اینها، راندمان اقتصادی کلی سینما طی 17 ماه اخیر است که اهالی بدنه سینما را با محدودیتهای بسیاری مواجه کرد. آن دسته اندک که از این شرایط خسران ندیدند، سلبریتیهای طراز اولی هستند که بیتفاوت به بحرانهای کرونا و محدودیتهای تولید، دستمزد خود را چندبرابر کرده و توانستند در این مدت، بدون هیچ محدودیتی، کار کرده و سودهای سرشاری را به دست آورند.
اما آنچه طی روزهای اخیر، اعتراض بدنه سینما را به همراه داشته، دستمزد یکی از سلبریتیهای میانمایه برای یک فیلم 90 دقیقهای است. دستمزدی که بر مبنای آن، 5/2میلیارد تومان به آقای بازیگر پرداخت شده است. رقمی که با توجه به افت قابلتوجه دستمزد عوامل فنی تولید، نهتنها نجومی محسوب میشود بلکه اقتصاد سینما را در سال کرونایی اخیر، با چالشهای متعددی مواجه میسازد.
اعتراض به دستمزد سلبریتیها اینبار از درون سینما
تا پیش از این، بیشترین حجم اعتراضها به دستمزد بازیگران، از بیرون جامعه سینمایی به گوش میرسید. برخی رسانهها هرازگاهی به این موضوع پرداخته و حساسیتهایی را در جامعه رقم میزدند. اما آنچه اینبار رخ داده، اعتراض به دستمزد بازیگران، از درون جامعه سینمایی کشور است. طی روزهای اخیر، برخی از طراحان فنی سینما در گفتوگوهایی اعلام کردهاند که با محدودیتهای شغلی بسیاری مواجه هستند. آنها گفتهاند که امنیت شغلی چندانی نداشته و مجبور هستند با دستمزدهای چندسال قبل خود در کارهای امروزی حضور یافته و هیچ شکایتی هم نداشته باشند. در همین مدت، دستمزد بازیگران چهره و گمنام، افزایش بسیاری داشته و تهیهکنندگان و سرمایهگذاران، با فراغبال خاصی نسبت به تأمین این دستمزدهای نجومی همت میگمارند.
این شکل اعتراض، شاید برای نخستین بار است که مطرح میشود. اعتراض تیم تولید از آن جهت مهم است که مهندسی تولید آثار هنری، از انحصار سینما خارج شده و علاوه بر شبکه نمایش خانگی، پلتفرمهای اینترنتی را نیز درگیر کرده است. همین قواعد خارج از عرف در پروسه تولید سبب شده تا تیمهای مافیایی بسیاری به وجود آمده و سیستم مدیریتی را بهکل تغییر دهند. سیستمی که طی آن، کیفیت کار تیم تولید، در وهله دوم اهمیت قرار داشته و بیش از آن بر صرفه اقتصادی آن تیم توجه میشود.
طبق این قاعده جدید، دستمزدهای کلان و نجومی تنها در انحصار بازیگران و تاحدودی کارگردان و تهیهکننده است و مابقی تیم تولید که حدود 95درصد از کل عوامل را پوشش میدهند، باید با درصد پایینی، مشغول به کار شده و اعتراضی هم نداشته باشند.
فارغ از دستمزد عجیب 5/2 میلیارد تومانی برای یک کار سینمایی، طی روزهای اخیر، شنیدههایی مبنی بر دستمزدهای 1 تا 2 میلیاردی برخی بازیگران، دهانبهدهان چرخید که نشان از افزایش قابلتوجه این دستمزدهاست. این افزایش دستمزد در شرایطی رقم خورده که مابقی صنفهای سینمایی، بدون هیچ حمایتی، همان دستمزدهای قبلی خود را دریافت کرده و مشمول این رشد حداکثری نشدهاند.
شلیک آزاد سلبریتیها به دیگر عوامل سینما
اعتراض کنونی عوامل تولید به دستمزدهای نجومی بازیگران، نه از روی حسادت است و نه به دلیل شیطنتهای رسانهای. آنها اعتقاد دارند که بالا رفتن دستمزد سلبریتیها، موجب پایین آمدن دستمزدهای آنان شده است. درواقع هزینههای تولید فیلم، با توجه به گرانیهای بسیار، سبب شده تا سرمایهگذار، همان رقمی که یکی، دو سال پیش برای تولید فیلم اختصاص میداد را امروز هم اختصاص دهد؛ با این تفاوت که افزایش دستمزد بازیگران، باید از محل کاهش دستمزد عوامل دیگر آن فیلم تأمین شود!
یک حساب سرانگشتی بسیار ساده ماجرا را روشن میکند. اینکه 50 تا 60 درصد بودجه کامل یک فیلم به بازیگران آن اثر اختصاص پیدا میکند و مابقی باید بین 80 تا 100 نفر سرشکن شود. از این تعداد، برخی مدیران و طراحان از جمله فیلمبردار، تدوینگر، جلوههای ویژه میدانی و رایانهای، چهرهپرداز، آهنگساز و…دریــافتیهــای بـــیشــتری بــهنســـبت دیگران دارند و به همینترتیب مانند قیف، هر چه به مهرههای کوچکتر تیم نزدیک میشویم، دریافتی آنان نیز بسیار پایین میآید. طی روزهای اخیر صحبتهایی مبنی بر دریافت دستمزدهای 1 تا 3 میلیون تومانی ماهیانه برای برخی عوامل به گوش رسیده که بهتآور است.
بسیاری از این عوامل باید از صبح زود در لوکیشن حضور یافته و آخر از همه نیز محل را ترک کنند. وقاحت دستمزدها به حدی رسیده که برخی مدیران و طراحان تیم تولید به زیردستان خود، مبالغی را از جیب میپردازند تا بیشتر از این، شرمنده زحمتکشان حوزه تولید نباشند.
نکته تأسفبرانگیز ماجرا آنجایی است که برخی تهیهکنندگان، سرمایهگذاران و حتی پلتفرمهای تولید، با آگاهی از وضعیت مالی بغرنج اعضای بدنه سینما، آنها را نسبت به پذیرش دستمزد پایین ترغیب میکنند. بهعبارتی آنها، بچههای سینما را در یکدوراهی تأسفآور «بیکار ماندن» و «کار با این میزان دستمزد» قرار داده و طرف خود را وادار به پذیرش این قرارداد میکنند؛ چراکه انعطاف بسیار خود را در قراردادهای سلبریتیها به خرج داده و درواقع هزینه چندانی برای نرمش در برابر تیم تولید ندارند.
بــه همــین دلیل، تولیدات اخیر سینمایی و علیالخصـوص ویاودیهـــا، تنها سودآوری قابلتوجهی برای بازیگران، کارگردان و تهیهکننده داشته و دست 95 درصد عوامل همان فیلم از این دستمزدهای رنگارنگ خالی مانده و مجبور هستند که برای گذران زندگی خود، با کف دستمزدها کار کنند.
خطر کوچکشدن اقتصاد سینمایی
شاید در نگاه نخست، این اتفاق را امری مرسوم به حساب آوریم که همواره وجود داشته و طبق عرف، بازیگران بیشتر از سایر عوامل دستمزد میگرفته و همچنان هم میگیرند. اما نکته نگرانکننده آنجایی است که این قبیل دستمزدهای نجومی، جایی در چارت اقتصادی سینمای امروز ما ندارد. وقتی تنها یک بازیگر فیلم، 5/2 میلیارد تومان دستمزد بگیرد، بر فرض حضور چهار بازیگر دیگر در فیلم، در بهترین و خوشباورانهترین حالت، 5/3 میلیارد هم دستمزد آن بازیگران است که سرجمع 6میلیارد فقط بهعنوان دستمزد بازیگران فیلم پرداخت میشود. حال آنکه اگر مابقی هزینههای آن فیلم تنها 6میلیارد تومان باشد (که قطعا بیشتر از این میزان خواهد بود)، آن اثر با 12 میلیارد تومان ساخته میشود. بنابراین این فیلم باید حداقل 35 میلیارد تومان در گیشه فروش داشته باشد تا بتواند به همین 12 میلیارد تومان آغازین خود برسد. امری محال در سینمای امروز ما که پیشاپیش یک شکست قطعی را برای آن اثر به همراه خواهد داشت.
حتی اگر فیلمی با 10 میلیارد تومان ساخته شود، باید 30 میلیارد در گیشه فروش داشته باشد تا بتواند به هزینه ساخت ابتدایی خود بازگردد. بنابراین خطر دستمزدهای بالا، به ورشکستگی فیلمها و انقباض گیشه سینمایی کشور مرتبط است که در میانمدت، سینمای نوپای کشور را از آن قدمهای نخست صنعتیشدن بازداشته و همان بلایی را بر سر این صنعت میآورد که در ابتدای دهه 80 رقم خورد و سبب تغییر گرایش ژانرهای پرداختی از ملودرام و اکشن به کمدیهای تهی برای بازگشت سرمایه شد.
اگرچه امروزه یک فیلم لوباجت (کمهزینه) را هم نمیتوان با کمتر از 5میلیارد تومان تهیه کرد، اما قدرمسلم آنکه بازیگران سهم بسیار زیادی در جبران عقبماندگیهای اقتصاد سینما طی 17 ماه اخیر به عهده دارند. هماکنون تولیدات سینمایی از دو جهت به سمت ورشکستگی محض گرایش دارند: نخست دستمزد افسارگسیخته بازیگران و دوم، هزینههای سرسامآور تولید یک فیلم که در نتیجه تحریم و افزایش قیمت دلار رقم خورده است. هرچند تبعات ناشی از تحریم و افزایش قیمت دلار، برای سینماگران و فیلمسازان ما، امری اجتنابناپذیر است، اما سلبریتیها باید در این قهقرای اقتصادی سینما، بیش از همیشه یاری کنند؛ نه آنکه پیشتاز تورم و گرانیها، دستمزدهای خود را اینچنین نجومی ببندند.
ویاودیهای کوچکی که به کمپانیهای بزرگ میمانند
کرونا برای هر شغل و رستهای که ضررهای جبرانناپذیر به همراه آورد، برای ویاودیهای اینترنتی، سراسر خیر بود. سازمان سینمایی تا پیش از سال 99، تمام تلاش خود را به کار بست تا فضایی برای تولیدات اینترنتی و اعتماد مردم به آنها فراهم آورد. با وجود تمامی تلاش دولتیها، نه سرمایه چندانی جذب ویاودیها شد و نه مردم، از دوگانه سنتی خود یعنی سینما و شبکه نمایش خانگی دست برداشتند.از اواخر سال 98 که بحث تعطیلی سینماها و خانهنشینیهای اجباری مردم مطرح شد، یک توفیق اجباری نصیب پلتفرمهای اینترنتی شد که تولیدات سینمایی و محصولات شبکه نمایش خانگی را به مردم در خانه عرضه کنند. سازمان سینمایی هم پشت کار ایستاد و به این ترتیب، مردمی که نهتوان سینما و تئاتر رفتن داشتند و نه میتوانستند محصولات شبکه نمایش خانگی را خریداری کنند، ترجیح دادند به این ویاودیها روی آورده و محصولات ارائهشده در این مدیوم را تماشا کنند.
رفتهرفته فضا برای این ویاودیها باز شد و مردم به تماشای فیلم و سریال از درگاههای اینترنتی عادت کردند. مسیری که بسترهای اینترنتی پخش فیلم و سریال باید در چند سال میپیمودند، بهناگاه در چند هفته سپری شد و آنها توانستند در کنار حمایتهای مالی دولتی، با هزینههای اشتراکی که از مردم میگرفتند، به سود سرشاری دست یابند.
این سود سرشار، تجربههای بینالمللی پلتفرمهای اینترنتی را هم به میان آورد تا این ویاودیهای کوچک که تا همین چند ماه قبل، اقبال حداقلی مردم را هم پشت سر خود نمیدیدند، به سریالسازی روی بیاورند. این زمینه مصادف شد با سرازیرشدن بودجه بخش خصوصی و اسپانسرها که سرعت جریان تولید را دوچندان کرد. کارگردانان بسیاری به دلیل محدودیتها و تعطیلیهای سینما، به سریالسازی برای این ویاودیها روی آورند و سلبریتیها که گمان میبردند تعطیلی جریان تولیدات سینمایی، به ضرر آنها تمام میشود، تماموقت در این سریالها بازی کرده و توانستند به مدد بودجه مطلوب سریالها، دستمزدهای خود را بالاتر ببرند.
بنابراین کرونا مستقیما به هویت مستقل ویاودیها و فربهشدن سلبریتیها کمک کرد و بقیه ارکان سینما و تولیدات آن را به زمین زد. ویاودیها در طول یکسال، رشد قابلاعتنایی داشتند و حالا به یکی از ارکان تولید سریال در کشور تبدیل شدهاند که بهتنهایی قابلیت جریاندهی به برخی نرمها را دارا بوده و حالا باید در بسیاری از تصمیمگیریها شرکت داده شوند. هر چند که این پلتفرمها، تنها به تولید و عرضه سریال همت میکنند و امنیت چندانی را برای محصولات خود به همراه ندارند که البته این، یک قاعده جهانشمول است و حتی وقتی فیلم یا سریالی در آمریکا از بسترهای اینترنتی نمایش داده میشود، خیلی زود مورد قاچاق قرار گرفته و به شیوههای غیرقانونی تکثیر داده میشود. این قابلیت منفی نیز به کار ویاودیهای وطنی آمد تا کمترین انتقادها به مصونیت آثار پخششده از این مدیوم وارد آید.
تا کجا باید تاب آورد؟
ویاودیها با توجه به اینکه بسترهای جدید تولید و عرضه محصولات فرهنگی هستند، هنوز خلأهای بسیاری را به خود میبینند. خلأهایی که سبب میشود تا برخی قوانین قدیمی، دور زده شود و زمینه فعالیتهای مافیایی در آن فراهم آید. همچنان که در ابتدای مسیر، گزارش مالی شفافی از ورودی و خروجی این پلتفرمها، نحوه هزینهکرد و حتی شکل قراردادهای آنها بیرون نیامد تا در یک فضای منقبض، اطلاعات چندانی راجع به دریافتیها یا نحوه حمایت از سلبریتیها و چهرههایی که مجاب به حضور در سریالها شدند، منتشر نشود.
و همین پنهانکاریها سبب شده تا اهالی بدنه سینما نسبت به تبعیضهایی که به آنها میشود، اعتراضهایی را به زبان بیاورند. ویاودیها همچنان بر این اصل کهنه اصرار دارند که سلبریتیها، ویترین محصولات هستند و از این طریق میتوان مخاطب را نسبت به اثری حساس و پیگیر کرد. حال آنکه مردم طی ماههای گذشته، چندین سریال و برنامه سلبریتیمحور را به دلیل عدمکیفیت لازم کنار گذاشتند و استقبال چندانی از آنها به عمل نیاوردند. مثلا مسابقه «هفتخان» با اجرای «محمدرضا گلزار» یا قسمتهای ابتدایی «مردم معمولی» به کارگردانی «رامبد جوان» که توسط سامانه اینترنتی جمعآوری شد. یا همین الان سریالهای «دراکولا»ی مدیری یا «گیسو» که چندین چهره شاخص را در خود دارد. اینکه چرا ویاودیها با وجود این حجم شکست، همچنان خود را مجاب به حمایت بیچونوچرا از سلبریتیها میکنند، نکته عجیب ماجراست.
حمایتهایی که به پرکاری سلبریتیها و تخصیص بخش اعظمی از بودجه به آنان منجر شده و این جماعت اندک را فربهتر و بدنه سینمایی کشور و اقتصاد مرکزی سینمای ایران را فقیرتر کرده است. نمود و اثرات دستمزد بالا به سلبریتیها در سریال، خیلی زود خود را در سینما نشان داده و اگر این داده، نهادینه شود، وضعیت بغرنج سینما را وخیمتر میکند. آنهم در ماههایی که سینما همچنان نتوانسته به وضعیت نرمال خود بازگردد و افزایش 20 درصدی قیمت بلیت نیز سبب کاهش معنادار تعداد مخاطبان سینمایی کشور شده، بالارفتن چندصد درصدی دستمزد سلبریتیها در حکم تیرخلاصی است که تنها به افزایش رقم تمامشده تولید منجر میشود.
و این یعنی سقوطآزاد حجم قابلتوجهی از تولیدات سینمایی که از یکسو با کرونا و تعطیلیهای ناخواسته مواجه است و از سوی دیگر، صف طویلی از فیلمهای آماده نمایش را به خود میبیند؛ از دیگر سو، از کاهش معنادار مخاطبان خود به دلایلی چون تورم و گرانی متضرر است و حالا با این بالارفت هزینه تمامشده، عملا خود را در یک سراشیبی محض میبیند که باید همان هزینههای انجامشده را از گیشه سینما و فروش رایت ویدئویی به دست آورد که قطعا نمیتواند.
قطعا نهادها و مسئولان ناظر باید جدیتر از هر زمان دیگری به این مقوله ورود کرده و آن را امری شخصی یا دوطرفه میان تهیهکننده و بازیگر قلمداد نکنند. این، آتشی است که اگرچه توسط تهیهکننده و بازیگر ایجاد میشود، اما دود آن، به چشم اصل سینما و تمام آدمهایش میرود. اینبار دیگر با یک یا چند فرد مواجه نیستیم، با یک جریان برانداز مواجهیم.