به گزارش اصفهان زیبا؛ ازجمله نکتههایی که همواره در هر انتخاباتی مطرح میشود، سالمبودن انتخابات است؛ اینکه افراد اطمینان حاصل کنند انتخابات از سلامت کامل برخوردار است.
این در حالی است که انتخابات برگزارشده طی این سالها در جمهوری اسلامی ایران با حضور ناظران و ابزارهای نظارتی و همچنین فرایند تعریفشده اخذ رأی از مصونیت بالایی برخوردار بوده است؛ درعینحال این نیز قابلانکار نیست که در شعب اخذ رأی، تخلفهایی همچون حضور افراد سودجو جهت تبلیغ در صفوف مراجعان یا اقدامات پنهانی خلاف قوانین و موازین اخلاقی هم رخ دهد که در این شرایط کلیه اعضای شعب اخذ رأی در برابر این اقدام مشهود مسئولیت دارندوالبته وجود چنین تخلفهایی که بتواند نتایج کلی انتخابات را تغییر دهد، نیز بعید است.
آنچه در این مبحث قابلتأمل است، فارغ از برگزاری انتخابات سالم، وجود فضای سالم انتخاباتی است. به عبارتی، حفظ سلامت خودِ انتخابات همراه با حفظ سلامت فضای انتخابات هر دو در کنار هم به یک رویداد رقابتی سالم ختم میشود؛ چراکه فضای انتخابات لازم است از سلامت کافی برخوردار باشد تا زمینهساز یک رقابت سالم باشد و نامزدهای انتخاباتی بهطور قوی و سالم با یکدیگر در این فضا به رقابت بپردازند.
با همه اینها، اصل اول حاکم بر ایجاد فضای رقابتی سالم از هر حیث، شرکت همگان در انتخابات است؛ به همین خاطر توجه به بحث مشارکت در هر دوره از رقابتهای انتخاباتی مطرح است. مشارکت حداکثری در انتخابات، زمینهساز فضای سالم انتخابات است؛ شرایطی که حتی تأثیر حضور افرادی را که به نظام اسلامی هم اعتقاد ندارند، بااهمیت جلوه میدهد. انتخابات ایران نیز نه صرفا از نگاه داخلی، بلکه بر طبق معیارهای متعارف بینالمللی از بهترین و سالمترین انتخابات از حیث مشارکت مردمی برخوردار است که البته بهرغم تأکید بر وجود چنین فضایی شاهد ایفای نقش و دخالت فضای مجازی با تأثیر بر افکار عمومی و درنهایت میزان مشارکت نیز هستیم.
درواقع مؤثرترین و کمهزینهترین اقدام دشمنان با هدف تأثیرگذاری بر انتخابات ایران و مشارکت مردم، استفاده از همین فضای رسانهای و مجازی است؛ پس اگر چنین استنتاج کنیم که فضای انتخاباتی میتواند از یک فضای جنگی برخوردار باشد، بیراه نگفتهایم. ازطرفی، لزوم شناخت ما از انتخابات و داوطلبان و همان فضای انتخاباتی، میدان جنگ شناختی را هم نفوذپذیر میکند. جنگ شناختی یکی از پدیدههای بسیار مهم با خاصیت سرعت و تغییر است که با ارتباطدهی مغز انسان و جنگ شناختی میتوان وجه متمایز میدان عمل را از جنگ دانشی، جنگ اطلاعاتی یا جنگ سایبری تفکیک کرد؛ جنگ شناختی نیز بهدنبال کنترل جریان اطلاعات است که بهتبع آن، بر خوانش مخاطبان اثر میگذارد.
کنترل انتخابات در ایجاد آگاهی از وضعیت همهجانبه
توانایی ایجاد آگاهی از وضعیت، عامل اصلی کنترل و موفقیت در کارزار انتخابات است. به عبارتی، نبرد، نبرد اعتماد و تلاش برای حقیقت است که محوریت دارد. تمام تلاش جنگ شناختی برای مدیریت ادراک بوده و کارکرد ادراکسازی پیدا کرده است؛ بر این اساس، جنگی پنهان و چندلایه در عرصه تصویرسازی از حقیقت و ادراکسازی برای انسانها با هدف دستگیری ابتکارعمل در مدیریت افکار عمومی وجود دارد.
بهرهگیری از هوش مصنوعی و الگوریتمسازی در شبکههای مجازی و استفاده از علوم عصبشناختی و رفتاری مبتنی بر الگوهای مدیریت ادراک در حوزه جنگ شناختی تعریف میشود. تبلیغات سیاسی دونالد ترامپ در 2016 در آمریکا را بایستی نقطه عطفی در تاریخ تبلیغات سیاسی و همچنین بهرهبرداری از دادههای رفتاری در جهان دانست. این اولین تبلیغات سیاسی بود که در آن از تحلیل دیتای بزرگ و پوشش رسانهای گسترده مبتنی بر دیتا استفاده شد؛ امری که سابق در امور تجاری فعال بود و پا به عرصه سیاست گذاشت و تبدیل به یک روند در حوزه جنگ شناختی شد.
در قلمروی حوزه جنگ شناختی، اعم از علوم ریز عصبشناختی، ابزارهای تصویربرداری عصبی و دستکاری عصبی و سایبری، هوش مصنوعی، تبلیغات سیاسی هدفمند، پردازش زبان طبیعی برای هدفقراردادن احساسات، فناوری دیپ فیک و… از مدلهای مختلف ابزاری این حوزه هستند. حال با اذعان به اهمیت فضای مجازی و رسانهها چگونگی اداره حوزه شناختی و آگاهی موقعیتی در حوزه شناختی بسیار مهم است. اخبار و دادههای جعلی در رقابتهای انتخاباتی که بهطور گسترده در فضای مجازی مطرح میشود، اهداف اصلی برای تولیدکنندگان این اخبار است و البته این موضوع خود یکی از مباحث مهم امنیت انتخابات بهشمار میرود. حالا با قرارگرفتن در این موقعیت چه عملی باید انجام داد و در چنین فضایی چه درکی بهکار میآید؟ باید در برابر چالشهای اصلی مدیریت ادراک و تلاش برای نفوذ در ادراک بهرهبرداری از حقیقت موردغفلت قرار نگیرد؛ همچنین دراینبین باید بهصورت دیدهبانی خبر یا دروازهبانی بین اخبار تفکیک و تمایز قائل شویم و ازطرفی، با استناد به اصول سواد رسانه صحیح در اخبار دقتنظر صورت گیرد.
سه مؤلفه دیدهبانی اخبار
در مواجهه با اخبار واقعی و غیرواقعی سه نکته و مؤلفه دیدهبانی مدنظر است؛ اینکه چه منبعی این محتوا را به اشتراک گذاشته است؟ انتشار این محتوا با کدام هدف اعلامی یا پنهان صورت گرفته است و چه جریانها یا افرادی از انتشار این محتوا سود میبرند؟ لذا میبایست عنوان خبرها با کمی شک دیدهشده و با محتوا نیز تطبیق داده شود. چنانچه ساختارهای نامتعارفی وجود دارد، اشکال آن موردتوجه قرار گیرد، به عکسها توجه شود، به تاریخ گزارش توجه شود و شواهد موردبررسی قرار گیرد.
نبود هیچ منبع از نویسنده نیز میتواند از نشانههای جعلیبودن خبر باشد. ازطرفی، پرسش اساسی درخصوص انتشار یک محتوای ضدانقلابی یا ضدانتخاباتی یا کلیپی که با آن مواجه میشویم و ناامیدی را در خصوص آینده کشور منتشر میکند، این است که جریانها یا افرادی که از انتشار این محتوا سود میبرند، چه کسانی هستند؟ نکتههای اساسی که میتوانند سهم بسزایی در فضای مجازی با هدف جلوگیری از تأثیر مخرب آنها بر اذهان عمومی داشته باشند. ازطرفی، دیدهبانی خبر در فضای مجازی آنهم در ایام انتخابات به این نکته مهم اشاره دارد که ما باید علاوه بر خودمان، چنین نوع دیدهبانی از خبر را به جامعه نیز تعمیم دهیم.
در این فضا چهار اصل بنیانی بهعنوان پیشنهاد سیاست عمومی از دولت و ملت موردانتظار است: 1. آشکارسازی پیامرسانی سیاسی که کاربران بدانند چه کسی پیام سیاسی را برای آنها ارسال میکند؛ 2. کنترل الگوریتمهای انتخاب محتوا؛ 3. مقابله با سوء اطلاعات که کشور باید بهطور فعالانه از تمامیت گفتمان سیاسی داخلی خود در برابر ضداطلاعات محافظت کند و با توانایی و ظرفیت کنشگری نفوذ خارجی را کاهش دهد؛ 4. مقابله با عملیات فریب سیاسی دشمن که اگر کنشگران شرور بتوانند مقیاسها را به نفع کنشگر سیاسی خاص یا کشور متخاصم تغییر دهند، ساخت سیاسی و امنیت ملی درخطر است و باید اقدامات لازم برای جلوگیری یا مسدودکردن عملیات فریب سیاسی یا عدم کارایی آنها انجام شود.