به گزارش اصفهان زیبا؛ سالها و دهههای قبل که سیاستگذاری در ایران بهسوی مدار توسعه چرخید، آنچه اعمال و پیاده شد، ابعاد ملی داشت و سیاستهای ابلاغشده و اعمالشده، از بالا به پایین جاری بود. این نوع حکمرانی، حکایت از تمرکز و سلسلهمراتب داشت؛ تمرکز منابع و ایدهها در مرکز سیاسی و توزیع آنها بهصورت سلسلهمراتبی از این نقطه به پیرامون. یکی از مشکلات سیاستگذاری تمرکزی، ندیدن تفاوتها و یکیانگاشتن همه مناطق بدون درنظرگرفتن تنوعهای فرهنگی و اجتماعی محلی است.
این پدیده که از اواسط دهه 40 و با برنامه عمرانی سوم در ایران پا گرفت، تاکنون نیز ادامه داشته است؛ اما تقریبا از دو دهه قبل، چرخشی مهم در این نوع سیاستگذاری، بهوجود آمد و تا حدودی تفاوتهای محلی نیز در آن در نظر گرفته شد و رنگوبوی سلسلهمراتبی و تمرکزگرایانه بودن آن را کاهش داد.
مصداق این تغییر رویکرد برای اصفهان، روآوردن حکمرانان و سیاستگذاران اصفهانی به تدوین برنامههای راهبردی بوده که تاکنون نیز ادامه داشته است. در این نوع برنامهریزی با در نظر گرفتن اسناد بالادستی و سیاستهای کلان حاکمیتی، راهبردها و چشماندازهای منطقه، استان و شهر در بلندمدت و میانمدت تدوین میشود و فعالیتهای دستگاههای مختلف بر اساس آن صورت میپذیرد.
اولین برنامه راهبردی استان اصفهان در دهه 80 تدوین شد که به گفته نعمتالله اکبری، رئیس اسبق سازمان برنامهوبودجه اصفهان و یکی از تدوینکنندگان این برنامه، دو محور اصلی رویکرد گردشگری و رویکرد دانشبنیان برای اصفهان تدوین شد.
بهعبارتدیگر، مزیت نسبی استان اصفهان برای تولید ارزشافزوده، حوزه گردشگری و حوزه اقتصاد دانشبنیان در نظر گرفته شد؛ بااینحال، در حوزه دانشبنیان هیچ برنامه جامع مشخصی تدوین نشد تا چشمانداز دانشبنیان برنامه راهبردی را به فعلیت برساند؛طرح جامع حوزه گردشگری نیز تاکنون به سرانجام نرسیده است.
زاهد شفیعی، رئیس جهاد دانشگاهی واحد اصفهان، در اسفند سال گذشته گفت: سازمان میراثفرهنگی و گردشگری در ۱۳۸۲ طی انعقاد قراردادی اجرای طرح جامع گردشگری استان اصفهان را به یک شرکت مشاور سپرد.
اگرچه این طرح سال ۱۳۹۰ به پایان رسید، به دلیل برخی چالشها این طرح به تأیید شورای سیاستگذاری استان نرسید و بهنوعی الزامآوری یک طرح جامع را بهعنوان طرحی فرادست پیدا نکرد. بهواسطه اختلافزمانی و تغییرات بسیار زیاد طی ۱۸ سال گذشته (از ۱۳۸۲ تا ۱۴۰۰) که قرارداد بازنگری طرح جامع گردشگری استان اصفهان به جهاد دانشگاهی اصفهان سپرده شد، این طرح از سطح بازنگری فراتر رفت و بهنوعی، طرح جامع گردشگری اصفهان از اول تدوین شد.
در حال حاضر پیشنویس اولیه گزارش نهایی بازنگری طرح جامع گردشگری اصفهان برای بررسی تحویل سازمان میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان اصفهان شده است. اهمیت انجام طرح چنین است که طی دههای گذشته اصفهان هیچ طرح فرادستی در حوزه گردشگری وجود نداشته است.
از این گفتهها میتوان به این نتیجه رسید که پس از طی دو دهه، هنوز اصفهان طرحی برای گردشگری هم ندارد. این مقدمه نسبتا طولانی به این خاطر ذکر شد که نشان دهیم باوجود تغییری که در رویکردهای کلان برنامهریزی اتفاق افتاده است، این تغییرات در سطح منطقهای و شهری هنوز روی کاغذ بوده و به منصه اجرا درنیامده است.
نمونه مشخص آن هم این است که هنوز برای اصفهان در دو حوزه دانشبنیان و گردشگری هیچ طرح و برنامه جامعی وجود ندارد؛ اضافه بر این، در حوزههای دیگری نیز که اصفهان در آنها با مشکل روبهروست اعم از محیطزیست و حملونقل هم طرح و برنامه جامعی وجود ندارد.
اشتغال سبز در اصفهان
برنامهریزی به سبک جدید، دیگر به این شکل نیست که فقط رویکردهای اقتصادی ملی در نظر گرفته شود و دستورالعملهایی که برای کل کشور تجویز میشوند، در سطح استانها نیز پیاده شوند. آنچه در اقتصاد شهری در دو دهه گذشته در کل کشور، بهخصوص در اصفهان، برجسته شده، توجه به گردشگری است.
این رویکرد بهطور خاص برای اصفهان از چند جهت در اولویت قرار دارد: اول اینکه، اصفهان ازنظر ظرفیت کارگاهها و کارخانههای صنعتی به حد اشباع رسیده است و ظرفیت منابع طبیعی و زیستمحیطی این استان دیگر تحمل ندارد صنعت در مناطق مختلف آن توسعه پیدا کند.
دوم اینکه، مخاطرههای زیستمحیطی بسیار مثل کمآبی، آلودگی هوا و فرسایش خاک و فرونشست زمین، لزوم تغییر ریل اقتصادی در اصفهان و حرکت آن بهسمت اقتصاد سبز را بیش از قبل برجسته میکند.
سوم اینکه، استان و شهر اصفهان در سالهای گذشته، میزبان مهاجران بسیاری از شهرها و استانهای اطراف بوده و بسیاری از اتباع را نیز در خود جای داده است. توجه به مقوله گردشگری موجب میشود بسیاری از بافتهای کالبدی قدیمی که ارزش میراثی دارند، حفظ یا حتی احیا شوند و همین کار میتواند موجب ماندگاری اهالی بومی منطقه در آنجا شود و از ورود ساکنان غیربومی با فرهنگهای دیگر به مناطق دارای بافت فرسوده قدیمی جلوگیری کند.
بر این اساس، در گزارش حاضر، دو مقاله را که یکی، درباره لزوم توجه اصفهان به اقتصاد سبز و دیگری، در خصوص لزوم برنامهریزی گردشگری در شهر اصفهان است، مورد بررسی قرار میدهیم. انتخاب این دو مقاله ازاینجهت صورت پذیرفته که توجه به اقتصاد سبز همراستا با توجه اصفهان به رویکرد سیاستگذاری گردشگری است.
زهره فنی، عضو هیئتعلمی دانشگاه شهید بهشتی تهران، در مقالهای با عنوان «اشتغال سبز و تأثیر آن بر توسعه پایدار شهری؛ موردمطالعه: کلانشهر اصفهان» در نظر دارد با بررسی عوامل مؤثر بر توسعه اشتغال سبز، تأثیر آن بر توسعه پایدار شهر اصفهان را موردکنکاش قرار دهد.
به گفته او، مشاغل سبز با کاهش مصرف انرژی و مواد خام، محدودکردن تولید گازهای گلخانهای، بهحداقلرساندن پسماند و آلودگی و حفاظت از اکوسیستم، تأثیرات زیستمحیطی را کاهش میدهند و ازنظر اجتماعی و سیاسی موجب پایداری توسعه اقتصادی میشوند.
مشخص است که اولویت اصلی در این رویکرد، حفظ محیطزیست است و باید مشاغل بر اساس همسازی و سازگاری با محیطزیست طبیعی و بومی انتخاب و اولویتبندی شوند و بر این اساس، در جهت توسعه این مشاغل نیز گام برداشته شود تا اثرات مخرب رشد اقتصادی به حداقل ممکن برسد.
نویسنده در این مقاله به لیستی از مشاغل سبز، اعم از پرورشدهندگان غذایی، فعالان در کشاورزی گلخانهای، کارکنان در شهرکهای سلامت و فعالان اکوتوریسم اشاره میکند و در ادامه، تأثیر این نوع اشتغال بر سه حوزه اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی را بر اساس روششناسی علمی موردکاوش قرار میدهد. او در نتیجهگیری بر اساس شاخصهایی که ارائه داد، میگوید که اشتغال سبز در شهر اصفهان، بیشترین تأثیر را بر پایداری اجتماعی دارد و موجب امنیت نیروی کار، کاهش فقر و نابرابری و افزایش آگاهسازی جامعه میشود.
بعدازاین، بیشترین تأثیر اشتغال سبز در حوزه اقتصادی خواهد بود و میتواند به کاهش بیکاری و افزایش کارآفرینی کمک کند. درنهایت، ازنظر حفظ منابع، اصلاح صنایع آلاینده و استفاده از فناوریهای پاک، اثرات زیستمحیطی زیادی خواهد داشت.
نویسنده در این مقاله گفته است که با توجه به اینکه بهرهوری در صنایع تولیدی در اصفهان پایین است و افزایش آن هزینهبر خواهد بود، متعاقبا با مقاومت صاحبان سرمایه مواجه خواهد شد و اگر وضعیت نامساعدتر شود، به تعطیلی بیشتر کارخانهها در اصفهان منجر میشود.
بر اساس پژوهش این مقاله، برای هموارکردن مسیر پیشروی اقتصاد سبز، آموزش جوانان و تشویق آنها به کارآفرینی و از بعد زیستمحیطی نیز اصلاح صنایع آلاینده مهمترین عامل است.
گردشگری فرهنگ مبنا در اصفهان
امیرحسین شبانی، استاد و عضو هیئتعلمی دانشگاه آزاد اسلامی نجفآباد، در مقالهای با عنوان «برنامهریزی توسعه گردشگری شهری اصفهان با تأکید بر بازآفرینی فرهنگ مبنا؛ موردمطالعه: منطقه3 شهر اصفهان» در پی این است که نشان دهد چه عناصر زیباشناسانه و کالبدی بر توسعه گردشگری در شهر اصفهان اثرگذار است.
منطقه3 شهر اصفهان نیز به این دلیل انتخاب شده که بیشترین آثار تاریخی و میراثی شهر اصفهان در این منطقه واقع شده است. در مناطقی که پیشینه تاریخی و فرهنگی از ویژگیهای بارز آنها محسوب میشود، فرهنگ اولویت زیادی دارد. بر این اساس، بازآفرینی فرهنگ مبنا با هدفقراردادن فرهنگ بهعنوان تسهیلگر در پی زیستپذیر کردن شهر برای شهروندان است.
شبانی در پژوهش خود، عوامل اثرگذار بر توسعه گردشگری را به دو دسته ملموس و غیرملموس تقسیمبندی میکند؛ عوامل ملموس مثل طبیعت و مصنوعات و عوامل غیرملموس مثل فعالیتها و حضور عناصر زندگی تاریخی موجود.
بر اساس بررسی که نویسنده انجام داده است، عوامل ملموس مثل نمادها و المانهای شهری، رودخانه و فضای سبز، مراکز تفریحی و امکانات زیرساختی به میزان بیشتری نسبت به عوامل غیرملموس در توسعه گردشگری منطقه تأثیرگذار هستند و از بین عوامل ملموس نیز، بیشترین تأثیر متعلق به مراکز تفریحی است.
به نظر شبانی، در میان عواملی که اکنون در حال بهرهبرداری است، میدان نقشجهان بهعنوان جزئی از عناصر مجموعهای شهر بیشترین تأثیر را بر توسعه گردشگری اصفهان دارد و بعدازآن نیز بازارها و تیمچههای میدان امام و درنهایت، پیادهراه چهارباغ قرار دارد. در میان تکبناها نیز عمارت هشتبهشت، کاخ چهلستون و درنهایت، پلها سه عاملی هستند که به ترتیب بیشترین اثرگذاری را بر گردشگری در اصفهان دارند.
نویسنده در نتیجهگیری نهایی میگوید که هر زمان عوامل انسانی، فردی و اجتماعی در بستر و زمینه مناسب و تعریفشده، یعنی فضاهای مناسب معماری شهری و طبیعی اتفاق بیفتند و مجال ظهور پیدا کنند، همپوشانی این عوامل موجب خواهد شد مجموعهای جذاب برای گردشگران ایجاد شود تا به توسعه صنعت گردشگری بهطور شایانی کمک کند.
سیاست پیوند گردشگری فرهنگمبنا با اشتغال سبز
در حال حاضر دو پژوهش موردبررسی قرار گرفت که از آن دو میتوان دو راهبرد کلان و همراستا درباره اصفهان اتخاذ کرد: اول اینکه، اصفهان نیاز به اشتغال سبز دارد و دوم اینکه، رویکرد گردشگری فرهنگ مبنا باید در اصفهان پیاده شود؛ بنابراین میتوان نتیجه گرفت که نخ تسبیح بهبود فضای اقتصادی در استان و بهخصوص شهر اصفهان، تلفیق راهبرد اقتصاد سبز با گردشگری فرهنگی است.
این رویکرد چند مزیت دارد: اول اینکه، گامی خواهد بود تا اصفهان از بند سیاستهای توسعه صنعتی رهایی پیدا کند؛ دوم اینکه، مزیتهای دیگر اصفهان که برخی از آنها را میتوان در حوزه گردشگری تعریف کرد، ظهور پیدا میکند؛ سوم اینکه، کارآفرینیهای نوین و خلاقانهای در شهر تعریف خواهد شد و درآمدزایی شهری را متحول و متنوع خواهد کرد.
اما این پیوند نیازمند بسترسازی مناسب از سوی مجریان و سیاستگذاران شهری است و تا زمانی که آنها به این نتیجه نرسند که اصفهان میتواند این ظرفیت را داشته باشد که علاوه بر صنعت، از کوچهپسکوچههای خاکی و کاهگلی خود نیز درآمد کسب کند، اشتغال سبز در اصفهان پا نخواهد گرفت.