به گزارش اصفهان زیبا؛ آن زمان که صهیونیستها در 15 می 1948، موسوم به روز نکبت، بر سر مردم فلسطین آوار شدند و بیش از هشتصدهزار فلسطینی را آواره کردند، کسی فکرش را نمیکرد که از میان این آوارگان، دیدگان مضطرب کودکان همه صحنهها را ثبت و با همه دردی که دارد، در گنجینه ذهنشان حفظ کنند و سالها بعد، بنویسند از آنچه بر آنها گذشت.
آن کودکان از همان روز شدند سفیران مقاومت در جهان. سلاحشان قلمشان بود و واژهها نمایندگان آنها برای رساندن پیغام آزادی به گوش جهانیان.
در ادامه، هفت تن از ادیبان زادهشده در سرزمین قدس را معرفی کردهایم که تأثیر قلمشان را بر جامعه بینالملل و آشنایی با ندای مقاومت نمیتوان انکار کرد.
غسان کنفانی
غسان فائز کنفانی متولد ۱۹۳۶ در عکا، یکی از شهرهای فلسطین است. او سومین فرزند فائز عبدالرزاق بود که در جنبش ملی ضداشغال بریتانیا فعالیت داشت.
غسان تحصیلات اولیه را در مدرسه فرانسویزبان میسیونرهای کاتولیک در شهر یافا شروع کرد؛ اما موفق نشد آن را به پایان برساند. سال ۱۹۴۸، زمانی که کنفانی تنها دوازده سال داشت، اشغال سرزمین فلسطین به دست اسرائیل، او و خانوادهاش را ناگزیر از ترک وطن کرد.
آنها پس از اقامت کوتاهی در لبنان، به سوریه رفتند و در دمشق بهعنوان پناهنده فلسطینی سکنا گزیدند.
غسان کنفانی را میتوان مشهورترین نویسنده فلسطینی دانست؛ کسی که دارای توانمندی بسیار در حوزه اجتماعی فلسطین و ادبيات داستانی عربی است.
او جوایز جهانی بسیاری را نصیب خود کرده است؛ همچنین بسیاری از داستانهای او به فیلم تبدیل شدهاند؛ علاوه بر این، قصههایش به بیش از ۳۰ زبان زنده دنیا ترجمه شده است.
صحبت درباره زندگانی غسان بسیار است: رنج دوران مهاجرت و انعکاس آن در آثارش، اشتغال در چاپخانه همزمان با تحصیل و جرقههایی برای شروع نویسندگی، آموزش هنر و تدریس در مدارس پناهندگان سازمان ملل، نوشتن یادداشت برای روزنامه «الرأی»، شروع فعالیت در «جبهه مردمی برای آزادی فلسطین» بهعنوان سخنگوی جنبش و سردبیری هفتهنامه «الهدف» و ادامه مسیر.
آثار تأثیرگذار غسان بهدوراز شعارزدگی، مفاهیم عمیقی را درباره زندگی بیان میکنند. بهتصویرکشیدن رنجهای مردم فلسطین و مبارزه در راه سرزمین، آزادی و عدالت از مضامین غالب بر آثار کنفانی هستند.
«آفتابی نو» اولین داستان کوتاه غسان است که آن را در ۱۹۵۷ منتشر کرد. «نمايشنامهها»، «قصهها»، «سرزمین پرتقالهای غمگین»، «قندیل کوچک»، «درخت زیتون»، «آنچه برایتان مانده است»، «مردانی در آفتاب»، «بازگشت به حیفا»، «امسعد»، «کودکان فلسطين» و «نامهای از راماللّه» ازجمله آثار او هستند.
در این میان، اشارهای به رمان «امسعد» میکنیم. این رمان در زمره ادبیات روایی میگنجد.
اگر بخواهیم نگاه تطبیقی داشته باشیم، شاید بتوان «امسعد» اثر غسان کنفانی و «دا» اثر سیدهزهرا حسینی را از جهاتی شبیه دانست.
مؤلفههای معنوی، اجتماعی و لایههای معنایی دو اثر روایی، مخاطب را با سبک زندگی و فرهنگ جهادی زنان و مردان ایثارگر ایران و فلسطین آشنا میسازد؛ چراکه پیام اصلی این دو ژانر و قهرمانان آن، مقاومت در برابر رژیم بعثی و صهیونیستی در دفاع از سرزمین بوده است؛ همچنين مضامین پایداری مانند عشق به وطن و دفاع از آن، ایثار و جانفشانی، ایمان و امید و… در هر دو روایت، نمودهای بسیاری داشته است.
غسان کنفانی ۸ ژوئیه ۱۹۷۲ در حادثه تروریستی موساد در بیروت، با انفجار بمبی که در ماشینش قرار داده بودند، بههمراه خواهرزادهاش ترور شد، تروری که پاسخ عقیده غسان بود.
هنگامیکه پرسیده بودند چرا فلسطینیها مذاکره با اسرائیلیها را رد میکنند، غسان ساده و واضح جواب داده بود: «با چه کسی صحبت کنند؟ این نوع گفتوگو بیشتر شبیه صحبت شمشیر با گردن است.»
محمود درويش
محمود درويش را میتوان مشهورترین شاعر حوزه ادبیات فلسطین دانست. شعرهای او آمیزه عشق و وطن در یکدیگر است و به بیشتر زبانهای جهان نیز ترجمه شدهاند.
محمود درویش در ۱۳ مارچ ۱۹۴۲ در روستایی به نام «البروه» در فلسطین به دنیا آمد. زمانی که تنها شش سال داشت، از روی اجبار و در پی اشغال فلسطین، کشورش را ترک کرد و بههمراه خانوادهاش به لبنان پناهنده شد.
یک سال بعد به البروه بازگشت؛ اما پس از مدتی کوتاه مجددا مجبور به مهاجرت و ترک وطن شد. مقصد بعدی، شوروی سابق بود و محمود درویش تحصیلات خود را در شهر مسکو شروع کرد.
درویش در ۱۹۶۶ بازهم به فلسطین بازگشت. در این زمان او یک نوجوان چهاردهساله و یکی از اعضای کمیته اجرایی «سازمان آزادیبخش فلسطین» بود.
درویش شاعری بود که برای آرمانهایش میسرود. به علت فعالیتهای سیاسیاش مدتی در حیفا گرفتار زندان شد؛ بعد از آزادی نیز باید بهصورت هفتگی خود را به زندان معرفی میکرد تا اطمینان حاصل شود که او از شهر فرار نکرده است.
او پس از مدتی به قصد ادامهدادن تحصیل به شوروی سابق و بعد به مصر و لبنان سفر کرد. در این زمان بود که مهاجرت او بیشتر به تبعید شباهت پیدا کرد؛ چراکه به علت انتشار اشعار تندوتیزش، هرگز اجازه بازگشت به کشورش را پیدا نکرد.
«از حصار»، «قمارباز»، «اگر باران نیستی نازنین، درخت باش»، «دورتر از شاخه نیلوفر»، «ریتا»، «تاریخ دلتنگی»، «درخت زیتون»، «از آنچه کردهای عذرخواهی نکن» و «وضعیت محاصره» ازجمله چند ده اثر ترجمهشده محمود درويش به زبان فارسی هستند.
محمود درویش در طول زندگانی خود، به شهرهای زیادی ازجمله بیروت، قاهره، تونس، پاریس، لندن و تگزاس مهاجرت و در هر دوره از زندگی خود در یکی از این شهرها زندگی کرده است.
تأسیس «پارلمان بینالمللی نویسندگان»، بنیاننهادن یکی از مهمترین فصلنامههای مدرن به زبان عربی به نام «الکرمل» و ریاست اتحادیه نویسندگان فلسطینی ازجمله فعالیتهایی است که محمود درويش در کارنامه خود دارد.
محمدرضا شفیعیکدکنی درباره محمود درویش مینویسد: «اگر یک تن را برای نمونه بخواهیم انتخاب کنیم که شعرش با نام فلسطین همواره تداعی میشود، محمود درویش است.» محمود درویش در اوت ۲۰۰۸ در پی عمل جراحی قلب در تگزاس آمریکا درگذشت.
معین بسیسو
معین بسیسو، شاعر و نمایشنامهنویس فلسطینی، متولد ۱۹۲۶ در غزه است. بسیسو دانشآموخته دانشگاه آمریکایی قاهره بود و پسازآن به اتهام فعالیتهای سیاسی مارکسیستی از مصر تبعید شد؛ او همچنین از آغاز تأسیس سازمان آزادیبخش فلسطین با آن همکاری میکرد.
ازجمله کتابهای شعر او میتوان به «فلسطین در قلب»، «درختان ایستاده میمیرند» و «دفاع از قهرمان» اشاره کرد. او نمایشنامههایی با مواضع بهشدت ناسیونالیستی دارد؛ ازجمله «تراژدی یک چهگوارا»، «انقلاب زنج»، «شمشون و دلیله».
با نگاهی تطبیقی میتوان قلم معین بسیسو و قیصر امینپور را در تصویرگری چهره خونین و ویران شهر جنگزده شبیه به هم دانست. بسیسو در ۱۹۸۴ در لندن از دنیا رفت.
سمیح القاسم
سمیح القاسم، شاعر و ادیب بزرگ فلسطینی و همطراز با اشخاصی چون محمود درويش است که شعر مقاومت فلسطین را بنیان گذاشتند.
سمیح القاسم در ۱۹۳۹ در شهر زرقاء اردن به دنیا آمد. القاسم که نامش با شعر مقاومت و مبارزه پیوند خورده است، به همراه محمود درویش و معین بسیسو، مثلث شعر مقاومت را تشکیل میدهند.
شعرهای القاسم به زبانهای مختلف چون انگلیسی، آلمانی، ایتالیایی، ژاپنی، فرانسوی و… ترجمه و منتشر شده است. او بیش از ۷۰ اثر در شعر و نثر و نمایشنامه از خود بر جای گذاشته است.
سمیح القاسم پس از سالها مبارزه با سرطان در ۲۰۱۶ میلادی در ۷۵سالگی درگذشت.
بهدنبال درگذشت سمیح القاسم، محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، با ابراز تأسف گفت: او صدای بلند مردم فلسطین بود که در طول حیاتش آوازهای زیبایی را به فلسطینیها هدیه کرد و تمامی زندگیاش بر مبنای حمایت از حق، عدالت و حمایت از سرزمین مادری استوار بود.
عزالدین المناصره
عزالدین المناصره شاعر فلسطینی و همچنين تحلیلگر، روزنامهنگار و منتقد ادبیات و هنر است.
عزالدین متولد ۱۹۴۶ در بنینعیم، از توابع الخلیل در فلسطین است. زندگی عزالدین المناصره به سکونت در کشورهای گوناگون ازجمله قاهره، اردن، بیروت، صوفیه، الجزیره و… گذشته است.
المناصره تحصیلات خود را در رشته «زبان عربی و علوم اسلامی» در دانشگاه قاهره آغاز کرد و درنهایت در دهه هشتاد میلادی از دانشگاه صوفیه بلغارستان در رشته «نقد مدرن و ادبیات تطبیقی» دکتری گرفت؛ از ۱۹۹۱ نیز در اردن مقیم شد و تا پایان عمر به تدریس در دانشگاه فیلادلفیای عمان مشغول بود.
«ای انگورهای الخلیل»، «خروج از دریای میت»، «خاطرات دریای میت»، «جفرا»، «آسمان سقف ندارد» و «او را سبز کفن کردیم» ازجمله دفترهای شعر المناصره است.
«مشکله قصیده النثر»، «هنر فیگوراتیو فلسطین» (دو جلد)، «سینمای اسرائیل در قرن بیستم»، «نقد شعر در قرن بیستم» و «نقد تطبیقی مدرن» نیز ازجمله آثار پژوهشی اوست.
«صبر ایوب» عنوان تنها مجموعهشعر مستقل المناصره است که موسی بیدج در ۱۳۷۵ در سلسلهکتابهای شعر مقاومت فلسطین به فارسی ترجمه کرده است. او در 2021 براثر کرونا از دنیا رفت.
مرید البرغوثی
مرید البرغوثی شاعر و رماننویس فلسطینی بود که آثار خلاقانه خود را به دفاع از مسئله فلسطین و مبارزات و آرمانهای ملت فلسطین و قدس اختصاص داده است.
مرید البرغوثی متولد ۱۹۴۴ در روستای دیر غسانه در نزدیکی رامالله فلسطین است. او در ۱۹۶۳ برای پیوستن به دانشگاه قاهره و تحصیل در رشته زبان انگلیسی به مصر سفر کرد و در ۱۹۶۷، همان سالی که اسرائیل باقی سرزمینهای فلسطین را اشغال کرد، فارغالتحصیل شد.
البرغوثی ۳۰ سال را در غربت سپری کرد و نتوانست به فلسطین بازگردد.
«رامالله را دیدم» روایت بازگشت او بعد از گذشت ۳۰ سال غربت به وطن خود است. این کتاب در ۱۹۹۷ جایزه ادبی نجیب محفوظ را نصیب خود کرد.
البرغوثی در ۲۰۰۹ نیز رمانی با عنوان «آنجا متولد شدم، اینجا متولد شدم» منتشر کرد که درواقع ادامهای برای رمان اول او در سفر و دیدار فلسطین بود. او در این کتاب، روایت سفر بازگشت خود بههمراه تنها پسرش به وطن مادریاش را نقل میکند.
برغوثی همچنین 12 مجموعه شعر منتشر کرده است که ازجمله آنها میتوان به مجموعههای «طوفان و بازسازی آن»، «فلسطینی در آفتاب»، «سرودی برای فقر مسلحانه»، «زمین اسرار خود را بازگو میکند»، «شعرهای پیادهرو»، «وقتی همدیگر را ببینیم»، «منطق کائنات» و «نیمهشب» اشاره کرد.
مرید البرغوثی در ۱۴ فوریه ۲۰۲۱ از دنیا رفت.
تمیم البرغوثی
تمیم البرغوثی شاعر، پژوهشگر و سیاستمدار جوان و پرآوازه فلسطینیمصری است. تمیم البرغوثی فرزند مرید البرغوثی معروف، ادیب و شاعر فلسطینی و متولد ۱۹۷۷ در قاهره است و به «شاعر القدس» شهرت دارد.
او محبوبترین و مهمترین چهره ادبی نسل جوان در کشورهای عربی بهشمار میآید که با مواضع ضدصهیونیستی و مدافع مقاومت شناخته میشود.
البرغوثی با سرودن قصاید بینظیری چون «فیالقدس» و دیگر قصاید، جایگاه ویژهای را در شعر مقاومت فلسطین به خود اختصاص داده؛ بهگونهای که «شاعر قدس» نامیده شده است.
در سرودههای او وامگرفتن از مفاهیم حدیث شریف کساء، حدیث معراج رسول(ص) و عوامل وحدتساز دیده میشود.
با تأمل در مضمون اشعار البرغوثی میتوان دریافت که او در پیوند با قیام امامحسین(ع)، پرده از حقیقت مقاومت فلسطین و آرمانهای پایداری برمیدارد. تحلیلهای سیاسی این استاد دانشگاه در حوزه فلسطين نیز جالبتوجه است.