دکتر سید مهدی نوریان، استاد دانشگاه و پژوهشگر برجسته ادبیات، صحبتهایش را با یادی از سخنرانیهای عالمانه استاد همایی آغاز میکند: «متأسفانه وقتی بنده به دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفتم استاد همایی دوسال پیش از آن بازنشسته شده بودند؛ البته بازنشستگی ایشان هم برای خودش داستانی مفصل دارد. خلاصه استاد همایی به میل خودشان تقاضای بازنشستگی کردند و در خانه مشغول به کارهای پژوهشیشان شدند. من چندین بار در سخنرانیهای ایشان حضور داشتم که برخی از آنها کاملا در ذهنم مانده است. ازجمله سخنرانی مشهور ایشان درباره خواجهنصیرالدین طوسی که سخنرانی بسیار عالمانهای بود و واقعا آدم از صحبتهای ایشان سیر نمیشد.» او یکی از عمدهترین کارهای استاد همایی را تصحیح متون مختلف نظم و نثر میداند و میافزاید: «نسل کسانی که بتوانند نسخهها و متون کهن را بخوانند و بفهمند و تصحیح کنند در حال انقراض است و دانشمند جامعالاطرافی نظیر استاد همایی از آخرین این بزرگان بود که توانست به دستاوردهای بزرگی در امر تصحیح متون دست یابد.» نوریان همصدا با استاد همایی کار تصحیح یک متن کهن را برتر از یک متن تألیفی و بسیار بااهمیت میداند: «استاد همایی در مقدمه مصباحالهدایه صریحا نوشته است که تصحیح یک متن کهن را بر تألیف یک متن ارجح میداند.
عین جملات ایشان این است:«کار تصحیح بهمراتب از تألیف دشوارتر است، زیرا که شخص مصحح نه در معنی و نه در انتخاب لفظ برای بیان مقصود خود آزاد نیست، بلکه مقید به این است که فکر و انشای دیگری را جستوجو کند و اغلاط را بر اساس سلیقه مؤلف تصحیح کند.» این استاد دانشگاه ادامه میدهد: «برای تصحیح یک متن مربوط به چند صدسال پیش باید فهمید که مؤلف در آن زمان چه هدفی داشته است و چه چیزی میخواسته بگوید. فهم این نکته کار بسیار دشواری است و از هر کس برنمیآید. پس مهمترین نکته فهم منظور مؤلف است. برای رسیدن به چنین مقصودی دانستن زبان دوره نوشتهشدن کتاب از اهمیت زیادی برخوردار است، چراکه زبان عنصری زنده و در جریان است و بسیاری از واژهها و ترکیبات مختص دورهای خاص هستند و بعدازآن منقرض میشوند و اساسا شکل زبان طی قرنها مدام تغییر میکند و هرکسی با سواد محدود نمیتواند به مختصات و جزئیات زبان دورههای مختلف مسلط باشد و تنها همین یک نکته نشان میدهد که برخلاف نظر عدهای، تصحیح متون بههیچوجه کار سادهای نیست.» نوریان درباب شعر استاد همایی هم نکاتی را بیان میکند: «استاد همایی در خانوادهای اهل شعر به دنیا آمد و کاملا در آن محیط با عالم شعر و شاعری آشنا شد. جد استاد همایی همای شیرازی است و پدرشان با تخلص طرب شعر میگفتند و دو تن از عموهایشان همه شاعر بودند و استاد همایی دیوان آنها را با مقدمات مفصل جمعآوری و چاپ کرده است.» او ادامه میدهد: «خود استاد همایی نیز از نوجوانی شروع به سرودن شعر کردند و مرحوم محمدباقر الفت در حدود 90 سال پیش در منتخبی که از شعرای معاصر اصفهان چاپ کردند اشعاری را نیز از استاد همایی که مربوط به شعرهای دوران نوجوانی و جوانی ایشان است چاپ کردند. تا اینکه حدود 35 سال پیش مجموعهای از استاد همایی چاپ شد با عنوان دیوان سنا، چون تخلص استاد همایی سنا بود؛ اما متأسفانه این دیوان دربردارنده تمام اشعار استاد همایی نیست و ناقص است و باید همتی شود و دیوان تازهای که تمام اشعار استاد همایی در آن باشد به چاپ برسد.»
کار سترگ همایی در تصحیح التفهیم بیرونی
دکتر محمد باقری، استاد دانشگاه و سردبیر نشریه میراث علمی، تمرکز صحبت درباره استاد همایی را بر تصحیح ایشان از کتاب التفهیم ابوریحان بیرونی میگذارد و از شباهت میان استاد همایی و ابوریحان بیرونی میگوید: «ویژگی مهمی که میان استاد همایی و ابوریحان بیرونی مشترک است مطالعه و درس خواندن در تمام روزهای هفته است. استاد همایی به غیر از روزهای معمول هفته در روزهای تعطیل هم درس میخواند و در تاریخ به این ویژگی رفتاری ابوریحان پرداخته شده است.» او از آشنایی استاد همایی با کتاب التفهیم بیرونی میگوید: «استاد همایی در سال 1308 در تبریز ادبیات و فلسفه تدریس میکرد و نسخهای از کتاب التفهیم بیرونی به دستش رسید. با سابقهای که در نجوم و ریاضی داشت، این کتاب مهم بیرونی را خواند و برای خودش هم نسخهای از آن را رونویسی کرد؛ تا اینکه در سال 1310 در تهران نسخههای عربی و فارسی التفهیم را پیدا کرد، به خصوص مهمترین نسخه آن یعنی نسخهای به سال 538 ه ق. این نسخه بعدها در اختیار کتابخانه مجلس قرار گرفت، اما در آن سالها در اختیار شخصی بود که بهصورت امانت نزد علامه دهخدا گذاشته بود. استاد همایی نسخه را امانت گرفت و توانست بر اساس کهنترین نسخه خطی که میشناسیم التفهیم ابوریحان بیرونی را تصحیح کند.»
باقری از مشوقان تصحیح این متن مهم نجوم و ریاضی که استاد همایی خود به آن اشاره کرده است میپردازد: «به گفته خود استاد همایی چهار پنج سال متوالی در هر شبانهروز بین 10 تا 15 ساعت برای این تصحیح وقت گذاشتند و غرق در این کار بودند و این برای همه ما بسیار الهامبخش است. استاد همایی سه نفر را مشوق خودشان برای انجام این کار بزرگ میدانند و از آنها یاد میکنند. محمدعلی فروغی، علامه محمد قزوینی و مرحوم سید حسن تقی زاده هر سه در چاپ این تصحیح به استاد همایی یاری رساندند.» این استاد دانشگاه به چاپ اول کتاب و در انبار ماندن آن هم اشاره میکند. مسئلهای که بهمرور و با چاپ دوم کتاب جبران میشود و مورد استقبال بسیار خوبی قرار میگیرد: «مراحل چاپ اول کتاب تصحیح التفهیم سه سال از 1316 تا 1318 طول کشید، اما با استقبال خوبی روبهرو نشد و شرکت مطبوعات که ناشر آن بود، برای فروختن نسخهها به کمتر از قیمت اصلی اقدام کرد. بااینحال بازهم نسخهها در انبار این ناشر ماند تا جایی که استاد همایی در مقدمه چاپ دوم به کنایه میگوید که تعداد زیادی از کتابها را به قیمت کاغذ باطله فروختند. تا اینکه در سال 1352 و به مناسبت هزاره ابوریحان قرار بر اصلاح و چاپ دوم التفهیم شد و استاد همایی 16 ماه برای چاپ جدید کار، اصلاحاتی را که مدنظرش بود اعمال کرد؛ مقدمه و فهرست جدید و زندگینامه ابوریحان بیرونی را به کتاب افزود. البته باید اشاره کرد که باوجود بهفروشنرفتن نسخه اول هیچ کتابی بهاندازه التفهیم بیرونی در حوزه نجوم مورد استقبال قرار نگرفت، آن هم باوجوداینکه زبان کتاب فارسی کهن است و توضیحات دشواری دارد.»
نگارش تاریخ اصفهان با عشق
دکتر ماهدخت بانو همایی، دختر استاد همایی که سالهای سال به کار جمعآوری و نظم و انتشار آثار پدر مشغول بوده است از کتاب تاریخ اصفهان استاد همایی بهعنوان کاری عظیم و عاشقانه نام میبرد و درباره آن میگوید: «استاد همایی در سال 1308 و در 30 سالگی شروع به نوشتن تذکرهای در باب نویسندگان و شاعران و رجال اصفهان کردند. در این مسیر به خاطر مکانهای زندگی این بزرگان جغرافیای اصفهان نیز اهمیت پیدا کرد و خود بخش جداگانهای شد. بعدازآن ابنیه و آثار اصفهان به خاطر مقابر این بزرگان موردتوجه قرار گرفت و دوباره یک مجلد جدا شد. همچنین حوادث اصفهان از قرن اول هجری موضوع جلدی دیگر از تاریخ اصفهان شد. خانوادهها و امامزادههای اصفهان و … دیگر موضوعات این تاریخ را دربر میگیرد.»
او ادامه میدهد: «سالها کار ایشان این بود که از اول تیر تا اول مهر در اصفهان باشند و به مطالعه و تکمیل تاریخ اصفهان بپردازند؛ کاری سخت که ایشان در گرمای تابستان مشغول ثبت و ضبط آن میشد. تکتک سنگقبرها را که خوانده نمیشد ایشان پاک میکرد و میخواند و آن موقع هم به شکل امروز نبود که بشود عکس گرفت و بعد در خانه مشغول به مطالعه شد، بلکه همانجا و در مکان پژوهشکار باید تمام میشد؛ کاری طولانی و سخت. خود استاد همایی کتاب تاریخ اصفهان را اقیانوسی میدانستند که باید درنهایت در 10 جلد موضوعی آماده میشد و درنهایت در شش جلد موضوعی توسط ایشان جمعآوری و نوشته شد.» ماهدخت بانو همایی همچنین از وجود یک نسخه از تاریخ اصفهان و نگرانی استاد همایی برای از بین رفتن آن کتاب یاد میکند. نگرانی که با عکاسی از کل کتاب برطرف میشود: «استاد همایی بعد از بازنشستگی سراغ تاریخ اصفهان آمدند و نسخه خودشان را کمرنگ شده دیدند و تصمیم گرفتند نسخهای از تاریخ اصفهان آماده کنند و به مدت شش هفته یک عکاس از روی تمام صفحات کتاب عکاسی کرد و همانجا در خانه تاریکخانهای درست کردند و عکسها را ظاهر کردند و تازه در آن زمان استاد نفس راحتی کشیدند چون واقعا دلوجانشان را برای این کتاب گذاشته بودند و آن را متعلق به مردم اصفهان میدانستند.»




