یوونتوس که در فصول اخیر قهرمان اسکودتو (عنوان قهرمانی ایتالیا) بوده حال چرا در این رده از جدول حضور دارد و از لیگ قهرمانان نیز حذف شده؟ بهتر است کمی در یک دهه اخیر سفر کرده و یووه را بررسی کنیم.
یوونتوس، برخاسته از قعر خاکستر
بیانکونری پس از ماجرای کالچوپولی و فاجعهای که رقم خورد و باعث سقوط آنها به دست پایینتر شد تا چند سالی پسازآن هنوز نتوانسته بود قدرت خود را دوباره به دست یابد. عملکرد متوسط و نیمه خوب که البته برای یوونتوس که جز برترین تیمهای ایتالیا و جهان است چندان مطلوب به شمار نمیرفت. پس از چندین تغییر مربی بالاخره آنتونیو کونته، بازیکن سابق یوونتوس که جز اساطیر تاریخ این باشگاه نیز هست، هدایت بیانکونری را بر عهده گرفت. شاید کونته همان چیزی را در درونش داشت به تیم داد که در یوونتوس آن زمان وجود نداشت؛ جاهطلبی برای رسیدن به همان یوونتوس ایدئال، آن یوونتوسی که خواسته هوادارانش است و به هیچ تیمی رحم نمیکند. با ورود کونته باشگاه روح جدیدی به خود گرفت و توانست درخشش را دوباره شروع کند. تیمی متشکل از چند ستاره و عموماً بازیکنانی که بعدازآن دوران خبری از آنها در تیمهای معتبر و یا حتی لیگهای معتبر و نیمه معتبر نیز شنیده نشد. این مورد نیز اهمیت و درخشش کار کونته را بیشتر نشان میدهد زیرا یوونتوس که اوضاع جالبی ازلحاظ مالی نداشت را توانست با بازیکنانی عموماً متوسط به قهرمانی برساند. آن سال ها، سالهای شروع ساختن یوونتوس جدید بود، یوونتوسی که بتواند دوباره بر سری آ حکمرانی کند.
کونته با احیا دوباره 3-5-2 و نوین کردن آن توانست انقلاب جدیدی به راه بیندازد. سیستمی که شکل نوینش منشا گرفته از دوران کارلو آنجلوتی در یوونتوس است. دورانی که خود کونته در آن حضور داشت و یکی از عناصر خط هافبک تیم بود.
در کنار کونته، آنیلی نیز حدودا همزمان با او عهدهدار مدیریت بانوی پیر ایتالیا شد. خاندان آنیلی که مالک باشگاه یوونتوس هستند و عملکرد موفقی در این باشگاه داشته اند و در سال 2010 آندره آ آنیلی یکی از این خاندان عهدهدار مدیریت این تیم شد. او که در جوانی سابقه حضور در بخشهای مالی باشگاه را داشته و نیز سابقه مدیریت در شرکت های خودروسازی معروف ایتالیا را داشته، بر صندلی مدیریت نشست تا اوجگیری دوباره باشگاه را بسازد.
او معتقد بود که: با خاطرات قهرمانیها گذشته نمیشود قهرمانیهای آینده را به دست آورد و باید روبهجلو و درست حرکت کرد. همچنین جمله مهمتر او که سرلوحه حرکت باشگاه یوونتوس بوده: برای پیروزی در جنگ داخل زمین باید بازی اقتصادی بیرون زمین را پیروز شد.
آنیلی با برنامهریزی درست و نیز نگاهی درست به تیم و بهبود موقعیت اقتصادی باشگاه توانست تیم و باشگاه را روز به روز به موفقیت نزدیکتر کند و اوضاع آشفته را نیز بهبود ببخشد. کونته پس از اختلافاتی که با مدیریت باشگاه داشت از تیم جدا شد. باشگاه به سراغ مکس آلگری رفت، مهرهای درست برای یوونتوس که میخواست پرقدرت به جلو برود؛ اما یک مشکل وجود داشت.
مکس آلگری فوتبالی کاملا نتیجه گرا به نمایش میگذارد، برخلاف کونته که شاهد فوتبال زیبا از تیمش بودیم و در همه تیم ها فوتبالی جذاب به نمایش میگذارد، اما آلگری عموما فوتبالی نهچندان مخاطب پسند اما به شدت موفق در امر کسب نتیجه ارائه میدهد. یوونتوس میخواست همچنان قدرت خود را حفظ کند و بر سلطه خود ادامه دهد و نیز موفقیتهایی که با کونته نتوانسته بود در لیگ قهرمانان به دست بیاورد را با این مربی به چنگ آورد. یووه با آلگری به دو فینال لیگ قهرمانان رسید اما نتوانست بر بام اروپا بایستد، اما در لیگ با تمام قدرت قهرمان میشد و هیچ تیمیدردسر چندانی برای آنها ایجاد نمیکرد. پس از دوران آلگری باشگاه به دنبال یک مربی بود که علاوه بر قهرمانی در اروپا و تداوم قهرمانیهای ایتالیا فوتبالی مخاطب پسند نیز به نمایش بگذارد و انتخاب آنها مائوریتسیو ساری بود. بازی های جذاب تیم ناپولی تحت هدایت او و فلسفه جالبش، مالکان یوونتوس را متقاعد کرد که او میتواند گزینهای مناسب باشد. ساری بااینکه سری آ را فتح کرد اما قهرمانی تیمش بسیار متزلزل بود. اگر اینتر در هفتههای پایانی آنقدر امتیاز از دست نمیداد و یا کمی با ثباتتر بود قطعا قهرمانی سری آ را یوونتوس از دست میداد. لیگ قهرمانان نیز با فاجعه شکست زودهنگام برابر لیون شگفتیساز به پایان رسید و تمام این مشکلات باعث شد که ساری خیلی زود اخراج شود. شاید باشگاه یوونتوس میتوانست زمان بیشتری به ساری بدهد تا فلسفهاش را با تیم هماهنگتر کند، اما به عقیده برخی این انتخاب اشتباه بود و ساری اصلا گزینه مناسبی برای تطابق با شخصیت باشگاه نبود و ایدههایش مطلوب یوونتوس مورد خواسته همه نبود.
پس از ساری یووه به سوی مربی تازهکار یعنی پیرلو رفت که حتی زودتر از گرفتن مدرک مربیگریاش عهدهدار این مسئولیت شد.
یوونتوس پیرلو، اشتباه و یا شروعی دوباره
برخی میگویند یووه پیرلو را آورد تا زمانی که گواردیولا و سیتی قراردادشان تمام میشود پسازآن گورادیولا جانشین پیرلو شود، اما پس از تمدید قرارداد گورادیولا این مورد درست پیش نرفت. به عقیده بسیاری از کارشناسان دلیل اصلی انتخاب پیرلو شروع دوران جدید در باشگاه بود که از آن اقتصادگرایی فاصله بگیرد و کمی محبوبیتش را افزایش دهد. این پروژه با حضور رونالدو آغاز شد و اکنون با حضور پیرلو و نیز کمی فعالیتهای جانبی باشگاه در حال گسترش است. شاید تا انتهای فصل آینده شاهد افت یوونتوس در زمینبازی باشیم اما ایده و تفکری که در پشت پروژه جدید این تیم است قطعا بزرگتر و در آینده نگران کنندهتر است. در نهایت باید به این نکته توجه داشت که یوونتوس باشگاهی بزرگ است و همچنان در فکر آیندهای بهتر و بزرگتر برای تداوم سلطه خود بر ایتالیا و اروپا است. قطعا با پروژه جدید این تیم دیرهنگام نیست روزی که آنها این فراغ چندین ساله برای لیگ قهرمانان را پایان دهند.