به گزارش اصفهان زیبا؛ تا به حال خودتان را در آغوش گرفتهاید و به اصطلاح به خود محبت کردهاید؟ واکاوای این موضوع با نظر خزان طلایی، مشاور خانواده، بررسی شده است که به آن میپردازیم:
در فراسوی زندگی که نگاه میکنیم، اکثریت افراد فقط با گفتمان بروز و تیپهای بروز شده وارد صحنه جامعه میشوند، مانند طلاهای زرین به چشم افراد دیگر خیلی خاص به نظر میرسند، ولی افسوس که اکثریت افراد از بیسوادی اجتماعی رنج میبرند و در خلا با خویش درگیرند که چرا این اتفاق افتاد و چرا در آن موقعیت نتوانستم از خود دفاع کنم.
این افراد در وجودشان ناقص بودن را حس میکنند، افراد دیگری در جامعه زندگی میکنند که با وجود اینکه در عصر پاس مدرنیست زندگی میکنیم، با افکار عصر حجر در مورد خود و فرزندانشان رفتار میکنند، بهطوریکه با هیچ منطقی قابل اشباع نیستند.
اصلا دوست ندارند لحظهای در مورد عقاید خود بیندیشند که این طرز تفکر و رفتار بخاطر نامهربانی با خودشان است و حالا که بزرگ شدهاند، به دنبال پرورش عقدههای درونی خویش در وجود دیگرانی چون فرزندشان یا بقیه هستند.
متاسفانه با وجود تلاشهای زیادی که روانشناسان و رسانه حتی شبکههای اجتماعی صورت دادهاند، ولی همچنان افراد تاثیرگذار جامعه هم هیچ تحولی در تفکر خویش نهادینده نکردهاند. به عنوان مثال قشر فرهنگی جامعه در برابر مسئله تربیت جنسی کودک از خودشان مقاومت نشان میدهند.
چگونه فرزندان، این آیندهسازان جامعه بتوانند مسیر رشد را به سلامت پیش ببرند؟ چگونه خانوادهای که خود را مدرن فرض میکند، هنوز نتوانسته با فرزند خود اطلاعات کافی را ارائه دهند؟
تمام این نقصها از کجا سرچشمه میگیرد؟ از افراد آسیبدیده.
آنجایی که از لحاظ هیجانی در آغوش گرفته نشدهاند و در زمان حال و اکنون باز هم به دنبال آغوش بقیه هستند تا آرام گیرند.
چرا فراموش میکنند خودشان هم یک آغوش امن دارند که میتوانند این دیده شدن، این محبت را از خودشان گدایی نه، بلکه هدیه بگیرند.
باید حال خویشتن را دریابند و مطابق با حال خویشتن رفتار کنند.
برای خودشان وقت بگذارند. خودشان را دریابند تا بتوانند فرزند موفقی به جامعه تحویل دهند.
کمال را در خودشان پرورش دهند تا توانایی این را پیدا کنند که افراد را به کمال برسانند. ما انسانیم و پر از توقعهایی که از دیگران داریم، اما بهتر است به خودمان ایستی بدهیم و لحظهای اندک در خودمان کنکاش کنیم چه چیزهایی دوست داریم، چه کارهایی بوده که در حسرت انجام آنها گیر کردهایم مانعها را برداریم وقتی ما سیراب باشیم میتواینم بقیه را سیراب کنیم.
پرورش خواستههایمان را از دیگران تعطیل کنیم تا جایی برای رشد خودمان باز شود.
وقتی رشد کنیم، میتوانیم بقیه را رشد دهیم. نمیتوانیم کتمان کنیم که افراد از توجه دیگران انرژی میگیرند، ولی نمیتوانیم منتظر بمانیم که به ما توجه شود.
توجه را از چه کسی گرفتن هم دغدغه افراد شده است، توجهی بگیریم که خستگیهایمان را تسکین دهد نه باری سنگین بر روی دوشمان قرار دهد.
چه کسی میتواند توجهی به ما دهد بدون هیچ توقع و چشمداشتی.
با اندکی تامل به وجودمان رجوع کنیم یک من مهربان که تو را بدون منیتهایت دوست دارد و پذیرای وجود خستهات است..پس خودت را محکم در آغوش بگیر.