توافق اخیر نه‌تنها آتش‌بسی موقت که اعترافی به ناکامی رژیم صهیونیستی و تاب‌آوری مردم فلسطین است

پیروزی در پس پرده جنگ

در جهانی که روزمرگی، فجایع را عادی می‌کند، هفتم اکتبر بار دیگر فریاد فلسطین را به گوش جهان رساند. پس از دو سال جنگ، ویرانی و مقاومت، توافق اخیر میان حماس و رژیم صهیونیستی نه یک پایان که تصویری از تحول عمیق در معادلات قدرت و افکار عمومی است.

تاریخ انتشار: ۱۱:۲۲ - سه شنبه ۲۲ مهر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 6 دقیقه
پیروزی در پس پرده جنگ

به گزارش اصفهان زیبا؛ در جهانی که روزمرگی، فجایع را عادی می‌کند، هفتم اکتبر بار دیگر فریاد فلسطین را به گوش جهان رساند. پس از دو سال جنگ، ویرانی و مقاومت، توافق اخیر میان حماس و رژیم صهیونیستی نه یک پایان که تصویری از تحول عمیق در معادلات قدرت و افکار عمومی است. این گزارش با نگاهی به ابعاد پنهان این توافق، روایتی از پیروزی مردمی را بازگو می‌کند که در سایه مقاومت، آرمان خود را زنده نگه داشتند.

روزها می‌آمدند و می‌رفتند، بدون توجه به اینکه در گوشه‌ای از جهان چه چیزی در حال وقوع است. بله یک نسل‌کشی آشکار به یک اتفاق طبیعی برای برخی تبدیل شده است.

تا اینکه افرادی این معادله را بر هم زدند؛ هفتم اکتبر بهانه‌ای شد تا یک گروه کوچک اما استوار، بار دیگر فلسطین را به‌عنوان یک مسئله‌ی جهانی مطرح کند و از ظلم رژیم صهیونیستی بگوید‌‌‌‌.

مسئله فلسطین همچنان یکی از معدود حقیقت‌هایی‌ است که با خون، آوارگی و مقاومت نوشته شده است. توافق اخیر میان رژیم صهیونیستی و حماس، پس از دو سال جنگ بی‌امان در غزه، نه صرفاً یک توافق سیاسی، بلکه انعکاس آرمان‌ها، شکست‌ها، و پیروزی‌هایی است که در دل مردم فلسطین زنده مانده‌اند.

در گفت‌وگویی که با مسعود شعربافچی، دبیر خبرگزاری ایرنا داریم. ابعاد پنهان و آشکار این توافق بررسی شده‌ است.

توافقی از پس کشمکش‌های بسیار

دبیر خبرگزاری ایرنا، درباره توافقی که بعد از دو سال، دررابطه‌با مسئله فلسطین صورت‌گرفته است می‌گوید: «اولین نکته که در این باره باید موردتوجه قرار گیرد، این است که اسرائیل تمام این مدت جنگ را ادامه داد تا به چنین توافقی نرسد؛ یعنی اینکه بخواهند حماس اسرا را آزاد کنند و جنگ خاتمه یابد، دو سال است که روی میز قرار دارد. حماس از فردای هفتم اکتبر اعلام آمادگی کرد که آمادگی بحث درباره اسرا و مبادله اسیران را دارد.

سال گذشته نیز توافقی انجام شد و اسرائیل آن را نقض کرد. اکنون اسرائیل پس از دو سال نسل‌کشی و ویران کردن غزه به جایی رسیده است که نمی‌خواست اتفاق بیفتد. این مسئله مشخص می‌کند که برنده این جنگ به لحاظ سیاسی و نظامی، چه کسی بوده است؛ مردم فلسطین یا رژیم صهیونیستی.

از جمله اهداف اسرائیل نابودی حماس بود، اما حالا با همان حماس سر میز مذاکره نشسته است. اینکه در ادامه و در گام‌های بعدی توافق قرار است حماس سلاح یا موجودیتش را چه کند، بعداً مشخص خواهد شد و تاکنون شروط طرح آتش‌بس ترامپ، شامل خلع سلاح کامل و اداره غزه توسط یک کنسرسیوم عربی، از سوی حماس پذیرفته نشده است و بعد از آزادی گروگان‌ها و عقب‌نشینی رژیم صهیونیستی درباره‌اش بحث خواهد کرد.

شعربافچی تأکید می‌کند: مذاکره اسرائیل با حماس، نشان می‌دهد که حداقل برنده سیاسی این جنگ مردم فلسطین هستند. در بعد نظامی نیز تاکنون اسرائیل نه موفق به خلع سلاح حماس شده است و نه موفق به اشغال غزه.

مشخص است که وقتی یک طرف جنگ، بمب‌های چندتنی داشته باشد و مورداستفاده قرار دهد، تلفات طرف مقابل بسیار بیشتر خواهد بود، اما وقتی به میزان تحقق اهداف نگاه کنیم، می‌بینیم که اسرائیل به هیچ‌کدام از اهداف خود نرسیده است.

این موضوع در گفتگوهای خود سران رژیم صهیونیستی هم هویداست؛ اخیراً نتانیاهو در جلسه‌ای که با سران احزاب مخالف دولت داشت، اذعان کرد که این توافق اتفاق خوبی نیست، اما چاره‌ای هم جز این نداشتیم.

ناکامی‌ رژیم صهیونیستی در سطح جهانی بازتاب می‌یابد

او با اشاره به اینکه نتانیاهو الان در اکثر کشورهای دنیا به‌عنوان جنایت‌کار جنگی شناخته می‌شود و حتی امکان سفر به بسیاری از کشورها را ندارد، می‌گوید: «علاوه بر ابعاد سیاسی و نظامی، در بعد رسانه‌ای نیز وضعیت اسرائیل قبل از این دو سال، با اکنون قابل‌مقایسه نیست؛ به لحاظ میزان حمایت‌ها از فلسطین، به‌رسمیت‌شناختن فلسطین توسط بسیاری از کشورهای اروپایی، رأی تاریخی سازمان ملل برای تشکیل کشور فلسطین و…، وضعیت رژیم صهیونیستی با امروز قابل‌قیاس نیست.

روزنامه حارث نیز در مقاله اخیر خود اشاره کرد که ما در دو سال گذشته تنها چیزی که به دست آوردیم منزوی‌تر شدن بوده است و به هیچ‌کدام از اهداف جنگی خود نرسیده‌ایم.

گرچه آرمان “فلسطین از بحر تا نهر” همیشه آرمان فلسطین خواهد ماند، اما اگر فضای دو سال پیش را با الان مقایسه کنیم، منزوی شدن اسرائیل و پیروزی سیاسی و مردمی فلسطینیان را می‌بینیم.

هفتم اکتبر: پیروزی یا اشتباه؟

دبیر خبرگزاری ایرنا در پاسخ به تردیدها درباره جنگ غزه معتقد است: در باب اتفاقاتی که در غزه افتاده است، تعداد کشته‌های زیاد اعم از زن و بچه، و اینکه می‌گویند مردم غزه نابود شده‌اند، به نظر من قضاوت را باید به خود مردم غزه سپرد؛ آنکه الان در میدان است تعیین‌کننده است. مردم غزه احساس پیروزی دارند یا شکست؟ بعد از دو سال مقاومت، هفتم اکتبر را چگونه می‌بینند؟ و حماس را چطور تعبیر می‌کنند؟

هیچ‌کس دیگر، حتی فلسطینی‌هایی که در غزه نیستند، حق اظهارنظر راجع به این مسئله را ندارد. آنچه الان ما در رسانه‌های آنها می‌بینیم، آن است که از مقاومت احساس رضایت و از نتیجه آن احساس پیروزی دارند. همین برای نظر دادن ملاک است.

هدف سنوار زنده نگه‌داشتن آرمان فلسطین آزاد بود

شعربافچی در راستای تحقق اهداف حماس می‌گوید: «هفتم اکتبر یک عملیات شدید و خودمختارانه از سوی شاخه نظامی حماس بود و نه‌تنها سایر کشورهای حوزه مقاومت و حامی فلسطین از آن مطلع نبودند، بلکه حتی شاخه سیاسی خود حماس نیز در جریان جزئیات و نحوه اجرای این عملیات نبود. اما هدف اصلی این حرکت در گفته‌های یحیی سنوار، این است که مسئله فلسطین از فراموشی در آید.

به قبل از هفتم اکتبر که برگردیم، پیمان ابراهیم را می‌بینیم که همه کشورهای مسلمان متأسفانه داشتند روابطشان را با اسرائیل از سر می‌گرفتند و تنها سر باقیمانده، عربستان بود که در آستانه پیوستن به این پیمان بود‌‌. این کار مساوی بود با نابودی کامل آرمان فلسطین، یعنی باید به‌طورکلی فاتحه کشور مستقل فلسطین را می‌خواندیم و روزبه‌روز شاهد گسترش شهرک‌نشینی و اشغال نوار غزه می‌بودیم و در چند سال آینده کامل به خاک رژیم صهیونیستی ملحق می‌شد.

هفتم اکتبر مانع از این اتفاق شد؛ فلسطین به صدر مسائل جهان اسلام برگشت، عربستان از پیمان ابراهیم کنار کشید، کشورهای عربی دیگر نتوانستند روی آن تأکید زیادی داشته باشند، حامیان غربی نتانیاهو و دولت فعلی اسرائیل کم‌کم آن را تنها گذاشتند و… . این‌ها اهدافی بود که سنوار دنبال می‌کرد؛ او می‌خواست فلسطین به روی میز کشورها برگردد و فراموش نشود. اینکه بگوییم ارزشش را داشت یا نه هم چیزی است که مردم فلسطین باید به آن پاسخ بدهند و به نظرم جواب آنها مشخص است.»

کشتی‌های صمود کجای این داستان بودند؟

این فعال رسانه با تحسین کاروان صمود و مؤثر دانستن آن بیان می‌کند: «حرکت صمود قطعه‌‌ای از پازل بود که در کنار سایر اتفاقات، در انزوای رژیم صهیونیستی و اجبارش به چنین توافقی، مؤثر بود.

شاید یکی از مؤثرترین حلقه‌ها را بتوان کشتی‌های صمود دانست که در کنار جنبش‌های مردمی، واکنش دولتمردان به این جنبش‌ها مثلاً در اسپانیا و هلند و…، اوضاع را به نفع فلسطین تغییر داد، به طوری‌که تنها حامی اسرائیل در حال حاضر آمریکا است و کشورهای دیگر نمی‌توانند حمایت علنی از اسرائیل داشته باشند. حتی بعد از حکم دادگاه لاهه، شهرداران انگلیس نیز اعلام کردند که اگر نتانیاهو به آنجا سفر کند دستگیر خواهد شد.

حکم دادگاه لاهه، حرکت‌های مردمی در سطح کشورها، اقدامات برخی سران کشورهای اروپایی و در نهایت اقدام کاروان صمود در کنار پشتیبانی‌های ایران، نهایتاً فشار را به اینجا رساند که ترامپ بخواهد این توافق را ایجاد کند.
ایرانیان نیز در حرکت صمود نقش مؤثری داشتند؛ از لحاظ سازماندهی، همکاری و همراهی، بچه‌های جهادی این کاروان را پشتیبانی می‌کردند و فقط به دلیل صلاحدیدهای سیاسی، روی عرشه حضور نداشتند، چون تهدید شده بود که در صورت حضور ایرانی‌ها، کشتی‌ها مورد حمله قرار می‌گیرند.»

اما و اگرهای شرکت‌کردن حماس در جلسه امضای معاهده

دبیر خبرگزاری ایرنا در مورد حضور حماس در جلسه این‌گونه توضیح می‌دهد: در جلسه امضای توافق با اسرائیل، ممکن است بندهایی در معاهده بیاید که مخالف آرمان حماس، یعنی کشور مستقل فلسطینی، و تنها کشور در آن منطقه، باشد. احتمال دارد در اجلاس پیشرو، چیزی تحت عنوان به‌رسمیت‌شناختن اسرائیل یا موارد دیگر در توافق ذکر شود، لذا منطقی است که باتوجه‌به آرمان خود، آن را امضا نکند؛ ولی پایبندی خود را به سایر موارد اعلام کند.

باتوجه‌به پیشینه‌ای که ما از فضاهای افراطی صهیونیستی داریم، اتفاقی که خواهد افتاد این است که اگر کسی بخواهد این توافق را زیر پا بگذارد، خود رژیم صهیونیستی است، زیرا افرادی که الان در این رژیم سرکار هستند، افرادی بسیار افراطی و بدون منطق هستند. آنان خیلی از توافقات قبلی، مانند توافق کمپ دیوید یاسر عرفات را نیز خودشان نقض کردند.

نتانیاهو ذاتاً مخالف این توافق است، زیرا دو دولتی بودن را نمی‌پذیرد و از طرفی زمزمه‌هایی مبنی بر تشکیل اسرائیل بزرگ داشته‌ است که با الصاق مصر و عراق و… آن را رقم بزند. بنا بر همه اینها، احتمالاً این توافق از سمت گروه‌های افراطی اسرائیلی که در سرزمین‌های اشغالی دست بالا را هم دارند، اتفاق بلندمدتی نیست.

از سوی دیگر، این توافق خیلی شخص‌محور است؛ یعنی اتفاقی است که ترامپ دارد آن را رقم می‌زند و بعد از خروج ترامپ از قدرت، تضمینی برای رعایتش نیست. برای ترامپ هم صرفاً همین مهم است که در این زمان باقیمانده از دولتش، این منطقه فعلاً آرام باشد.

خود مردم فلسطین نیز کماکان آرمان خود را زنده نگه‌ می‌دارند. اگر توافقی شود، این آرمان در دل مردم می‌ماند و در زمان مقتضی که از سوی طرف مقابل، تخطی از توافقات صورت بگیرد، مجدداً این آرمان شعله‌ور می‌شود. بچه‌ها در فلسطین با آرزوی آزادی کشورشان بزرگ می‌شوند و این مسئله در بین همه آنان مشترک است.

آرمان مردم فلسطین با خون و مقاومت نوشته شده

توافق کنونی هرچند شکننده و شخص‌محور است، اما نشان‌دهنده تغییر چشمگیر در ترازوی قدرت و افکار عمومی به نفع فلسطین است. رژیم صهیونیستی نه‌تنها به اهداف خود نرسید، بلکه در عرصه جهانی منزوی شد و مجبور به مذاکره با گروهی شد که قصد نابودی آن را داشت. در نهایت، این آرمان مردم فلسطین است که با خون و مقاومت نوشته شده و در دل نسل‌ها زنده خواهد ماند، حتی اگر توافقاتی موقت روی میز آید.