به گزارش اصفهان زیبا؛ در زمینه بیمههای تأمین اجتماعی، از آن جمله بیمه بازنشستگی، دو الگوی خطی وجود دارد.
بر اساس الگوی اول، صندوقهای بازنشستگی در هر دوره بر اساس میزان ورود منابع خود در آن دوره، میزان خروج منابع بهصورت پرداخت مستمری بازنشستگی را تعیین میکند و بر اساس الگوی دوم صندوقهای بازنشستگی از محل منابع تاکنون جذبشده، سرمایهگذاریهایی کرده، آنگاه متناسب با بازدهی آن سرمایهگذاریها به بازنشستگان مستمری پرداخت میکنند.
در کشور ما از ابتدا الگوی اول رایج بود.
این شیوه تا زمانی که ورودی منابع به خاطر نرخ بالای اشتغال زیاد بود، مشکل خاصی ایجاد نمیکرد؛ اما از حدود 13سال پیش که ورود منابع به خاطر افت اشتغال جدید و یا به تعبیر دقیقتر، افت نسبت تازه شاغلان به بازنشستگان کم شد، صندوقها را با مشکل روبهرو کرد.
از طرف دیگر دولتها تسهیلات و تعهداتی را نسبت به مستمریبگیران اعلام کردند که خروج منابع از صندوقها را به مقدار قابلتوجهی شدت بخشید.
برای مثال، تسهیلات مربوط به بازنشستگی زودهنگام برای بانوان یا تسهیلات مربوط به بازنشستگی دارندگان مشاغل سخت؛ لذا از آن زمان صندوقها صرفا با تکیهبر کمک مالی دولت قادر به انجام تعهدات خود بودند و سیر این کمکهای مالی دولت بهشدت افزایش یافته است؛ بهطوریکه در سال جاری دولت باید حدود 300 هزار میلیارد تومان به صندوقها کمک کند تا آنها قادر به انجام تعهدات خود نسبت به بیمهشدگان بازنشستگی شوند؛ در حالی که افق پیش رو
اساسا امکان چنین کمکی را به دولتها نمیدهد.
بهعنوانمثال در سال 1407 اساسا دولت قادر نیست سیر فزاینده کمک مالی خود به صندوقها را ادامه دهد. این مشکل به معنای کمشدن ورود منابع و یکی از پیامدهای منفی افت نرخ رشد جمعیت است.
البته دلایل دیگری هم وجود دارد و این پدیده افت ورود منابع به صندوق، مخصوص اقتصاد ایران نیست.
سالها قبل این مشکل در کشورهای اروپایی ظاهر شد و درنتیجه دولتهای آن کشورها با تغییر مقررات بازنشستگی سعی در تقویت ورود منابع به صندوقهای بازنشستگی ازیکطرف و از طرف دیگر به برقراری توازن بین تعهدات صندوقها با منابع آنها کردند.
درنهایت برای اینکه در چارچوب مقررات نهادینهشده بازنشستگی و مقررات نهادینهشده بیمه بازنشستگی امکان کمک به توازن مالی صندوقها فراهم شود، راهی نیست جز افزایش سن بازنشستگی، کمشدن بعضی از تسهیلات بازنشستگی مانند بازنشستگی زودهنگام و امثالهم.
از طرفی، اگر این مشکل امسال حل نشود، با ابعاد بزرگی طی دو سال آینده و با ابعاد بسیار بزرگتری طی پنج سال آینده باید حل شود. پس چهبهتر که با یک تحلیل واقعبینانه و با پرهیز از شتابزدگی، از هماکنون وارد عرصه حل این مشکل شویم.
لازم به تذکر است که کارآمدسازی داراییهای صندوقها یکی دیگر از راههای کمک به مشکلات مالی آنهاست که آن نیز در جای خود باید موردتوجه قرار بگیرد.