توافقی در بستر فشارهای اقتصادی، نظامی و سیاسی علیه اسرائیل

به اعتقاد بنده توافق آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونیستی تفاوتی در رفتار آینده اسرائیل نسبت به غزه ایجاد نمی‌کند. چراکه این رژیم بارها و به‌صورت آشکار قواعد بین المللی را زیر پا گذاشه است و در نادیده گرفتن توافقات رسمی و غیر رسمی چه به صورت کتبی چه شفاهی با تجربه است.

تاریخ انتشار: ۱۰:۲۴ - سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 3 دقیقه
توافقی در بستر فشارهای اقتصادی، نظامی و سیاسی علیه اسرائیل

به گزارش اصفهان زیبا؛ به اعتقاد بنده توافق آتش‌بس میان حماس و رژیم صهیونیستی تفاوتی در رفتار آینده اسرائیل نسبت به غزه ایجاد نمی‌کند. چراکه این رژیم بارها و به‌صورت آشکار قواعد بین المللی را زیر پا گذاشه است و در نادیده گرفتن توافقات رسمی و غیر رسمی چه به صورت کتبی چه شفاهی با تجربه است.

به عبارتی اسرائیل هیچ پایبندی واقعی به تعهدات ندارد. به یاد داریم که نماینده اسرائیل در سازمان ملل، منشور ملل متحد را در مقابل چشم نمایندگان مجمع عمومی در دستگاه خردکن ریخت؛ اقدامی که نماد بی‌اعتنایی مطلق این رژیم به نهادهای بین‌المللی بود. بنابراین، هم اکنون نیز هیچ تضمینی برای اجرای توافق پایدار با حماس از سوی تل‌آویو وجود ندارد. اما درباره این پرسش که آیا احتمال بازگشت به جنگ وجود دارد یا نه، به نظر من اسرائیل در شرایط کنونی تمایلی به آغاز مجدد جنگ ندارد. دلایل متعددی هم برای این ارزیابی وجود دارد. نخست اینکه اسرائیلی‌ها خود را شکست‌خورده می‌دانند.

آن‌ها تصور داشتند می‌توانند بدون پذیرش آتش‌بس و تنها از طریق ادامه جنگ، اسیران خود را آزاد کنند، اما موفق نشدند. همچنین نتوانستند حماس را از بین ببرند، مردم غزه را کوچ دهند یا آن‌ها را خلع سلاح کنند. در نتیجه، اسرائیل در واقع با پذیرش این توافق، شکست خود را پذیرفته است.

با این حال، فشار زیادی از سوی جامعه صهیونیستی و حتی برخی وزرای کابینه نتانیاهو برای ادامه جنگ وجود دارد؛ چراکه آتش‌بس در افکار عمومی اسرائیل به معنای تسلیم تعبیر شده است. اما واقعیت آن است که تل‌آویو دیگر توان تداوم جنگ را ندارد.
اقتصاد اسرائیل دچار بحران عمیق شده، شرکت‌های خارجی از سرزمین اشغالی خارج شده‌اند، صنایع و کارخانه‌ها تعطیل‌اند و فرار نیروی انسانی متخصص در حوزه فناوری و نظامی به شدت افزایش یافته است. ارتش نیز با تلفات بالا و روحیه‌ای پایین، توان عملیات گسترده جدید را ندارد. افزون بر این، جامعه اسرائیل با بحران‌های اجتماعی و روانی ناشی از جنگ روبه‌روست؛ از آوارگی گسترده تا بی‌اعتمادی عمومی و فروپاشی انسجام داخلی.

مجموعه این عوامل باعث شده که تل‌آویو در شرایط فعلی به‌هیچ‌وجه قادر یا مایل به آغاز جنگ جدید نباشد. از طرفی تجربه تاریخی هم همین را نشان می‌دهد: در جنگ‌های ۲۲ روزه، ۸ روزه و ۵۱ روزه نیز پس از هر آتش‌بس، اسرائیل تا مدت‌ها از درگیری مجدد پرهیز کرد، چون نیاز داشت توان نظامی و اقتصادی خود را بازسازی کند.

نشانه‌های سیاسی دیگری هم در این باره وجود دارد که این تحلیل را تقویت می‌کند. یکی از این نشانه‌ها، پیامی است که از سوی برخی مقامات اسرائیلی به تهران ارسال شده و حاکی از آن است که تل‌آویو در شرایط فعلی هیچ برنامه‌ای برای تقابل مستقیم با ایران ندارد. حفظ حالت آماده‌باش دائمی برای اسرائیل پرهزینه است و آن‌ها ترجیح می‌دهند در مقطع فعلی از تنش بکاهند و به بازسازی درونی بپردازند. از منظر آمریکا نیز تداوم جنگ مطلوب نیست.

ترامپ با هزینه سیاسی بالایی این توافق را پیش برده و دولت آمریکا نمی‌خواهد این صلح شکننده با ازسرگیری درگیری‌ها بی‌اعتبار شود. به همین دلیل، واشنگتن به اسرائیل اجازه نمی‌دهد در کوتاه‌مدت مجدداً جنگ را آغاز کند. آمریکا نگران است که ادامه درگیری‌ها، افکار عمومی جهان را به‌شدت علیه خود و متحدانش برانگیزد. در مورد اجلاس شرم‌الشیخ هم باید گفت این نشست بیشتر کارکردی نمایشی داشت. اجلاسی که نه محل تصمیم‌گیری‌های واقعی بلکه تلاشی تبلیغاتی برای نمایش موفقیت دیپلماسی آمریکا پس از آتش‌بس میان حماس و اسرائیل به شمار می رود.

در مجموع، باید گفت آتش‌بس اخیر بیش از آنکه محصول «اراده صلح‌طلبی اسرائیل» باشد، نتیجه فشارهای اقتصادی، نظامی و سیاسی است که آن رژیم را وادار کرده از ادامه جنگ دست بکشد. به همین دلیل، هرچند احتمال نقض آن در آینده منتفی نیست، اما در کوتاه‌مدت بعید است اسرائیل دوباره به سمت درگیری نظامی
بازگردد.