسان تا بختیاری» آورده است که «همهساله از شهرهای اصفهان، یزد و کاشان مقدار زیادی پارچههای پنبهای و ابریشمی منقوش تولید و به کشورهای باختر و شرق صادر میشود.» با پایان دوران صفویان، صنایعدستی بهویژه پارچه قلمکار رونق سابق را از دست داد؛ اما مجددا در زمان پهلوی اول جانی تازه گرفت؛ اما آنچه امروز مشاهده میشود این است که صنایعدستی اصفهان نهتنها رونق گذشته را ندارد، که بسیاری از رشتهها در حال فراموشی است و یکی از هنرهایی که در شهر جهانی صنایعدستی هرروز غریبتر از دیروز میشود قلمکارسازی است؛ درحالیکه انواع سفره، رومیزی، روتختی، سجاده، روسری، کیف، رویه لحاف، پرده، لباس، رویه پشتی، دستمال و کتیبههایی برای تزیین مجالس سوگواری را میتوان با استفاده از پارچههای قلمکار تهیه کرد.
اصفهان شهر جهانی صنایعدستی است؛ اما روی میز کدام اداره استان پارچه قلمکار دیدهاید؟ روی مبل کدام مسئول پارچه قلمکار استفادهشده است؟ سجادههای کدام نمازخانه در کدام اداره قلمکاری شده است؟ پرده اتاق خانه کدام اصفهانی با پارچه قلمکار مزین است؟ آیا مسئولان کیفی از جنس قلمکار به دست میگیرند؟ روی تخت کدام زوجین پارچه قلمکار میبینید؟ سفارتخانهها چیزی از قلمکار میدانند؟ شال و روسری کدام بانو به هنر قلمکار مزین است؟ پنجرههای خانههای لاکچری در سریالهای تلویزیونی هم با پردههای قلمکار آذین نمییابند. سلبریتیها و شاخهای فضاهای مجازی لباسهای فاخر و نفیس قلمکار را به تن نمیکنند اما به لباسهای پاره، واژه مُد را میچسبانند! دستمال قلمکاریشده را دیدهاید؟ از هنر قلمکار در پارچههای فراوانی که این روزها در مجالس سوگواری یکی پس از دیگری بُرش خوردهاند استفاده میشود؟ راستی از لذت خوردن صبحانه و ناهار و شام روی سفرههای قلمکار خبردارید؟
در هر نمایشگاهی لباس قلمکار میپوشم
«مرتضی جعفری» یکی از هنرمندان پیشکسوت قلمکارسازی در اصفهان است؛ او میگوید: قلمکار خیلی کاربرد دارد. ما سفره نمیسازیم اما اسمش را سفره قلمکار گذاشتهاند! ما قلمکار را برای پرده، مبل، زیر سفره و همهچیز تولید میکنیم و من هر نمایشگاهی میروم لباس قلمکار میپوشم. علاوه بر سفره و رومیزی، هر چیزی که فکرش را بکنی و هر کاربردی که هر پارچهای در زندگی ما دارد قلمکار هم دارد. مردم فقط چهار رنگ اصلی قلمکار را میشناسند؛ چون تبلیغات نمیشود. درحالیکه ما هر رنگی که بخواهیم و هر رنگی که فکرش را بکنید از این چهار رنگ قرمز و آبی و زرد و مشکی به دست میآوریم. خیلیها فکر میکنند قلمکار، چاپ است؛ درحالیکه ما قلمکار را به همان سبک زمان صفویه کار میکنیم و هیچ ماشینی در آن استفاده نمیشود. خودمان قالب میسازیم. ریشهبندی پارچهها هم با دست است که خانمها در خانه انجام میدهند. رنگها در قلمکار طبیعی است؛ انواع و اقسام رنگها را در قلمکار به کار میبریم. درزمینه قلمکار خیلی فعالیت شده ولی به تبلیغات نیاز دارد، اگر این تبلیغات چاشنی کار قلمکار بشود، من فکر میکنم اصلا نیازی به صادرات نداشته باشیم.»
او ادامه میدهد: «دنیا به دنبال چیزهای طبیعی میگردد، پارچه و رنگ ما هم طبیعی است، مردم به ما سفارش میدهند و ما روی سبک لباس آنها برایشان کار میکنیم. هم پارچه میآوردند و هم بر اساس مدل لباس آنها قلمکار کار میکنیم اما موضوع این است که مردم خیلی کم کاربردهای دیگر قلمکار را دیدهاند. من یکبار به مسکو رفتم و تعدادی لباس قلمکار درست کردم و بردم و همان روز اول تا ساکم را باز کردم همه را خریدند. طراح لباس باید به من سفارش دهد تا من روی آن قلمکار کارکنم، من فقط تولیدکننده قلمکار هستم، اگر طراح بیاید طرح به ما بدهد، ما طرح را میسازیم. لباس مردانه و زنانه، از پیراهن تا لباس خانه، همه را میشود با قلمکار درست کرد؛ فقط تبلیغات لازم دارد.»
این هنرمند تصریح میکند: «الان خیلیها هستند که اطلاعات ندارند که این پارچه قلمکار چطور تمام میشود، این برای ما فاجعه است که یک نفر اصفهانی از مشهد پارچه قلمکار بخرد و به اصفهان بیاید! الان سفارشها خوب نیست، نه مسافر هست نه توریست، صادرات هم نیست، صنایعدستی در حال نابودی بود که کرونا هم صنایعدستی را برد و الان فقط با چنگ و دندان کارگاه را سرپا نگهداشتهایم. ما به توریست و مسافر و صادرات نیاز داریم. ما تبلیغات میخواهیم. قبلا کل مسئولان به کارگاه ما آمدند و صحبت کردیم و من بارها به آنها گفتم که ما به شبکه جهانی صنایعدستی در صداوسیما نیاز داریم. من به نمایشگاههای زیادی در اروپا رفتم، صنایعدستی ما در دنیا حرف برای گفتن دارد. الان سه چهارتا کشور در جهان قلمکار کار میکنند که در آن کشورها هم قلمکار در زمان صفویه از ایران به آنجا رفته مثل هند و پاکستان. من با آنها نمایشگاه داشتم و با آنها مسابقه دادم؛ با اینکه آنها صدسال از ما عقب هستند، مردمشان استقبال میکنند.» او اضافه میکند: «الان 33نفر در کارگاه ما کار میکنند؛ اما دولت هیچ خدماتی به ما نداده است، ما هم توقع نداریم ولی هیچکس به صنایعدستی کمکی نمیکند. هر گوشه استان اصفهان انواع و اقسام صنایعدستی تولید میشود؛ من به شهرداریهای کل ایران پیشنهاد دادم که در هر شهرداری یک ویترین صنایعدستی بگذارند، ولی اهمیت نمیدهند؛ درحالیکه اگر این کار را میکردند خیلی خوب بود یا در سفارتخانهها ویترینی از صنایعدستی را بگذارند ولی این کار را هم نمیکنند یا از دانشجوها برای تبلیغات استفاده کنند. حتی خودمان مهرهای قلمکار را هم میسازیم. طراحی مهرها را خودم انجام میدهم و تمام طرحها از آثار تاریخی و طبیعت است. من حتی قالبهای زمان صفویه را جمعآوری کردهام و نگذاشتم از کشور خارج بشوند؛ فقط تبلیغ و اطلاعرسانی لازم است. صنایعدستی تبلیغات میخواهد تا مردم بدانند.»
صنایع دستی در آستانه تیر خلاص
«محمد عطریان» از هنرمندان قلمکارسازی اصفهان میگوید: «تولید قلمکار فقط به سفره محدود نمیشود؛ سفارشهای دیگر هم داریم، مثلا الان قلمکار را خیلی برای کیف استفاده میکنند، برای لباس و پالتو و پرده هم کاربرد دارد؛ حتی دوباره باب شده برای کارهای مذهبی یعنی کتیبه و پردههای مذهبی هم استفاده میشود یعنی هم قلمکار دارد و هم خوشنویسی روی انجامشده است. اما موضوع این است که سفارشهایی بهجز سفره و رومیزی بهصورت شخصی انجام میشود یعنی مثلا یک فرد میآید و لباس یا روتختی سفارش میدهد.»
او ادامه میدهد: «به تبلیغات نیاز دارد؛ کلا یکی از موضوعات در صنایعدستی این است که آنهایی که کاربردیتر است در زندگی امروزی ماندگارتر شدهاند و آنهایی که کاربردی نیست و جنبه تزئینی و نمایشی دارد، کمتر مصرف میشود؛ مثلا سفره قلمکار چون هم کار هنری و هم مصرفی است، بیشتر تولید و استفاده میشود؛ ولی چیزی که حالت تزئینی دارد کمتر تولید و مصرف میشود البته هرچه تنوع بیشتر شود در زندگی روزمره استفاده بیشتری خواهد داشت؛ چون الان خانهها به سمت مدرن رفته است و ما هم با تغییرات رنگی در قلمکار آن را یک مقدار مدرن کردهایم؛ یعنی رنگهای بهروزتری استفاده کردهایم اما همچنان اصالت و طرحها را حفظ کردهایم؛ یعنی قبلا قلمکار تنها به چهار رنگ اصلی محدود بود، اما الان خیلی متنوع شده و رنگهایی مثل صورتی، یاسی، خردلی و سایر رنگها را هم تولید میکنیم که البته این تنوع رنگی در رنگهای گیاهی نیست و در رنگهای شیمیایی انجام میشود. همه طرحهایی که استفاده میکنیم قدیمی است؛ یعنی از ابنیه تاریخی کاشیهای مساجد و کاخها و موزهها برداشتشده است، اما ممکن استبا حفظ اصالت طرح، تغییراتی در آن بدهیم.» این هنرمند تأکید میکند: «الان شــرایط صــنایعدستی بــهگــونهای است که متــأسفانه یک تیر خلاص میخواهد که نابود شود؛ صنایعدستی به اطلاعرسانی هم به مردم و هم به مسئولان نیاز دارد.»
جای خالی تبلیغات صنایعدستی
«محمود پیرجندی» از هنرمندان دیگر قلمکار تصریح میکند: «باید تبلیغات بشود، مردم باید روند تولید قلمکار را ببینند؛ یعنی باید مثل مسئولان و هنرمندان از آن استفاده کنند و بپوشند. من فعلا فقط سفره و رومیزی تولید میکنم چون مردم با کاربردهای دیگر قلمکار آشنا نیستند و سفارش نمیدهند.»
تنها راه نجات صنایع دستی آمدن توریست است
«مرتضی زابلیان» هنرمند دیگری است که اعتقاد دارد: «بیرودربایستی باید بگویم که در ایران هیچ کاری برای صنایعدستی نمیتوانیم بکنیم. تنها راه برای نجات صنایعدستی این است که باید راه مملکت باز شود و توریست بیاید. من مغازه لباسفروشی داشتم و بعد از 15 سال آن را بستم؛ اما هنوز که هنوزاست بعد از شش سال لباسهایش روی دستم مانده است! دلیل این است که آب از سرچشمه قطعشده است. شما لطف میکنید، زحمت میکشید و گزارش تهیه میکنید، اما هیچ نتیجهای ندارد. میدان نقشجهان در دنیا بینظیر است اما یک نفر در آن نیست و مثل حکومتنظامی شده است! صنایعدستی از اصل باید درست شود، قبلا حضرتعباسی همهچیز خوب بود؛ همهچیز به پیکره بود اما الان هیچی به هیچی نمیخورد.» او میافزاید: «ما بهجز سفره و رومیزی، روتختی، پرده و سرویسهای مبلی هم با استفاده از قلمکار کار میکنیم، همهچیز را میشود با قلمکار تولید کرد؛ اما تولیداتی مثل لباس و سرویس مبل و پرده چیزهایی هستند که مردم هم بهصورت شخصی و تکنفره سفارش میدهند ولی آن چیزی که ما چشمبهراه هستیم نیست؛ مثلا یک نفر میآید و میگوید دامن میخواهم یا دانشجوها میآیند و سفارش میدهند یا تازهعروسها برای پرده خانهشان سفارش میدهند؛ ولی این سفارشها که جوابگوی صنف قلمکار ساز نیست و امورات کسی را نمیگذراند.»
قلمکار هنری تزئینیکاربردی است
«علیرضا میرجمال» پیشکسوت دیگر قلمکار است که میگوید: «صداوسیما باید به صنایعدستی توجه کند؛ مثلا در سریالها و برنامههای تلویزیونی از پارچههای قلمکار روی مبل و میزها استفاده کنند، لباس قلمکار بپوشند وپردههای قلمکار را استفاده کنند. باید در صداوسیما استفاده شود تا مردم ببینند و آشنا شوند؛ از طرفی تبلیغ در مجلات و روزنامهها هم مفید است اما مهمترین کار استفاده از صنایعدستی در تلویزیون است.» او ادامه میدهد: «قلمکاری هنری تزیینیکاربردی است، من سفره تولید نمیکنم؛ بلکه رومیزی قلمکار تولید میکنم که میتوان از آن روی مبل و کامپیوتر هم استفاده کرد؛ البته برخی برای لباس هم سفارش میدهند که خیلی محدود است.»
مردم کاربردهای دیگر قلمکار را نمیشناسند
«غلامرضا شیروانیان» از هنرمندان قلمکارسازی اصفهان میگوید: «عمده تولیدات ما شامل سفره، رومیزی، روتختی و پرده است که همه را با پارچه پنبهای میسازیم. مشتریها اگر لباس بخواهند پارچه را برای ما میآورند؛ یعنی این سفارشها شخصی و خانگی است و لباس خیلی کم است، شخصی میآورند تا روی آن طرح بزنیم؛ چون این موضوع جا نیفتاده و تبلیغ نشده است.» «جواد عباد سیچانی» نیز تأکید میکند که «قلمکار کاربردهای زیادی دارد و برای سفره، روتختی، رومیزی، لباس و حتی پردهها هم استفادههای خوبی دارد.»
اگر فرهنگسازی میکردیم قطعا موفق بودیم
«عباس شیردلی» رئیس اتحادیه صنایعدستی استان اصفهان نیز دراینباره میگوید: «پارچههای قلمکار مواد مصرفی است و در هر خانه و ادارهای میتوان استفاده کرد حتی میتوان از آنها بر روی فرشها استفاده کرد و تنوع انواع و اقسام محصولات درزمینه قلمکاری وجود دارد و لازم است که نمایشگاه تخصصی در این زمینه برگزار کنیم؛ هرچند که قرار بود نمایشگاهی درباره مهرهای تاریخی پارچههای قلمکار برگزار کنیم که متأسفانه کرونا مانع شد؛ اما در اولین فرصتی که ستاد ملی مبارزه با کرونا اجازه داد این نمایشگاه را برگزار خواهیم کرد.»
او میافزاید: «ما بارها خدمت مسئولان صداوسیمای اصفهان رسیدهایم و خواهش کردهایم که در دکور برنامههای خودشان مثل برنامههای روز جمعه ازجمله برنامه زندهرود از صنایعدستی استفاده کنند؛ اما این فرهنگسازی که باید از طرف رسانهها بهخصوص صداوسیما انجام شود،متأسفانه نمیشود و این کملطفی آنان است.» شیردلی تصریح میکند: «یکی از مسئولان چند دهه قبل یک روز به اصفهان آمد و لباس قلمکار را پوشید و در انظار ظاهر شد و با این حرکت او استفاده از پارچههای قلمکار بهعنوان پوشاک رایج شد. اگر این اتفاق بیفتد و مسئولان و هنرپیشهها لااقل در مجامع عمومی از لباسهای قلمکاریشده استفاده کنند فرهنگسازی خوبی خواهد شد. ببینید چقدر روی لباسهای پاره فرهنگسازی شده و همه جوانها استفاده میکنند! قطعا ما هم اگر کار فرهنگی کرده بودیم موفق بودیم.»
و این روزها تلویزیون را که روشن میکنیم، پر است از سریالهایی که الحمدالله همگی درون خانهها را نشان میدهند؛ خانههایی که اگرچه از معماری ایرانی بهرهای ندارند، اما انتظار میرود درون خانه از ایرانی بودن خبری باشد و جز کاربرد صنایعدستی چه چیزی میتواند به راحتترین شکل، ایرانی بودنِ درون خانههای ما را جهانی کند؟! این در حالی است که تلویزیون پر است از برنامههای شاخ که از صنایعدستی خالیاند! دورهمی اجرا میشود و آقای مهران مدیری در هر برنامه از مهمانان تقاضای یک شیء برای موزه ذهنی خود میکند و شما هرچه چشم میچرخانی در دکور برنامه نشانی از اصالتی که میتواند موزه باشد نمییابی! و افسوس میخوری که بیخبران از گنجینه صنایعدستی بسیارند… و چه دنیایی میشود اگر در هرخانه گوشهچشمی به صنایعدستی شود؛ آنوقت این توجه کوچک، سرمهای میشود برای چشمانی که به دنبال حفظ اصالتند. بیایید حداقل روی میزمان قلمکار بگذاریم!