ناکامی در پارالمپیک ریو برای رسیدن به مدال، مختاری را مصمم کرد تا در پارالمپیک توکیو جبران مافات کند و پیش از اینکه به دلیل کرونا، بزرگترین فستیوال ورزشی دنیا با تأخیری یکساله مواجه شود، سهمیهاش را در رقابتهای جهانی امارات قطعی کرد تا در مدت باقی ماندن تا برگزاری پارالمپیک، تمرکزش را روی افزایش رکوردها و مدالآوری بگذارد. اما با او که همصحبت میشوید، آنقدر دلش از ناملایمات پر است که نوبت به گفتن از رکورد و پارالمپیک و رقیبان نمیرسد.پس از بازگشت از مسابقات جهانی امارات و بعد از استراحتی کوتاه، تمرینات تیم ملی دوومیدانی جانبازان و معلولان از سر گرفته شد تا ورزشکاران برای رقابت با حریفان آماده شوند: «پس از بازگشت از مسابقات جهانی تا آذرماه، اردوی پارالمپیک در کیش برگزار میشد و سه مرحله اردو را پشت سر گذاشتیم تا اینکه در جریان برگزاری اردوی سوم، شیوع ویروس کرونا شدت گرفت و اردوهای تیم ملی تعطیل شد. همان زمان من دچار سرماخوردگی شدیدی شدم و مدتها درگیر این بیماری بودم و نمیتوانستم به تمرین فکر کنم تا اینکه به مرور خوب شدم و اوایل اردیبهشت با بهتر شدن اوضاع کرونایی کشور، تمریناتمان را از سر گرفتیم؛ البته تعطیلی سالنهای ورزشی و استخرها باعث شده بود تا با مشکلاتی درگیر شویم؛ اما بههرحال با امکانات کم هیئت و شخصی تمرین میکردم و در مجموع طی چهل روز گذشته تمرین خوبی را پشت سر گذاشتهام.»
کمیته ملی پارالمپیک و فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولان، نهم مهر را برای رکوردگیری ورزشکاران رشته دوومیدانی در نظر گرفتهاند که این موضوع دلیل یکی از گلایههای مختاری است: «کمیته ملی پارالمپیک، ورزشکارانی را که سهمیه گرفتهاند، در سه گروه طلایی، نقرهای و برنزی دستهبندی کرده است که من در گروه برنزیها جای گرفتهام؛ اما من از آقایانی که چنین تصمیمی گرفتهاند، این سؤال را دارم که مگر ورزشکاران المپیکی همه شانس مدال هستند که از پارالمپیکیها چنین انتظاری دارید؟ مختاری در شرایطی مهیای مدالآوری در پارالمپیک میشود که صدای اعتراضش به عدم حمایت مسئولان بلند شده است: «کمیته ملی پارالمپیک پرداختی به ورزشکاران و میزان حمایت از آنها را به نسبت گروهبندی مدالی آنها در نظر گرفته است تا من با قرار گرفتن در گروه برنزیها، شامل کمترین حمایتها شوم. از ابتدای سال98 تا امروز، مجموع دریافتی من به 11 میلیون نمیرسد. به این شرایط اعتراض کردهایم؛ اما آقایان برای خودشان تصمیم میگیرند و کاری به حرف ما ندارند. مگر سیامند رحمان، گزینه قهرمانی در پارالمپیک نبود؛ اما از دنیا رفت. چطور از حالا میخواهند مدال ورزشکار را پیشبینی کرده و به همان نسبت حمایت کنند.»
در روزهای اخیر مصاحبهای از رئیس فدراسیون ورزشهای جانبازان و معلولان منتشر شده که برداشت مختاری از آن، تصمیم فدراسیون به یکسانسازی بحث حمایتی از ورزشکارانی است که سهمیه پارالمپیک گرفتهاند؛ اما فعلا نمیتوان قضاوتی دراینباره کرد. بیاطلاعی از شرایط اعزام و تصمیمات نمایشی فدراسیون، اسباب دلخوری قهرمان طلایی جاکارتا را فراهم کرده است: «به این بهانه که رطوبت توکیو بالاست، اردوی تدارکاتی تیم ملی را در کیش برگزار کردند، درصورتیکه در جاکارتا رطوبت بالاتر بود و مدالهای زیادی هم که به دست آمد، نشان میدهد با این موضوع مشکلی نداشتیم. در کیش تیم ملی در هتل مجللی اقامت داشت و شاید هزینه یک روز اقامت ما در آن، حدود یک میلیون تومان بود؛ ضمن اینکه هزینههای رفتوآمد به کیش هم بالاست. حالا سؤال من این است چه دلیلی برای این کار وجود داشت و چرا این هزینه سنگین را انجام دادند؟ آیا غیر این بود که قصد حرکت نمایشی داشتند. من ورزشکارم، حاضرم نان و سیبزمینی بخورم؛ اما بهجای غذاهای لاکچری در هتل، مرا از لحاظ مالی تأمین کنند.»
این ورزشکار اصفهانی که در آزمون دکترای مدیریت ورزشی پذیرفته شده و منتظر برگزاری مصاحبه است، با اینکه سنش از چهل رد شده و فرزند کلاس نهمی دارد، شغلی نداشته و نگران تأمین آینده خود و خانوادهاش است: «بر اساس دستورالعملی که صادر شده، مدالآوران المپیکی و فرزندان مدالآوران پارالمپیکی میتوانند استخدام شوند. این چه قانونی است که نوشتهاند. من که خودم بیکارم، شغل میخواهم، مدیرکل سابق و فعلی ورزش و جوانان استان نیز برای استخدام من در این اداره پیگیری کردهاند؛ اما نتیجهای نگرفتهام. در دیدار مدالآوران پارالمپیک با رهبری، ایشان دستور پیگیری وضعیت استخدامی مدالآوران را دادند؛ اما هیچ اتفاقی رخ نداد. دو نماینده قبلی مجلس هم نامهای برای استخدام من در باشگاه سپاهان نوشتند؛ اما هیچ اتفاقی رخ نداد.» در روزهایی که فشار اقتصادی، خانوادههای ایرانی را درگیر کرده، مختاری با مشکلات بزرگتری درگیر است: «واقعا هزینههای زندگی بالاست. من مستأجر هستم و خانهای هم که میخواهم در آن زندگی کنم، باید شرایط خاصی داشته باشد تا فردی با معلولیت من در آن دچار مشکل نشود. ماهی سه میلیون تومان اجاره میدهم و یک نفر هم کمککار من است که حقوق او را هم باید پرداخت کنم. فعلا با کمکی که خانواده میکنند، زندگیام اداره میشود؛ اما باید برای من فکری کنند. برای بیمه آزاد ماهی 600هزار تومان پرداخت میکنم؛ ولی هنوز پاداش مسابقات جهانی را هم ندادهاند. سؤال من از رئیسجمهور و وزیر ورزش این است که آیا قبول میکنند یک سال کار کنند و بعد یک سال حقوقشان را بدهند. آیا من قهرمان حق داشتن یک سرپناه برای خودم و زن و فرزندم را ندارم؟ همین بیمهریهاست که باعث مهاجرت ورزشکاران میشود.» گلایههای پارالمپیکی ورزش نصفجهان به همینجا خلاصه نمیشود، دل مختاری پر درد است و مرهمی برای درددلهایش میخواهد. از شهری که پسوندش را یدک میکشد تا استان و کشوری که برایشان مدالآوری کرده است.