به گزارش اصفهان زیبا؛ از جمله هنرهای تصویری، کاریکاتور است که طرفداران بسیاری دارد. با این هنر میتوان روی احساسات و انگیزههای مخاطب تأثیر مستقیم گذاشت. هنر کاریکاتوریست این است که با بزرگنمایی و کوچکنمایی بخشی از واقعیت، حرف و انتقاد خود را به مخاطب منتقل کند.
البته در این مقاله قصد تحلیل و بررسی این هنر را ندارم، ولی شباهت این هنر به وضعیت امروزی اصفهان و دیدگاهی که نسبت به این استان و شهر به وجود آمده، باعث شد تا از این ارتباط و شباهت استفاده کنم و با توجه به هفته معرفی اصفهان در سطح کشور نقدی بر عملکرد مسئولان محترم (گذشته و حال) داشته باشم.
اولاً کیست که اصفهان را نشناسد؛ شهری که شهره جهان است و مشتاقان بسیاری از سراسر دنیا برای دیدنش رنج سفر را به جان میخرند تا از زیباییها و شگفتیهای این سرزمین نامدار حض بصری ببرند و الحق که هیچ گردشگری از تنفس در فضای هنرآمیز این دیار پشیمان نشده و نمیشود؛ چه بسا اشتیاق بیشتری نیز برای سفرهای بعدی پیدا میکند.
درباره پیشینه افتخارآفرین هنرمندان زبردست، دانشمندان بیبدیل و مردمان کمنظیر این دیار بسیار گفته و نوشته شده و گوشها و حافظهها پر است از این حقایق غرورانگیز. به همین جهت قصد تبیین و تشریح مجدد این ویژگیها را ندارم؛ چرا که شاید بیان الکن نگارنده، از جلال و شکوه این زیباییها و شگفتیها بکاهد، اما بپردازم به اینکه منظور از اصفهان کاریکاتوری چیست؟
همانطور که اشاره شد در هنر کاریکاتور با برجستهسازی نقاط ضعف و قوت یک اتفاق یا یک شخص توسط نگاه تیزبین هنرمند، اثری نقادانه و تاثیرگذار خلق میشود. یک شهر و یک سرزمین نیز دارای نقاط ضعف و قوت بسیاری است، ولی جالب است که برای معرفی اصفهان همواره نقاط مثبت که غالباً تاریخی است، مطرح میشود؛ گرچه این مثبتاندیشی گاهی به سود این دیار تمام شده، ولی از طرف دیگر موجب گردیده تا دیگران برداشتی غیرواقعی از اصفهان پیدا کنند و تصور «اصفهان برخوردار» در ذهن و باورشان هک شود.
همین ذهنیت است که موجب شده دولتمردان در همه ادوار، اصفهان را مستحق توجه ندانند. همین نگاه است که باعث شده خشکی زایندهرود و تبعات فاجعهبارش به چشم پایتختنشینان نیاید. همین تصور برخوردار بودن اصفهان است که باعث شده از لحاظ تخصیص اعتبارات دولتی، اصفهان در پایین فهرست قرار گیرد. شاید پدیده اصفهانستیزی برخی نیز پیامد همین نگاه کاریکاتوری به اصفهان بوده باشد.
امروز شاهدیم آنچه در قاب صداوسیمای کشور از اصفهان به نمایش درمیآید غالباً تصویر دلفریب پلها و رودخانه پر آب زایندهرود و نمای بینظیر از شبهای میدان نقش جهان است، اما واقعیت امروز از این رودخانه زاینده، یک برهوتی دلآزار را ایجاد کرده که روزی در آن حیات جاری بود. آنچه در نگاه کاریکاتوری از اصفهان نشان میدهند، صنایع بزرگ و افتخارآمیز است، اما به طرف دیگرش که آلودگی هوا و تهدید محیط زیست است، اشارهای نمیشود.
در نگاه کاریکاتوری به اصفهان صنایعدستی، چشمنواز و هنرمندانه به نمایش درمیآید، اما یک کلام راجع به خانهنشینی هنرمندان اصیل و دلسوخته و رکود بازار هنر صحبت نمیشود.
در نگاه کاریکاتوری به اصفهان، وقتی مسئولان پایتختنشین را برای استقرار در هتلهای مجلل، به جای عبور از مسیر دارک و حصه، از مسیر چهارباغ میبریم، طبیعی است که مسئولان کشوری، نگران اجارهنشینهای بافت فرسوده نباشند.
در نگاه کاریکاتوری به اصفهان توقعات مسئولان کشوری، از این استان و مردمانش بسیار بالاست، اما موقع تخصیص اعتبارات که میشود، برخوردار بودن اصفهان را به رخ میکشند، چون آنچه دیدهاند بخشی از واقعیت بوده نه همه آن.
در نگاه کاریکاتوری به اصفهان بیمارستانهای بزرگ و مجهز این شهر که غالباً به دست خیرین تأسیس شده، مطرح میشود، ولی حرفی از رتبههای بالای اصفهان در بیماریهای خاص گفته نمیشود.
آری! اصفهان زیباست، تمدن کهن دارد، هنرمندان بینظیر پرورش داده، دانشمندان جهانی دارد، دانشگاههای کمنظیر در آن مستقر شده، در علوم جدید پیشرو و پیشتاز و در صنعت و کشاورزی ممتاز است.
اما در کنار تمامی این توانمندیها، نیازمند یک نگاه واقعبینانه و منطقی است. اصفهان از ناترازی در نگاه مسئولان گلهمند است. امروز همه زیباییها و اقتدار این استان در گرو خشکی زایندهرود، فرونشستهای نگرانکننده، آلودگی زیست محیطی و در یک کلام ناترازی در نگاه مسئولان به این دیار است.




