جناب آقای شجاعی، این مسابقه با چه هدفی تعریف شده است؟
اینکه ایران یکی از 32 تیمی است که توانسته بین ۲۰۰ کشور به جامجهانی قطر راه پیدا کند، افتخار و اتفاقی بزرگ است. نکته دوم این است که ما بنا را بر این گذاشتیم که از طریق زبان بینالمللی و قابل فهمِ کاریکاتور، در کنار تیم ملی یک پیوست فرهنگی هم ارائه کنیم. تیم ما از بین این ۳۲ تیم، تنها تیمی است که یک مسابقه به معنای واقعی کلمه بینالمللی را در رابطه با این رویداد برگزار کرده است.
خوشبختانه هنرمندان صاحبنام بزرگی از ۷۲ کشور جهان در این رقابت شرکت کردند و ما کمتر مسابقهای در جهان داریم که بتوانید این حد از مشارکت را در آن ببینید؛ همچنین خوشبختانه ایران از سالیان گذشته در هنر کارتون و کاریکاتور از جایگاه و اعتبار بالایی در عرصه بینالمللی برخوردار بوده و در این زمینه توانسته است جهان را با خود همراه کند و کارهای فاخری را در این عرصه ارائه دهد.
این هم تأکیدی است بر ایرانی که توانمند است و میتواند کارهای بزرگی را در عرصههای مختلف رقم بزند.جنبه دیگر این رقابت، بحث امیدبخشیاش است. این طرحهای طنزآمیز لبخندی را بر لب مخاطب میآورد و حسی از طنز، شادکامی، روحیهبخشی و امید را در مخاطبان ایجاد میکند و از این لحاظ، شبیه پیروزی در مسابقه فوتبال است و نظیر این حس را در بازی ایران با ولز دیدیم.
با توجه به تبلیغاتی که علیه کشورمان در رسانههای جهان وجود دارد، آیا این تبلیغات بر روند برگزاری مسابقه یا شرکت هنرمندان جهان در این رقــابــت تــأثیــری گذاشتــه است؟
ما این مسابقه را قبل از اتفاقهای اخیر برگزار کردیم و جمعآوری آثار قبل از شکلگیری این فضا بود. من فکر میکنم اگر این اتفاقها در زمان برپایی نمایشگاه رخ میداد، قطعا تأثیر میگذاشت. دنیای امروز متأسفانه دنیایی است که مبنای ماجراها از سازمان ملل آغاز میشود و توسط دولتهای غربی استعماری ادامه پیدا میکند و سالیان سال است سیاهنمایی وضعیت ایران بهطور جدی در دستور کارشان قرار دارد.
اگر نگاه کنید، میبینید که در مسابقات بینالمللی و جشنوارهها، بهخصوص جشنوارههای فیلم، این سیاهنمایی همیشه در جریان است و جوایز اصلی نصیب آثاری میشود که سیاهنمایی بیشتری داشته باشند. این همان خطی است که رسانههای مخالف ایران دنبال میکنند.
در حوزه کاریکاتور شاهد هستیم که پنجشش سال است مباحثی نظیر خشونت علیه زنان ایران مطرح میشود و با فضایی که اکنون شکل گرفته است، قطعا برگزاری این مسابقه با چالش روبهرو میشد.
اما خوشبختانه مسابقه و نمایشگاه آن هم برگزار شده و هیچکدام از هنرمندان تاکنون ابراز ناراحتی نکرده و درخواست نکردهاند کارشان کنار گذاشته شود. نهتنها هنرمندان داخلی، بلکه هنرمندان خارجی هم این مسئله را مطرح نکردند.
حــضــور هنرمنــدان کشورمــان را در این رویداد چطور ارزیابی میکنید؟
همانطور که گفتم، هنرمندان ما در عرصه کارتون و کاریکاتور تاکنون خوش درخشیدهاند و ما یکشنبه هفته دیگر مراسم اهدای جوایز را برگزار میکنیم. خوشبختانه در این مسابقه بیشترین جوایز به هنرمندان ایران اختصاص داده شده است؛ البته این را هم بگویم که داوری با عدالت و انصاف صورت گرفت. ما دو تیم داوری ایرانی و خارجی داشتیم و کارها بدون اسامی داوری میشد.
اما هر دو تیم داوری بر این باور بودند که بهترین کارها برای ایران است. بخشی از این اتفاق به دلیل توانمندی و قدرت بچههایمان و احاطهشان به بحث کارتون و کاریکاتور است.
امیدوارم هرچه سریعتر این التهابها فروکش کند و هرچه زودتر مثل سابق شاهد اتفاقهای خوب و خوش و جریانساز باشیم. در این چهل و اندی سال پس از انقلاب اسلامی، هیچ هنری به اندازه کارتون و کاریکاتور رشد و پیشرفت نکرده است و امیدوارم در آینده نیز تداوم یابد.
کدامیک از آثار راهیافته به نمایشگاه در ذهنتان ماندگار شده است؟
در بخش کاریکاتور، چهره مسی را که آقای رادمند کار کردند، خیلی دوست دارم. کار آقای جواد ادیبزاده را که در آن، پای فوتبالیست شبیه توپی شده که دارد توپی را شلیک میکند، خیلی دوست دارم.
کاری هم از آقای اولگ گوتسول، هنرمند اوکراینی هست که یک نفر به دروازه شوت زده و دیوار دفاعی سوراخ شده و ما میبینیم دیوار دفاعی دقیقا بهشکل دیواری است که آجرهایش اینطرف و آنطرف پخش شده است.
آن هم خیلی کار خوب و بامزهای است. همه این آثار در سایت ایران کارتون برای مشاهده در دسترس است. نمایشگاه مجازی این مسابقه هم با استقبال خوبی روبهرو شده و با وجود اینکه تنها یک روز از افتتاح آن میگذرد، بیش از 100 هزار بازدید داشتهایم.
البته غیر از فضای مجازی، آثار این نمایشگاه در تهران و شهرستانها به نمایش درآمده است و با رایزنیهایی که انجام دادیم، در چند روز آینده منتخبی از آثار مسابقه در متروی تهران نیز به نمایش درمیآید.سازمان فرهنگ و ارتباطات نیز با رایزنیهایی که کرده، 60 اثر از آثار منتخب نمایشگاه را در پاویون ایران در جامجهانی به نمایش گذاشته است.

به نظر میرسد در سالهای اخیر، کاریکاتور ورزشی در فضای رسانهها تا حدی کمرنگتر از گذشته شده است. نظر شما چیست؟
متأسفانه در سالهای اخیر به واسطه گرانی کاغذ و بالارفتن هزینههای انتشار، تعدادی از نشریات طنز و کاریکاتور تعطیل شدند. این تعطیلیها از سالها قبل آغاز شده بود و حتی مرحوم کیومرث صابری وقتی احساس کرد مجله «گل آقا» دیگر آن بُعد مدنظرش را ندارد، خودش همان زمان مجله را تعطیل کرد. تازه آن زمان مثل امروز درگیر مسائل اینترنت و فضای مجازی هم نبودند.
در حال حاضر فقط مجله «طنز و کاریکاتور» آقای جواد علیزاده همچنان منتشر میشود و امیدواریم به آن توجه شود. این مجله تنها مجلهای است که توانسته دوام بیاورد. این موضوع هم فقط گریبانگیر ایران نیست.
به واسطه ظهور اینترنت و توسعه فضای مجازی، استقبال از روزنامهها و مجلهها کمتر شده است. طبیعتا وقتی مجله و نشریه منتشر نمیشود و آن نشریات به شکل اینترنتی هم تداوم نیافتهاند، ستون ثابت تحت عنوان کاریکاتور ورزشی معنای خود را از دست میدهد.
امیدوارم رسانهها و بهخصوص خبرگزاریها و روزنامهها در کنار اتفاقهای خاص که دنبال میکنند، به این حوزه نیز توجه کنند. بههرحال کاریکاتور عنصر بسیار جذاب طنز را دارد و مردم به آن بسیار علاقهمند هستند.
با توجه به فضای ملتهب جامعه، به نظرتان کاریکاتور میتواند نقشی در تلطیف این فضا ایفا کند؟
زبان کاریکاتور زبانی شیوا و قابل فهم برای همه مخاطبان در همه گروههای سنی است و طبق آن کارکرد امیدبخشی که پیشتر اشاره کردم، میتواند در جامعه شادی و نشاط ایجاد کند؛ در فضایی که دشمن متأسفانه تمامقد در تلاش است تا این امید را از ما بگیرد.
شوربختانه به هر نحوی همیشه آن نگاه سیاه وجود دارد. این نگاه سیاه از آنجایی ایجاد میشود که ایران نمیخواهد زیر سلطه آمریکا، انگلیس، آلمان و کشورهای بزرگ غربی دنیا برود.
ایران میخواهد مستقل باشد. آنها در شعارشان آزادی را مطرح میکنند و ما در شعار «ایران آزاد» آن را مطرح میکنیم و به آن معتقدیم. ما به بحث زن بهشدت اعتقاد داریم. بخش عمده هنرمندان شرکتکننده در این رویداد خانمها هستند. در مسابقه قبلی که ما داشتیم، دو نفر از داورانمان خانم بودند؛ از دو کشور اروپایی لهستان و ایتالیا.
بحث زندگی یکی از مباحث جدی ماست که زندگی شاد و خالی از هرگونه ناراحتی و التهاب را دنبال میکند. آزادی جزو محورهای ماست در شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که یکی از شعارهای اصلی نظام جمهوری اسلامی است.
اینها همه مباحثی هستند که ما به آنها احترام میگذاریم و به آنها احتیاج داریم؛ ولی گروهکی مثل کومله اینها را به نفع خودش مصادره میکند و میگوید: «ژن، ژیان، ئآزادی».
یعنی اگر راجع به این مباحث صحبت میکنند، دنبال اتفاق دیگری هستند. آزادی از نظر آنها موقعی معنا پیدا میکند که ایران چندتکه شود؛ مثل آنچه دوست داشتند در سوریه پیش بیاید. آزادی موقعی معنا پیدا خواهد کرد که تجزیهطلبی رخ بدهد؛ بنابراین، معنایی که آنها میخواهند، کاملا متفاوت است. نـمیخواهنــد یک ایران بزرگ و یکدست را ببینند.
این نداهایی که در گوشهوکنار شنیده میشود و التهابهایی که هست، اینها بیشتر به این دلیل است که نمیخواهند یک ایران مستقل را ببینند که دارد پلههای ترقی را طی میکند. به هر حال، ما معتقدیم که مشکلات زیادی هم وجود دارد.
همچون مشکلات معیشتی که همه دنیا با آن روبهرو هستند.هنگام تفسیر تظاهرات در اروپا، هیچ موقع اینها به پای کشورشان گذاشته نمیشود.
اینجا کوچکترین اتفاق را به یک اتفاق بزرگ و سیاه تبدیل میکنند. ایرانی را دوست ندارند که قدرتمند است. هنرمندان ما در عرصه بینالملل جزو بهترینها و جزو سه کشور اصلی هستند؛ اما نمیتوانند این را ببینند.
به هر جهت امید است که چشمشان باز بشود. میگویند کسی را که خواب است، میشود بیدار کرد؛ اما آنکه خودش را به خواب زده است، خیر.