بر اساس آمریکا ریفینیتیو نیز در ۱۹ روز نخست ماه مارس، ۶۵۰ هزار بشکه در روز نفت ایران در چین تخلیهشده که بیشتر در استان شاندانگ، قطب پالایشگاههای مستقل چین صورت گرفته است. این رقم در ماه فوریه ۴۹۰ هزار بشکه در روز و در ماه ژانویه ۷۹۷ هزار بشکه روز بوده است.
چشمبادامیها نفت ایران را ارزان میخرند؟
چین تلاش میکند از اقتصاد ایالاتمتحده آمریکا پیشی بگیرد و واردات نفت از کشورهای مختلف به تحقق این هدفگذاری کمک میکند. بااینحال هنوز هم ابهاماتی در خصوص تفاهمنامه 25 ساله ایران و چین وجود دارد. علی بیگدلی، تحلیلگر مسائل بینالملل هفته گذشته در گفتوگو با اصفهانزیبا به این موضوع اشاره کرد که «برخی دشمنان ایران اعلام کردهاند اگر چین با ایران این تفاهمنامه را اجرایی کند، تمام توافقنامهها را با چین قطع میکنند. درواقع در سطح منطقه شرایط مطلوبی نیست که بتوانیم به این توافقنامه تکیه کنیم؛ حتی در عربستان و امارات زمزمههایی سرداده میشود که اگر چین میخواهد به ایران نزدیک شود، فروش نفتشان را کاهش خواهند داد.» از سوی دیگر برخی خبرگزاریها از قول معاملهگران اعلام کردهاند که خریداران چینی جذب قیمتهای پایین نفت خام میشوند؛ زیرا این نفت خام با تخفیف ۴ الی ۶ دلاری در هر بشکه نسبت به نفت برنت عرضه میشود. به گفته بازرگانان و تحلیلگران، چین در ماه جاری میلادی حجم زیادی از نفت ایران را دریافت میکند که به دلیل ارزانتر بودن این محمولهها نسبت به سایر منابع، اشتهای این واردکننده بزرگ نفتی برای خرید نفت از سایر عرضهکنندگان را کاهش میدهد.
کارکرد سیاسی تفاهمنامه 25ساله بیشتر است
حالا بحث سر این است که در قالب این تفاهمنامه 25 ساله، نفع ایران از این همکاریهای نفتی چه خواهد بود؟ در این خصوص یک کارشناس انرژی به اصفهانزیبا میگوید: تفاهمنامه ایران و چین بار حقوقی خاصی به دنبال ندارد بلکه فقط راه را برای عقد قرارداد هموار میکند؛ ضمن اینکه کارکرد سیاسی این تفاهمنامه بیشتر از کارکرد اقتصادی آن است.
سعید ساویز تصریح میکند: به نشست وین نزدیک میشویم و باید این موضوع را در نظر بگیریم که هم چینیها و هم ایرانیها در تقابل با آمریکا هستند و این تفاهمنامه بیشتر یک ابزار سیاسی است که طراحیشده تا در مذاکرات وین، دست ایران پر باشد. ساویز بیان میکند: در یک مقطع زمانی، نفت بهراحتی به فروش میرفت، تمامی کشورها بهراحتی طالب نفت بودند، کمبود نفت وجود داشت و درنهایت این کمبود نفت منجر میشد که گاهی قیمت نفت افزایش پیدا کند؛ ولی همزمان با تولید انرژیهای نو در کشورهای توسعهیافته و برنامههایشان برای انتشار کربن در جهان، اهمیت سوختهای فسیلی کاهش یافته است. این کارشناس انرژی ادامه میدهد: ارزش سوختهای فسیلی بهطور صددرصد کاهش پیدا نمیکند؛ ولی بههرحال همزمان با توسعه انرژیهای نو، رقیبی در بازار مصرف پیدا کرده است و فضا برای فروش انرژیهای نو فراهم شده است و در این زمینه کشورهای غربی مانند آمریکا و کانادا پیشگام هستند.
چین بازار مصرف خوبی برای نفت ایران است
او عنوان میکند: کشورهای چین و هند بازار پرجمعیتی هستند و در آینده نزدیک این کشورها تعیین میکنند که از کدام کشورها نفت بخرند و به چه میزان نفت خریداری کنند. درواقع در آینده چانهزنیها بر سر فروش نفت و ارائه تخفیفها در این زمینه تغییر میکند. با در نظر گرفتن این موضوع توافق ایران و چین میتواند بهنوعی یک دوراندیشی برای افزایش فروش نفت ایران به چینیها باشد. ساویز تأکید میکند: جزئیات این همکاریها باید مشخص شود تا درصد تخفیفها برای فروش نفت به چین هم تعیین شود؛ اگر این تخفیفها بر سر قیمت باشد مهم نیست؛ ولی اگر تخفیفها سیاسی باشد، جای بحث دارد.این کارشناس انرژی خاطرنشان میکند: در قبال این تفاهمنامه یک بازار فروش نفت خواهیم داشت و با امضای این تفاهمنامه ایران لطمهای نمیبیند؛ ضمن اینکه در آینده تمامی کشورها ناچارند نفت خود را با تخفیف بفروشند و دیگر تاریخ دورانی که عرضهکننده باید برای فروش نفت تعیینتکلیف میکرد تمامشده و الان بازار مصرف تعیینکننده است. ساویز با اشاره به توسعه طرحهای نفتی ایران در قالب این همکاریها میگوید: اگر فرض را بر این بگذاریم که بخش از ارقام این تفاهمنامه، صرف قراردادهای نفت و گاز شود، توسعه صنایع نفتی ایران نیز در قبال این همکاریها محقق میشود. بههرحال با تعیین جزئیات این تفاهمنامه، مشخص میشود که چین کدام فناوریها را باید وارد کند و کارشناسان این همکاریها را جزئیتر بررسی میکنند. او اظهار میکند: چینیها در ایران طرحهای صنعت نفت مانند طرح آزادگان شمالی، مسجدسلیمان و میدان یادآوران را توسعه دادند و میتوانند در قالب این همکاریها، به توسعه طرحهای نفتی ایران کمک کنند.
این کارشناس انرژی بیان میکند: مدل توسعه چینیها برای توسعه صنایع نفتی از ایرانیها بهتر است و تجربه نشان داده که فیلدهایی که در ایران توسعه دادند مناسبتر از شرکتهای ایرانی بوده است یکسری از شرکتها فقط پول دریافت میکنند و فناوری را هم در صنایع نفتی توسعه چندانی نمیدهند.