سندرم موفقیت
تعداد آدمهای استثنایی و سلبریتیهایی که آخر و عاقبت خوشی نداشته و در جوانی از دنیا رفتهاند، پرشمار است. آنتونی بوردین (Anthony Bourdain)، سرآشپز و جهانگرد مشهور آمریکایی، که در 61 سالگی خودکشی کرد، در باب رابطه پیچیدهاش با موفقیت گفته بود تماموقت و بهسختی کار میکند تا فرصت نکند به جایگاه خود در جهان پیرامون فکر کند.
استیو جابز، مدیرعامل پیشین اپل، که شاید بتوان گفت نوآوریهای او دنیای ما را بهطور بیسابقهای متحول کرده است نیز معترف شده بود: «در چشم دیگران، زندگی من مظهر موفقیت است؛ اما من ورای کار، دلخوشی چندانی ندارم.
تمام اعتبار و ثروتی که اینقدر به آن غره بودم هم در مواجهه با مرگ، بیمعنا شدهاند.» جابز در 58 سالگی براثر سرطان درگذشت؛ بنابراین به نظر میرسد پیشرفت و کامیابی در زندگی یک بعد تاریک هم دارد؛ آنچه «سندرم موفقیت» نامیده میشود. حال پرسش اینجاست که آیا واقعا موفقیت زیاد، زندگی شما را خراب میکند؟
پژوهشهای علمی درباره رابطه موفقیت و بهزیستی
تابهحال مطالعات کمی درباره رابطه موفقیت و بهزیستی انجام شده است؛ چراکه اجرای پژوهشهای کنترلشده روی زندگی آدمهای واقعی کار دشواری است.
بااینوجود، پژوهشگران دانشگاههای کارلتون کانادا و وندربیلت آمریکا مطالعات بسیار جالبی دراینباره انجام دادهاند.این پژوهشگران در اولین مطالعه خود بیش از 1800 نوجوان 13 ساله را که ازنظر توانمندیهای شناختی جزو یک درصد بالای جامعه همسالان خود محسوب میشدند، انتخاب کردند.
در ادامه از این نوجوانان خواسته شد در 50 سالگی در یک پژوهش تکمیلی شرکت کنند. بدیهی است که همه افراد منتخب بسیار بااستعداد بودند؛ اما در جریان مطالعه تکمیلی، پژوهشگران از بین این افراد، آنهایی را که در 50 سالگی «فوقالعاده موفق» محسوب میشدند، برگزیدند.
معیاری که یکچهارم ممتاز این گروه را از 75 درصد باقیمانده جدا میکرد، درآمد بود. البته روشن است که درآمد نمیتواند معیار مناسبی برای تعیین موفقیت یا عدم موفقیت افراد باشد.
اما تناسب همیشگی درآمد با نشانههای دیگر موفقیت و سهولت تشخیص و ارزیابی آن باعث شد بهعنوان اصلیترین معیار دستهبندی انتخاب شود. در ادامه به شرکتکنندگان چندین پرسشنامه داده شد تا بتوان سطح سلامت جسمی و روانی، رضایت از زندگی، احساسات مثبت، عزتنفس و شرایط خانوادگی آنها را ارزیابی کرد.
نتایج نشان داد که افراد فوقالعاده موفق این گروه بهطور متوسط ازنظر جسمی و روانی سالمتر بودند و بهاندازه دیگران از زندگی و روابط خود رضایت داشتند.
بهعلاوه، نرخ تأهل مردان فوقالعاده موفق از دیگران بالاتر بود و تعداد فرزندان بیشتری هم داشتند.پژوهشگران، همین مطالعه را روی 496 نفر از دانشجویان نخبه دکترای رشتههای برتر نیز تکرار کردند و به نتایج مشابهی رسیدند.
یعنی کسانی که در 50 سالگی فوقالعاده موفق محسوب میشدند، ازنظر روانی سالمتر بودند و وضعیت تأهل و تعداد فرزندانشان نیز مشابه مطالعه اول بود. بر مبنای این نتایج به نظر میرسد «سندرم موفقیت» واقعی نباشد.
بهعبارتدیگر، برای موفقیت لازم نیست سلامت جسم و روان، خوشبختی خانوادگی و همه ابعاد دیگر زندگیتان را قربانی کنید.
منبع: