تاریخچه کریسمس از اروپا تا ایالات‌‌متحده

هرساله هنگام برگزاری جشن‌‌های کریسمس، محافظه‌‌کاران و رهبران مذهبی از تجاری‌‌سازی این تعطیلات و از دست رفتنِ هرچه بیشترِ حس و حال مسیحی آن گلایه می‌‌کنند. به نظر می‌‌رسد بسیاری از مردم تصور می‌‌کنند که تولد حضرت مسیح در گذشته به روشی روحانی‌‌تر جشن گرفته می‌‌شد.

تاریخ انتشار: ۱۸:۱۲ - یکشنبه ۱۲ دی ۱۴۰۰
مدت زمان مطالعه: 4 دقیقه

اما چنین باورها و تصوراتی چندان مبنای تاریخی ندارند. من پژوهشگر تاریخ بین‌‌الملل هستم و به‌‌طور خاص به مطالعه چگونگی ظهور جشن‌‌های کریسمس در برخی شهرهای آلمان در حوالی سال 1800 و همچنین گسترش این سنت در سرتاسر جهان پرداخته‌‌ام.
بااینکه اروپایی‌‌ها از قرن‌‌ها پیش برای جشن گرفتن تولد حضرت مسیح به کلیسا می‌‌رفتند و تشریفات مذهبی خاصی را به‌جامی‌‌آوردند اما روش تجلیل و تکریم آن‌‌ها مشابه آنچه امروزه انجام می‌‌شود، نبوده است. سنت تزئین کردن درخت کریسمس و هدیه دادن در روز 24 دسامبر که در آلمان آغاز شد، تا پایان قرن هجدهم میلادی هنوز به سایر فرهنگ‌‌های مسیحی اروپایی راه نیافته و تا دهه 1830 هم هنوز وارد آمریکای شمالی نشده بود.
چارلز هزول1، مهندس و مورخی که به ثبت و ضبط جزئیات زندگی روزمره در نیویورک می‌‌پرداخت، در کتاب خود «خاطره‌‌بازی‌‌های پیرمردی هشتادساله از شهر نیویورک»2 نوشته است که در دهه 1830 میلادی، خانواده‌‌های آلمانی ساکن منطقه بروکلین3، درخت‌‌های کریسمس را با لامپ و وسایل تزئینی دیگر آرایش می‌‌کردند. هزول آن‌‌قدر درباره این سنت جدید کنجکاو بوده است که در یک شب بسیار سرد و طوفانی به بروکلین می‌‌رود، فقط برای اینکه بتواند از پشت پنجره خانه‌‌ها این درخت‌‌های کریسمس را تماشا کند.

اولین درخت‌‌های کریسمس در آلمان

تازه اواخر دهه 1790 میلادی بود که سنت‌‌های کریسمسی جدید یعنی تبادل هدایا و برافراشتن درخت‌‌های آراسته‌‌شده با شمع‌‌های مومی و تزئینات دیگر در آلمان بنا نهاده شد. این رسم جدید خارج از دایره رسومات مذهبی مسیحیان و به‌‌طور کامل مستقل از آن‌‌ها بود.
ایده قرار دادن شمع‌‌های مومی روی یک درخت همیشه‌‌سبز از روی یکی از سنت‌‌های مشرکین (غیر مسیحیان) الهام گرفته شده بود. مشرکین با روشن کردن آتش‌‌های بزرگ در تاریخ 21 دسامبر، انقلاب زمستانی را جشن می‌‌گرفتند. هدف از افروختن این آتش‌‌های بزرگ در تاریک‌‌ترین روز سال، فراخواندن خورشید و نشان دادن راه خانه به او بود؛ اما نکته جالب‌توجه اینجاست که درخت نورانی کریسمس در اصل نسخه‌‌ای خانگی از همین آتش‌‌های بزرگ بود.
ساموئل تیلور کالریج4، شاعر برجسته انگلیسی، در سال 1799 گزارش کرد که چنین درختی را در یک خانه خصوصی در شهر راتسبورگ5 در شمال غربی آلمان دیده است و به‌این‌ترتیب، اولین توصیف رسمی از یک درخت کریسمس تزیین‌‌شده توسط یک خانواده آلمانی را ارائه کرد. ای. تی. اِی. هافمن6، شاعر آلمانی، هم در سال 1816 داستان مشهور خود «فندق‌‌شکن و شاه موشان»7 را منتشر کرد. این داستان دربردارنده اولین گزارش ادبی از یک درخت کریسمس است که با سیب، شکلات و لامپ‌‌های نورانی تزئین شده است.
از همان ابتدا، از تمام اعضای خانواده ازجمله کودکان انتظار می‌‌رفت که در کار هدیه دادن شرکت داشته باشند. این هدایا را یک شخصیت مرموز و فراطبیعی نمی‌‌آورد بلکه آشکارا بین اعضای خانواده ردوبدل می‌‌شدند و نمادی از یکی از جلوه‌‌های فرهنگی جدید طبقه متوسط یعنی برابری و مساوات‌‌خواهی بودند.

از ریشه‌‌های آلمانی تا خاک آمریکا

گردشگران آمریکایی که در نیمه اول قرن نوزدهم از آلمان دیدن کردند، متوجه توان بالقوه این مراسم برای ملت‌‌سازی در سرزمین خود شدند. جورج تیکنور8، استاد دانشگاه هاروارد، اولین آمریکایی بود که این نوع متفاوت از جشن‌‌های کریسمسی را برپاداشت. او در سال 1835 در مراسمات جدید کریسمس شرکت کرد و سودمندی آن برای خلق یک فرهنگ ملی را موردستایش قرار داد. در همان سال، تیکنور و دختر 12ساله‌‌اش، آنا، در درسدن9 به خانواده کنت فون اونگرن استرنبرگ10 ملحق شدند و کریسمسی به‌‌یادماندنی را رقم زدند.
گردشگران آمریکایی دیگری که به آلمان سفر کردند و ازجمله مهم‌‌ترین آن‌‌ها می‌‌توان به چارلز لورینگ بریس11 اشاره کرد که حدود 20 سال بعد شاهد یک جشن کریسمس در برلین بود، این مراسم را یک جشنواره خاص آلمانی می‌‌دانستند که می‌‌توانست مردم را گرد هم جمع کند.
ازنظر تیکنور و بریس، این سنت مثل نوعی چسب احساسی عمل می‌‌کرد که می‌‌توانست خانواده‌‌ها و اعضای یک ملت را گرد هم بیاورد. تیکنور در سال 1843 از چند تن از دوستان شاخص خود دعوت کرد که برای برگزاری جشن کریسمس در خانه‌‌اش در بوستون به او ملحق شوند، جشنی که شامل یک درخت کریسمس و هدیه دادن هم می‌‌شد.
اما مهمانی تیکنور اولین جشن کریسمس برگزارشده در ایالات‌‌متحده نبود که یک درخت کریسمس را هم دربرمی‌‌گرفت. پیش از آن، خانواده‌‌های آلمانی-آمریکایی این سنت را با خود به ایالات‌‌متحده آورده بودند و درخت‌‌های کریسمس را در جشن‌‌هایشان برمی‌‌افراشتند. بااین‌وجود، این نفوذ و اعتبار اجتماعی تیکنور بود که گسترش و پذیرش عمومی سنت بیگانه برافراشتن درخت کریسمس و تبادل هدایا را در جامعه آمریکا تضمین کرد.

معارفه بابانوئل

در طول بخش اعظم قرن نوزدهم، جشن گرفتن کریسمس با درخت‌‌های تزیین‌شده و هدیه دادن به اعضای خانواده همچنان در جامعه آمریکا یک پدیده حاشیه‌‌ای بود. اغلب آمریکایی‌‌ها هنوز هم نسبت به این سنت جدید مردد و نامطمئن بودند. برخی از آن‌‌ها احساس می‌‌کردند باید از بین سنت‌‌های انگلیسی قدیمی‌‌تر مثل آویزان کردن جوراب روی شومینه برای گذاشتن هدیه در آن و رسم جدید قرار دادن هدایا در کنار یک درخت کریسمس تزیین‌شده یکی را انتخاب کنند. علاوه بر این، پیدا کردن عناصر لازم برای اجرای این سنت آلمانی هم دشوار بود. باید اول مزارعی ایجاد می‌‌شدند که بتوان درخت‌‌های کریسمس را در آن‌‌ها پرورش داد و وسایل تزئینی دیگر هم باید در کارخانه‌ها و کارگاه‌‌ها تولید می‌‌شدند.
مهم‌‌ترین گام‌‌ها در راستای ادغام کریسمس در فرهنگ عامه آمریکا در بستر جنگ داخلی این کشور برداشته شد. در ماه ژانويه سال 1863، مجله هارپرز ویکلی12 در صفحه نخست خود تصویری از بابانوئل منتشر کرد که در سال 1862 در حال دیدار با ارتش اتحادیه بود. این طرح که کار توماس نست13، کارتونیست آلمانی-آمریکایی، بود، اولین تصویر بابانوئل به‌حساب می‌‌آید.
نست در طول سال‌‌های بعدی بیشتر روی تصویر بابانوئل کار کرد تا اینکه او به همان چیزی تبدیل شد که ما امروزه می‌‌شناسیم، پیرمردی شنگول با شکمی بزرگ و ریش سفید بلند. نست در سال 1866 «بابانوئل و کارهایش»14 را خلق کرد، طرحی پیچیده و با جزئیات فراوان از وظایف بابانوئل، از درست کردن هدایا گرفته تا ثبت و ضبط رفتارهای کودکان. این ایده که بابانوئل با سورتمه سفر می‌‌کند و سورتمه‌‌اش را گوزن‌‌های شمالی می‌‌کشند هم از روی همین نقاشی نست گرفته شده است.
اعلام رسمی کریسمس به‌‌عنوان یکی از تعطیلات فدرال و برافراشتن اولین درخت کریسمس در کاخ سفید، گام‌‌های نهایی در راستای تبدیل این جشن به یک سنت آمریکایی بودند. در تاریخ 28 ژوئن سال 1870، کنگره آمریکا قانونی را تصویب کرد که به‌موجب آن روز کریسمس، روز سال نو، روز استقلال و روز شکرگزاری به‌‌عنوان تعطیلات رسمی برای کارمندان فدرال اعلام شدند. در ماه دسامبر سال 1889، بنجامین هریسون، رئیس‌‌جمهور وقت ایالات‌‌متحده، رسم برافراشتن درخت کریسمس در کاخ سفید را بنیان نهاد؛ و این‌‌چنین بود که کریسمس درنهایت به یک سنت آمریکایی تبدیل شد.
پی‌‌نوشت‌‌ها:
1. Charles Haswell
2. Reminiscences of an Octogenarian of the City of New York
3. Brooklyn، یکی از قدیمی‌‌ترین مناطق شهر نیویورک
4. Samuel Taylor Coleridge
5. Ratzeburg
6. E.T.A. Hoffmann
7. Nutcracker and Mouse King
8. George Ticknor
9. Dresden، شهری در آلمان
10. Count von Ungern-Sternberg
11. Charles Loring Brace، خیر آمریکایی و از مدافعان رفاه کودکان
12. Harper’s Weekly
13. Thomas Nast
14.
Santa Claus and His Works

این مطلب ترجمه مقاله‌‌ای است به قلم توماس آدام، دانشیار مطالعات بین‌‌الملل در دانشگاه آرکانزاس، که در تاریخ 6 دسامبر 2021 در وب‌‌سایت کانورسیشن (theconversation.com) منتشر شده است. این سازمان رسانه‌‌ای می‌‌کوشد نتایج پژوهش‌‌ها و مقالات منتشرشده توسط محققان، متخصصین و دانشگاهیان حوزه‌‌های مختلف را در دسترس عموم قرار دهد.