نمایشگاه نقاشی «گمانه» با آثاری از نوید شاهنشین این روزها در گالری امروز اصفهان برپاست؛ مجموعهای که با تلفیق دیو، آتش و گل و گیاه، در فضایی گِروتِسک یا طنز تلخ، سعی در بازنمایی حافظهای پنهان دارد؛ حافظهای که شاید فریادی از ناخودآگاه جمعی ما باشد.
کتاب «هنر، معاصر، اصفهان (درآمدی بر هنر معاصر در اصفهان)» است که به کوشش «علیرضا ارواحی»، «رسول کمالی» و «مرتضا بصراوی» تألیف شده و درآمدی برای یافتن ردپای هنر معاصر در اصفهان و نسبت آن با نوجویی در هنر این شهر و همچنین شناخت مفهوم هویت در بستر هنر است و در عین حال، به مؤلفههای هنر معاصر در اصفهان و هویت هنر جدید در اصفهان و تشابه و تفاوت موجود میان آثار هنر امروز با غرب نیز میپردازد.این کتاب از سوی موزه هنرهای معاصر اصفهان و توسط انتشارات سازمان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهرداری اصفهان منتشر شده و با درآمدی که توسط «علیرضا ارواحی»، «رسول کمالی» و «مرتضا بصراوی» نگارش شده در دو بخش تنظیم شده است.
تنوع و تعدد کارها و آثارش بیشتر بازدیدکنندگان را شگفتزده میکند؛ آثاری که همه گالریهای موزه هنرهای معاصر اصفهان را درگیر کرده و برای درست دیدنشان باید یک گالریگردی نیمروزه ترتیب داد.1قابهای نقاشی تنها بخشی از آثار هستند. سازههای مختلف و ویدئوها هم هستند و با مرور تاریخی کارها متوجه میشویم هنرمند کمکم و از دورهای خاص از آنها استفاده کرده تا آنچه را که میخواهد کاملتر بیان کند.نمایشگاه از عکسهای کودکی و نقاشیهای آن روزها آغاز میشود و ما را به سفر در دنیای هنرمندی میبرد که تلاش کرده تجربه زیسته خود را با ما به اشتراک بگذارد شاید در نقطهای با او همزبان باشیم.
«تماشای تأثیر و نفوذ نورها و تاریکیها در فواصل میان تودهها و حجمهایی که درختان و ساختمانها در چشماندازهای مختلف میسازند بهانهای برای این تجربهگری شد. سؤال این بود که چطور میتوان با مداخله در منشأ، جهت، رنگ و روابط نور و تاریکی در بازنمایی به اتمسفر جدید دست پیدا کرد. همچنین این تلاشی تجسمی بود تا علاوه بر بینایی، حسهای دیگر را نیز تجربه فرا بخواند؛ به طوری که بتوان رطوبت، سردیگرمی و شاید بوی یک فضا را با نگاهکردن به آن حدس زد یا از این راه به حس لطیف یا تازهای رسید.»