
مدیرمنطقه 9 شهرداری اصفهان با بیان اینکه رویکرد منطقه 9 شهرداری اصفهان اجرای پروژههای عمرانی در ابعاد کوچک بوده است، گفت: سقف اختیارات این منطقه محدود است و تلاش شده تا با اجرای پروژه های کوچک، مردم بیشتر از آن بهرهمند شوند. در این راستا سال گذشته پاتوقهایی در خیابان وحدت، میدان سقاخانه و بهداری احداث و امسال نیز پاتوقهایی در میدان کهندژ، میدان ابودردا و کارلادان احداث شده است.






«میدانگاه و مجموعه فرهنگی عباسی اصفهان ثبت ملی شد». خبر کوتاه و بهظاهر ساده است. مثل خبر ثبت ملی خیلی از میراث فرهنگی ملموس و ناملموس شهر و کشورمان که تنها به ثبتنام یک اثر در یک فهرست ختم میشود و بعد از آن نه اتفاق خوشایندی برای اثر ثبت شده میافتد و نه به دنبال آن مجموعهای از اقدامات و فعالیتها برای زندهنگهداشتن ارزشهای آن اثر انجام میشود!






پاتوقهــــــــای شهــــــــــری فضاهایی ازپیشطراحیشده و منتخب از سوی مدیران شهر نیستند. بلکه فضاهایی هستند که براســاس معیارهایـــــی پیشبینیناپذیر از سوی مردم مورد توجه و استقبال قرار میگیرند و رفتهرفته به مرکزی برای تجمع شهروندان بدل میشوند.» این را «محمود درویش» معمار برجسته و پیشکسوت اصفهان که طراحی پروژههای مهمی همچون بویین زهرا، مرمت و توسعه مورچهخورت، مجموعه اداری و مسجد پلار (کاندیدای جایزه آقاخان) و… را در کارنامه خود دارد، در گفتوگو با «اصفهان زیبا» میگوید. به اعتقاد او، پاتوقهای شهری را نمیتوان به شهر و شهروندانش تحمیل کرد، بلکه باید زمینه و بستر لازم برای شکلگیری چنین فضاهایی را ایجاد کرد تا مردم براساس جذابیتهای موجود در فضا نسبت به یک نقطه واکنش مثبت نشان داده و آنجا را به عنوان پاتوق خود در شهر انتخاب کنند.






کمی به گذشته برگردید و خاطراتتان را مرور کنید. به این فکر کنید کسانیکه اکنون در حلقه دوستان و آشنایان شما قرار دارند در چه شرایط زمانی و مکانی در این حلقه قرار گرفتند. به چیزی که شما و این افراد را بههم پیوند داده است دقت کنید. آیا نسبتهای خانوادگی و فامیلی منجر به پیوندهای دوستی و آشنایی شما شدهاند؟ آیا مدرسه و دانشگاه زمینه آشنایی شما را فراهم کردهاند؟ آیا خانههایتان بههم نزدیک است؟ آیا تابهحال شده است بدون این زمینههایی که از آن صحبت کردم با کسی آشنا شوید؟ آیا تابهحال شهر موجب شده است که پیوندی با دیگران برقرار کنید؟






در دنیایی زندگی میکنیم که یکی از وجوه اصلیاش غیرشخصیبودن زندگی است. امروزه اشتغال به منزله فعالیتی اساسی و منبعی اقتصادی، بخش بزرگی از زندگیمان را بهتسخیر درآورده است. هر روز اشخاص زیادی را در اتوبوس، مترو، خیابان یا راهروهای محل کارمان میبینیم که هیچ آشنایی شخصی با آنها نداریم. هزاران کنش اجتماعی با فروشندگان، مراجعان، صندوقداران، خریداران و… انجام میدهیم بدون آنکه در آنها معنای عمیق و ارضاکنندهای باشد. در اینمیان درگیر انواع موقعیتهایی هستیم که فرصت برقراری ارتباطی عمیقتر و دوستانهتر را نمیدهد و وضعیتهای نصف و نیمهای که صرفا برای پیشبرد اهداف دیگر زندگی از آنها استفاده میکنیم.