به گزارش اصفهان زیبا؛ جنگ و گردشگری در معنا و محتوا دو قطب متضاد هستند. اما آیا میتوان این دو قطب را در کنار هم قرار داد و گفت عناصری همچون جنگ، مرگ، کشتار، خون و خونریزی میتواند در کنار گردشگری که فعالیتی به ظاهر شاد و سرخوشانه است، قرار گرفته و گردشگری در مکانهایی همچون آرامستانها شکل بگیرد؟ در پاسخ به این سؤال بیدرنگ میتوان گفت بله. اما چرا؟ پرواضح است که گردشگری در معنای ظاهری خود گشتوگذار و سرخوشی است؛ اما معنای واقعی و تعریفی که در نهادهای بینالمللی و علمی از این پدیده شده چیز دیگری است.
گردشگری را میتوان سفر به محلی بهجز محل معمول زندگی خود دانست که مشمول اقامت هم بوده و کمتر از یک سال باشد. طبیعی است هرکس از این سفر انگیزههای خاص خود را دارد؛ اما اگر برای مثال یک شهروند اصفهانی به گلستان شهدا مراجعه کند و چندساعتی را در این محل بگذراند، با راهنما یا بدون راهنما، باز هم در دستهبندی گردشگری بهحساب میآید؟ پاسخ به این سؤال هم مثبت است. بله این شهروند بهعنوان بازدیدکننده شناخته میشود. حال این فرد میتواند هر انگیزهای برای گشتوگذار در گلستان شهدا داشته باشد. امروزه بهجای اینکه انواع گردشگری را بر اساس محل انجام فعالیتها تعریف کنند، اغلب براساس انگیزه فرد در بازدید از آن یا نوع فعالیتی که در آن انجام میشود، تعریف میکنند؛ بنابراین میتوان گلستان شهدا را بستری برای انواع خاصی از گردشگری تعریف کرد.
گلستان شهدا، بستری تاریخی برای بیان روایتها و داستانهای ناشنیده: برخی برای شناخت شهدای مدفون در این محل، به آن مراجعه میکنند. این شناخت میتواند در هر سطحی باشد. میتواند شناخت هر فردی از فرماندهان نظامی تا سربازان را در بر بگیرد یا میتواند دربرگیرنده شناخت تاریخ جنگ در آن دوره مشخص و نقش شهر اصفهان در پیشبرد روند جنگ باشد. آنچه مهم است نفس مسئله شناخت و آگاهی از موضوعی خاص است؛ چنانچه یویل آن را بهعنوان انگیزهای بیرونی برای تجربههای مشابه در نظر میگیرد و در این محل بهتر از هر جای دیگری میسر است.
از طرفی اصفهان را شهر روایتها و داستانها میدانند. گلستان شهدا خود بهتنهایی کتاب هزار و یک شب است. تعداد زیادی از شهدای جنگ هشت ساله در این مکان آرمیدهاند و هرکدام روایت یا روایتها دارند و بازگو کردن این روایتها خود میتواند گلستان شهدا را بهعنوان جاذبهای گردشگری مطرح کند.
گلستان شهدا یادمانی از هشت سال مقاومت: دلیل دیگری که میتواند یک فرد را به این مکان بکشاند، صرفا ادای احترام به مقام شهدا و یادبود ازخودگذشتگی و ایثار این افراد است و بهنوعی فرد با حضور در این محل میخواهد از عمل شجاعانه شهدا قدردانی کند؛ بنابراین قدرشناسی و سپاسگزاری از شهدا و اقدام ایشان انگیزه این گروه برای حضور در گلستان شهدا بوده است.برخی افراد به مناسبتهای مختلف، اعم از اعیاد و مناسبتهای مذهبی برای شرکت در مراسمهای مذهبی در این محل حاضر میشوند.
گلستان شهدا مقصدی برای گردشگری معنوی
گروهی دیگر بدون درنظرگرفتن زمان خاصی صرفا به دلیل نیاز روحی و روانی که برای حضور در این محل و درک معنویت فضا داشتهاند، در زمره مراجعهکنندگان قرار میگیرند. امروزه زندگی ما در جامعهای نیمهمدرن و صنعتیشده، مملو از تنش و درگیریهای روحی و روانی است و ازآنجاییکه به دنبال محلی برای تخلیه این تنشها هستیم، فضایی آرام و بهدور از هیاهوی زندگی میتواند یک نسخه درمانگر باشد.
هرکس بسته به روحیات خود و با درنظر گرفتن اعتقادات دینی و شخصی، مکان، زمان و فعالیتی مشخص را برای تخلیه تنشهای روزمره در نظر میگیرد. همانطور که میتوان از بودن در یک طبیعت بکر و زیبا لذت برد، همانطور که میتوان در جمعی دوستانه خود را رها کرد، به همانگونه هم میتوان از فضایی آرام و ساکت لذت برد و خود را به آرامش رساند.
این همان چیزی است که در ادبیات آکادمیک گردشگری میتوان بهعنوان گردشگری معنوی از آن یاد کرد. جایی که فرد میتواند خود را قبل و بعد از حضور در آن با هم مقایسه کند و تفاوت آن را احساس کند، هرچند قابلیت بیان در قالب کلمات را نداشته باشد. این موضوع نهتنها برای بازدیدکنندگان و گردشگران داخلی بلکه برای گردشگران خارجی هم میتواند مؤثر باشد؛ چراکه جنگ مفهومی است که کموبیش همه مردم جهان با آن آشنایی نسبی دارند.
حال یا خودشان درگیر این پدیده بودهاند یا تصاویری از آن را در سایر نقاط جهان از طریق رسانهها دیدهاند. بنابراین قدرت درک تلخی و ناکامی آن را دارند. چهبسا حضور در این محل و قدم زدن در بین قبور شهدا و دیدن تصاویر شهدا یادآور تجربه تلخ خود ایشان از جنگ بوده و حس همدردی قویتری را در آنها ایجاد کند. پرداختن به این مقوله در گلستان شهدا نیازمند حفظ هویت و اصالت مکان است و نباید با فضاسازیهای نامناسب و پرتکلف، حال و هوای آن را دچار دستخوش و تغییرات اساسی کرد. آرامستان کشتهشدگان جنگ در اغلب نقاط دنیا وجود دارد و بهعنوان محلی برای جذب افراد عرضاندام میکند.
گلستان شهدا، بازگشتی از روی حس دلتنگی
با اینکه حدود چهار دهه از جنگ هشتساله میگذرد و احتمالا بازماندگان برخی از کشتهشدگان در این جنگ، شهدا، در قید حیات نباشند، ولی هنوز با قدم زدن در بین قبور شهدا، به قبوری برمیخوریم که دورتادور آن پر از گل است. همچنین اگر روزهای پنجشنبه یا جمعه به این محل سری بزنید، قبوری را میبینید که دورتادور آن آبوجارو شده و فرد یا افرادی در کنار آن نشسته یا ایستادهاند. اینها بازماندگان شهدا هستند. اقوام درجه یک یا درجه دو که هنوز هم خود را مقید میدانند هر هفته یا چند هفته یک بار به قبور شهدای خود سربزنند و تجدید خاطره کنند.
این گروه را میتوان از وفادارترین بازدیدکنندگان دانست و دلیل آن چیزی نیست جز حس دلتنگی.نکته دیگری که میتواند بهعنوان یک عامل مثبت درباره گلستان شهدا در اصفهان مدنظر قرار گیرد، اختلاط این محل با بخشهایی از تخت فولاد، آرامستان قدیمی شهر است که جنبه تاریخی فراتر از جنگ هشت ساله را به آن میدهد. بهجرئت میتوان گفت از قدیمیترین بخشهای تختفولاد، مقبره منسوب به یوشع نبی است که به همراه مسجد و زورخانهای به همین نام در تکیه لسانالارض قرار دارد. علاوه بر آن میتوان تعداد زیادی از مقابر بزرگان مدفون در این قسمت را هم به آن اضافه کرد که نشان از قرارگیری گلستان شهدا بر روی بخشهایی از تختفولاد دارد و این جنبه تاریخی را هم میتوان در جاذبههای آن لحاظ کرد.
آیا گلستان شهدا را یک جاذبه گردشگری بدانیم؟
برای پاسخ به این سؤال از دو جنبه باید آن را موردبررسی قرار داد. اول اینکه بسیاری گردشگری را یک فعالیت سرخوشانه و شاد در نظر میگیرند و این موضوع سبب میشود اساسا گردشگری را با هویت مقدسگونه گلستان شهدا در مغایرت ببینند. همانگونه که پیش از نیز به آن اشاره شد، افراد برای حضور در یک محل انگیزههای مختلف دارند و این موضوع به فعالیتهای متفاوتی نیز منجر میشود که هیچکدام از آنها با محتوای سرخوشانه موافقتی ندارد و فردی که زمان و انرژی و هزینه برای حضور در این محل صرف میکند، خواه شهروند اصفهانی باشد، هموطن ایرانی باشد یا یک گردشگر خارجی؛ مسلما اهدافی جز هدف سرخوشی و تفریح ظاهری دارد؛ بنابراین از این جنبه بهوضوح مشخص میشود که گلستان شهدا میتواند یک جاذبه گردشگری در شهر اصفهان شناخته شود؛ چراکه داستانهای زیادی برای روایت دارد، جو مساعدی برای همراه کردن بازدیدکننده با حس مکان دارد، ازنظر جنبههای تاریخی غنا دارد و میتواند با بخشهای دیگری در شهر اصفهان همپیوند شود و بنای یادبود و مقابر دیگری که در این محدوده قرار گرفته هم میتواند جذاب باشد.
جنبه دیگری که باید به آن پرداخت، این موضوع است که آیا گلستان شهدا امکانات و زیرساختهای مناسب جهت میزبانی از گردشگران و بازدیدکنندگان را دارد؟ با یک بررسی ساده میتوان پاسخ شفافی به این پرسش داد؛ تا حدودی بله. دسترسی به این محل آسان است و علاوه بر استفاده از وسایل نقلیه شخصی میتوان از حملونقل عمومی جهت رسیدن به آن بهره برد، گرچه در زمانهای اوج تقاضا برای حضور در این مکان، پارکینگ یک معضل اساسی میشود.
اطلاعرسانی و آگاهیبخشی در گلستان شهدا تا حدودی انجام شده است. علاوه بر تولیدات رسانهای و چاپی که جایی بهجز گلستان شهدا منتشر میشود، نقشه راهنمای گلستان شهدا، نرمافزار مربوط به گلستان شهدا، تابلوهای راهنما در سطح گلستان شهدا را هم میتوان بهعنوان ابزارهای اطلاعرسانی مدنظر قرار داد. جدای از این موارد برقراری تورهای گلستانگردی و آشنایی با شهدا با همراهی راهنما را که گاه خود از رزمندگان بوده است، هم میتوان بهعنوان یک فعالیت در راستای گردشگرپذیر بودن آن درنظر گرفت.
اهمیت برگزاری رویدادهای متعدد مذهبی و غیرمذهبی برای عموم یا گروههای سنی خاص نظیر مراسم ادعیه، رویداد فرهنگی فرمانده دلها، غبارروبی از قبور و… در جلبتوجه مخاطب و از دید گردشگری را هم نباید نادیده گرفت.وجود برخی زیرساختهای عمومی نظیر آب آشامیدنی، سرویس بهداشتی، مغازههای اغذیهفروشی و سوغاتفروشی را هم میتوان به موارد پیشین افزود.همه اینها مواردی است که دلالت بر یک جاذبه گردشگری بودن گلستان شهدا در اصفهان دارد؛ اما چرا تعداد و نوع گردشگرانی که از آن بازدید میکنند با جاذبههایی همچون میدان نقشجهان، عالیقاپو، سیوسهپل، چهلستون و… متفاوت است؟
پاسخ به این پرسش پرواضح است؛ اول به دلیل متفاوت بودن جنس جاذبه است و مسلما نوع گردشگران و بازدیدکنندگانی هم که جذب آن میشوند، متفاوتاند و آن را در زمره جاذبههای گردشگری علایق خاص قرار میدهند؛ دوم اینکه عموما اغلب گردشگران خارجی و داخلی ، شهر اصفهان را با جاذبههای پیشگفته، میشناسند و گلستان شهدا اصطلاحا جاذبهای گردشگری با برد محلی است.
گرچه در این مکان قبور شهدایی را میبینیم که در سطح ملی و حتی فراملی شناختهشده هستند و میتوانند جذبه ایجاد کنند، باز هم به دلیل خاص بودن نوع گردشگری، نمیتوان انتظار داشت همانند جاذبههای مطرح شهر مورد استقبال همه گردشگران قرار گیرند. گرچه مطلب بازاریابی برای جذب گردشگر در این نقطه هم به نظر مغفول مانده است و هنوز برنامهای برای آن وجود ندارد. طبیعی است با نگاهی چندبعدی به این مکان، با در نظر گرفتن حفظ هویت و اصالت آن، میتوان آن را در سطح ملی یا حتی فراملی بهعنوان جاذبه گردشگری مطرح کرد.




