«زاینده رود» را قلب شهر اصفهان مینامند؛ رودی که طی دهههای اخیر مرارتها کشیده، مرده و زنده شده و از رود «زاینده»زندگی به رود گاهی«زنده» تقلیل درجه داده است. زاینده رود فراتر از یک جاذبه گردشگری است؛ اما به هر حال چنین نقشی هم دارد؛ چنان که برخی از توریستهای اصفهان که بارها اصفهان را دیدهاند، وقتی رود نباشد، عطای دیدن پلهای تاریخی را هم به لقایش میسپارند. اما زاینده رود را چطور باید دید؟ از کجا دیدنش را آغاز کنیم و کجا با رود وداع کنیم؟ در مسیر این دیدار چه دیدنیهایی وجود دارد و در هر تکه از مسیر باید حواسمان را جمع کدام زاویهها کنیم؟ سعی کردهایم در این متن به این سوالات پاسخ دهیم.
«حسن شیر» لوطیای بوده که شیر میگردانده. با شیر بساط میکرده، مردم جمع میشدند تماشا میکردند و پول یا سکهای هم به او میدادند. در تعزیهها هم او شیرش را میآورده؛ شیر ایرانی. هفته به هفته میآمده شیرش را توی رودخانه میشسته. تمیزش میکرده. با آب ناز و نوازشش میکرده. از قحطی هم سر سالم به در برده و تازه داشته روی خوش میدیده از زندگی که میبیند رودخانه خشک شد. روایت داستانی رضا مختاری از ماجرای عشق این لوطی به شیر و البته دلدادگیاش به کنیزی به نام زعفران، آذرماه 95 با عنوان «عروس زنده رود» در مجله همشهری داستان منتشر شده است.
نکته کاربردی گردشگرانه
بهترین زمانها برای دیدن زاینده رود، اردیبهشت و مهرماه است؛ زمانهایی که دمای هوا ملایم است و میتوانید به انواع مختلف همقدم با رود حرکت کنید؛ بر فرازش، داخلش و در امتدادش با تلهسیژ، اتومبیل، درشکه، دوچرخه، اسکیت و پیاده از غرب به شرق.
زندک رود (رود بزرگ)، زن رود، زرینهرود، زرین رود (رود طلایی)، زندرود، زندهرود از نام های پیشین این رود میباشند. زاینده رود درطول مسیر خود باغات و کشتزارهای فراوانی را آباد و زنده میکند و به پیش میآید به همین عنوان به این رود، زاینده رود گفته میشود.
حوضه رودخانه زایندهرود ۴۱٬۵۰۰ کیلومتر مربع است و طول رودخانه زاینده رود به طور کلی 400 کیلومتر مساحت دارد. این رود زیبا در سال ۱۳۸۹ به شماره ثبت 118، ثبت ملی گردید.
مقدمه
زاینده رود از کوههای چهل چشمه و کوهرنگ در خاک استان چهار محال و بختیاری سرچشمه میگیرد. سرچشمه زایندهرود به شکل حوضی مدور با مساحتی در حدود سیصد ذرع است؛ «چشمه جانان» در این ناحیه میجوشد و به طرف مشرق سرازیر میشود. پس از طی سه فرسنگ، به چشمه دیگری به نام «چهل چشمه» میرسد. همچنین از سمت شمال این منطقه، یعنی ناحیه فریدن، دوچشمه بزرگ دیگر به نام «خرسنگ» و «کودنگ» به جانانهرود ملحق میشود و زاینده رود شکل میگیرد. در بخش اول مسیرش، پیچ و خمها و ارتفاع زیاد است؛ اما هر چه به شهر اصفهان نزدیکتر میشود؛ چون اسبی که رام شده باشد، آهستهتر و کمپیچتر به راهش ادامه میدهد. اوج «زاینده»گی رود را در شهر اصفهان میبینیم؛ جایی که سی و سه پل و خواجو بر بسترش پدید آمدهاند. بعد از این رود آرامآرام به شرق استان میرود تا در بستر باتلاق گاوخونی بیارامد.
بر فراز یا شناور در رود
پل کوچک آتشگاه در غربیترین سمت پارک جنگلی ناژوان میتواند نقطه شروع شما برای زایندهرودگردی در اصفهان باشد. اگر در طرف جنوبی پارک ناژوان باشید، میتوانید به سمت ایستگاه دوم تلهکابین بروید و بخشی از مسیر را تا ایستگاه اول به این طریق و بر فراز زایندهرود طی کنید؛ اینجا تنها جایی است که میتوانید زاینده رود را از بالا بپیمایید. جاده سلامت همین طرف رود است.
بنابراین در جهت جریان زاینده رود مسیرتان را با تلهسیژ، پیاده، درشکه، دوچرخه، ماشین یا حتی قایقهای رفتینگ (اگر زاینده رود زنده و پرآب باشد، رفتینگ هم بین دو ایستگاه تله سیژ برگزار میشود) ادامه دهید. اگر میخواهید به طرف دیگر رود هم بروید، اولین گزینه پلی فلزی و کوچک است که قبل از باغ پرندگان دو طرف رود را به هم متصل میکند. بعد از آن دیگر باید رد پارک را بگیرید و تا «پل وحید» که محل عبور ماشینها هم هست، بروید. هر دو طرف پارکها هستند و قبل از پل، یک جزیره کوچک در میان آب میبینید که مسیر ورودیاش از سمت طرف جنوبی رود است.
مسیر رسیدن
برای آغاز «زایندهرودگردی» بهترین گزینه انتخاب مسیر غرب به شرق است؛ چرا که رود از غرب وارد شهر میشود و در این بخش پرآبتر است. بنابراین میتوانید به پارک جنگلی ناژوان بروید و زاینده رود را از سرسبزترین بخش ببینید و بعد تا شرقیترین بخش زاینده رود در شهر، پیاده رویتان را در کنار زاینده رود انجام بدهید.

مرکز شهر اصفهان
اولین جاذبه آبی برای کودکان
اولین پل تاریخی محدوده شهر اصفهان بعد از گذر از پل وحید، پیداست: «پل مارنان» که خیلیها برای شنیدن صدای پرقدرت جریان آب که از پایههای این پل میگذرد، روی سکوهای طرف جنوبیاش ساعتها مینشینند به تماشا. اگر کودک به همراه دارید و تابستان است، طرف جنوبی پل را انتخاب کنید؛ چرا که «پارک آبی بوستان سعدی» یکی از جاذبههای عالی گردشگری برای کودکان محسوب میشود و خیلی نزدیک به پل مارنان است. مسیر پیادهرویتان را از داخل پارکهای یکی از دو طرف به سمت شرق ادامه دهید. در طرف جنوبی یک پارک بازی، نمازخانه، سرویس بهداشتی، ایستگاه تحویل دوچرخه و محوطهای مربوط به صدا و سیما وجود دارد. در طرف شمالی هم با محدوده «بیشه حبیب» و پارک بازی و آبشارها رو به رو خواهید شد.
اولین حضور قایقهای رنگین
حالا به «پل فلزی» میرسید؛ پلی ماشینرو که در سال 1338 افتتاح شد و قدیمیترین پل مدرن بتنی-فلزی زاینده رود محسوب میشود و دو خیابان حکیم نظامی (مبدا ورود به محله جلفا) و خیابان شهید بهشتی (مبدا ورود به محلههای قدیمی عباس آباد و لنبان) را به هم متصل میکند. اولین جایی که سر و کله قایقهای رنگی پیدا میشود، بلافاصله بعد از همین پل است؛ در طرف شمالی رود. این طرف برای کودکان اصولاً جذابتر است چرا که یکی از قدیمیترین مراکز کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در اینجا در میان پارک و نزدیک حوض و فوارهها قرار دارد. به سمت آب که بروید، پارک اسباببازی و اسکله قایقهای پدالی هم وجود دارد و البته زمینهای بازی. در طرف مقابل رود هم پارکهای بازی نزدیک به پل فلزی قرار دارند و حوض و مجسمهها فضاهای خوبی را برای بساط پهن کردن خانوادهها فراهم است.
نوستالژی باغ نور
«پل آذر» مقصد بعدی است؛ پل ماشینرو و محل اتصال دو خیابان آذر و توحید که در سال 1357 افتتاح شده است. در این قسمت بهتر است پارک طرف جنوبی را برای پیادهروی انتخاب کنید چون عرض و البته امکانات بیشتری دارد و به نام «بوستان ملت» شناخته میشود. شهربازی «باغ نور» سالها پیش در این منطقه وجود داشت و با بازیهای مدرنش در خاطره کودکان دهه 60ای جای ویژهای باز کرده است. حالا این محل برای برگزاری مراسم افتتاحیه و اختتامیه جشنوارهها تجهیز شده است. کمی بعد از آن به «خانه کودک» میرسید. پارک طرف مقابل اما کوچکتر است و برای پیادهروی یا دوچرخه سواری به موازات خیابان مطهری مناسب. یک ایستگاه دوچرخه هم در این بخش وجود دارد و مهمترین حسنش این است که ایستگاه کرایه قایقهای پدالی دارد و تقریباً میتوان گفت این قسمت در زمان خشک شدن زاینده رود، دیرتر از باقی بخشها، خشک میشود و حتی سعی میکنند که آب را در این بخش نگه دارند.
محبوب اسکیبازان!
و بالاخره میرسیم به طولانیترین پل بر روی زاینده رود که طولانیترین عرض رود را هم رقم زده است؛ سی و سه پل. در طرف غربیاش مردم با قایق در زاینده رود حرکت میکنند و در طرف شرقیاش هر چند تابلوهای ممنوعیت نصب شده اما مردم روی سکوها و نزدیک به پایههای پل از یک سمت به سمت دیگر پیاده میروند. قدیمترها روی سکوهای بالایی طرف شمالی میز و صندلیهایی بود برای چای و آش که حالا دیگر نیستند. حتی عکسهایی وجود دارد که مردم را نشسته بر سر میز و صندلیهای چوبی کافهای، مشغول خوردن کاهو سکنجبین، نشان میدهد! در طرف جنوبی رود فضای سبز عرض بیشتری دارد، یک پارک اسباب بازی و پیست اسکیت، نزدیک به پل بعدی هم از جمله امکانات این بخش است که نام پارک آئینهخانه را هم برایش انتخاب کردهاند.
یکی از مقاصد جذاب این بخش برای کودکان «جزیره بازی» است که به صورت جزیره مصنوعی روی زاینده رود وجود دارد و بچهها میتوانند از روی پل فلزی کوچکی رد شده به جزیره وارد شوند و بازیهای مختلفی مانند سفال و خمیر و نقاشی انجام بدهند. در مجاورت این جزیره، فضایی از عرض رودخانه به صورت نیزار جدا شده که به نظر میرسد طی سالهای آتی عرض رودخانه را بعد از سی و سه پل، به نصف کاهش دهد. در طرف شمالی این قسمت زاینده رود پارک بیشتر مناسب پیاده روی ساده است و امکان دسترسی به چهارباغ و خیابان فردوسی را فراهم میکند. اگر در طرف جنوبی هستید، از زیرگذر قدیمی که داخل پارک است و روزگاری به سمبوسهها و بستنیهایش معروف بود، رد شوید و بخش بعدی «زاینده رود گردی» را آغاز کنید.
یک فنجان قهوه روی آب!
چهارمین پل ماشینروی زاینده رود، «فردوسی» است که در سال 62 افتتاح شده است. طرف جنوبی پارک، حوض و فوارههای معروفش با سکوهایی که دو طرف حوض وجود دارد، محل محبوب خیلی از محلیهاست. همچنین پارکهای دو طرف این بخش زاینده رود به درختان «آبشار طلایی»شان معروفاند که در ابتدای فصل بهار مناظر زیبایی را برای عکاسی به وجود میآورند و شما را تا پل جویی مشایعت میکنند.
جویی تنها پل تاریخی شهر است که یک راهروی چوبی-فلزی در طرف غربی برایش طراحی شده تا به دو فضای داخلی آن امکان دسترسی فراهم شود. حالا این دو فضا به کافه تبدیل شدهاند و میتوانید در حالی که زاینده رود را از پنجرههای پایه پل نگاه میکنید، یک فنجان قهوه بخورید. قدم زدن روی پل سلطنتی جویی و نشستن در چهار نیمدایره پل که دو تا رو به پل خواجو و دو تای دیگر رو به سی و سه پل هستند، مخصوصا شبها، مورد علاقه مردم شهر است و حتی گاهی میتوانید در این فضاها صدای موسیقی زنده را هم بشنوید.

رودخانه زایندهرود/آریا جعفری
زاینده رود از هزار زاویه!
اگر مسیر زاینده رود را به صورت یک نمودار سینوسی در نظر بگیریم، پل فردوسی شبیه نقطه عطف است. سی و سه پل در راس با تقعر رو به پایین قرار دارد و پل خواجو بعد از راس بعدی، با تقعر رو به بالا قرار گرفته است. بنابراین اگر میخواهید از پل جویی زودتر به پل خواجو برسید، بهتر است قدم زدن در سمت شمالی رود، مجاور خیابان کمال اسماعیل، را انتخاب کنید. از پارک اسباب بازی که بهدلیل وجود یک کشتی چوبی بزرگ بین کودکان به «پارک کشتی» معروف است، بگذرید و به میدان خواجو برسید؛ اینجا ابتدای چهارباغ خواجو است. بستنی سنتی زعفرانی اینجا معروف است و مخصوصا مورد علاقه گردشگران ایتالیایی که عاشق هرگونه خوردنی زعفرانی هستند!
پل خواجو را میتوانیم پرکاربردترین و محبوبترین پل تاریخی شهر بنامیم؛ چراکه دسترسی مردم به هر گوشهاش امکانپذیر است. اگر هوا گرم و آفتابی باشد، میتوانید زیر غرفههای روی پل پناه بگیرید که حسی شبیه سی و سه پل را به شما منتقل میکند.
زیر پل هم جان میدهد برای عکاسی و به جا آوردن سنتی قدیمی: خواندن زیر پل! تقارن و ریتم طاقیها منظره جذابی را خلق کردهاند و هوای خنک در گرمای تابستان مخصوصا اگر زاینده رود هم زنده باشد، باعث شده مردم و گردشگران روی این پل حساب ویژهای باز کنند. مردم عادت کردهاند اینجا روی سکوها و پلههای طرف شرقی پل بنشینند به تماشای زاینده رود و اینجا تنها جایی است که میتوانید در مسیر رود و به موازات پل بنشینید. در بقیه پلها جهت نگاه شما همیشه در تقاطع با رود است؛ مگر آنکه روی پل باشید. ولی اینجا میتوانید هم سوی رود، چه در طرف غربی و چه در طرف شرقی، همراستای پل به جریان آب نگاه کنید. طرف جنوب شرقی پل خواجو نزدیک فلکه فیض از نگارستان امام خمینی هم میتوانید بازدید کنید. ضمن آنکه همین خیابان، آستانه ورود به تخت فولاد است.

نمای سی و سه پل روی رودخانه زایندهرود/آزاده عزیزیان
دو بنای تاریخی برای هنرمندان
مهمترین بناهای تاریخی مجاور زاینده رود در ناحیه جنوبی بین پل خواجو تا پل بزرگمهر، «موزه خط» و «خانه هنرمندان اصفهان» هستند که هر دو در پارک ایثارگران در مجاورت خیابان آبشار اول قرار دارند: اولی، بنای یک طبقهای با مساحت 360مترمربع است که عمرش تقریبا به نیمقرن میرسد. در سال 1375، به حفظ و نگهداری آثار استاد کلهر اختصاص داشت، مدتی میزبان کلاسهای آموزشی کودکان بود، یک سالن کوچک نمایش برایش تعبیه کردند و میزبان تئاترهای کودکان شد. حالا هم پاتوق هنرمندان است و البته کارگاه قلمزنی استاد ظریفی هم در بخش شمالی بنا قرار دارد.
کمی جلوتر که بیایید، ساختمانی وجود دارد که عمرش تقریبا به یک قرن میرسد و در مرکز یک دایره، مانند کوشکی در میان باغ، ساخته شده است. هر طبقه دارای پنج باب اتاق به اضافه یک هال بزرگ و ایوانهای اطراف است. در دو ضلع غربی و شرقی، دو ایوان از بنا بیرون آمده و در چهار راس مکعب بنا چهار نیم دایره تعبیه دیده شده. مهمترین چیزی که در این ساختمان توجه گردشگران را جلب میکند، پنجرههای بزرگ، زیبا و پرتعداد بنا هستند.
این ساختمان همانطور که از نامش پیداست (خانه هنرمندان)، پاتوق هنرمندان است. هر کدام از اتاقهای طبقه بالای این ساختمان دو طبقه به موسیقی، ادبیات، نمایش، خط، گرافیک و … اختصاص دارد و در گالری طبقه همکف هم میتوانید از نمایشگاههای دورهای خانه هنرمندان دیدن کنید. اگر قصد دارید زاینده رود را از داخل قایقهای رنگی شناور در آب ببینید، اینجا آخرین ایستگاه قایقهای پدالی است و ورودیاش در طرف جنوبی رود، نزدیک موزه خط قرار دارد. در سمت شمالی رود هم پارک مشتاق قرار دارد؛ در هر دو طرف زاینده رود در این بخش پارک اسباببازی برای کودکان وجود دارد.
وداع با رود بر سر دوراهی
از پل بزرگمهر که بگذرید، تا پل تازهساز غدیر، اگر پارکهای نو برایتان جذابیت دارند، در طرف جنوبی حرکت کنید و به ورودی جزیره مصنوعی داخل زاینده رود برسید؛ این دومین جزیره زاینده رود بعد از جزیره بازی است. در این منطقه که فقط از سمت جنوبی رود میتوانید به آن وارد شوید، یک پیست دوچرخهسواری و پارک آموزش ترافیک کودکان ساخته شده است.
زمین اسکیت، زمینهای تنیس و بسکتبال و تیر و کمان، از جمله جذابیتهای این بخش حاشیه زاینده رود است که همه در مجاورت خیابان آبشار دوم قرار دارند و در مقابل، آن طرف رود هم اول «باغ گل ها» را میبینید و بعد باقیمانده بیشههای قدیم این منطقه با درختان سر به فلک کشیده که تا مجاورت پل تاریخی شهرستان فضاهای بسیار خوبی را مخصوصا برای عکاسی پاییزی و پیکنیکهای خانوادگی در بهار و تابستان فراهم کرده است. تپه اشرف هم که یک محوطه ارزشمند تاریخی است، با آثاری که قدمت پیش از تاریخش را نشان میدهد و نام «سارویه» را به ذهنها میآورد، همینجا قرار دارد؛ نزدیک به پارکینگ نمایشگاه بین المللی اصفهان و پارک بازی قبل از پل شهرستان.
اینجا ممکن است رد زاینده رود را گم کنید. چون پل تاریخی شهرستان روی برکهای جدا از زاینده رود افتاده است؛ در حالی که رودخانه از طرف جنوبی محوطه نمایشگاه بینالمللی راهش را از زیر پل فلزی کوچکی میگیرد و به طرف نیزارها سرازیر میشود تا از محدوده شهر خارج شود و زمینهای کشاورزی شرق را سیراب کند. در طرف شمالی البته هنوز میتوانید پیاده روی کنید و تا باغ جوان که امکانات تفریحی مختلفی دارد، بروید و در اینجا زاینده رود گردی شما به پایان می رسد.

نمایی از پل خواجو بر روی زایندهرود /آریا جعفری
توصیفات دیگران
ابن حوقل، جهانگرد و جغرافی دان نامدار عرب و اولین گردشگری که درباره اصفهان سفرنامهای نوشته است؛ آن هم به تاریخ بیش از هزار سال پیش، درباره زاینده رود مینویسد: «بر ساحل زاینده رود، آسیاب هایی است. زاینده رود آبی گوارا دارد و کاخ هایی که رو به سوی رود دارند، زیبایی ویژه ای به آن داده است. در سوی شرقی رود، « کاخ عبدالرحمن بن زیاد» و « کاخ ابوالفضل» و در سوی غربی رود، دو محله بزرگ زرکاباد و تاجه است که در آنها « سقلاطون» و عتّابی خوب و سفال و دیگر چیزها به دست می آید. در غربی ترین بخش رود، ده « ماربانان» جای گرفته است که باغ هایی پهناور دارد. زاینده رود از دو رود جدا از هم سرچشمه می گیرد؛ یکی از «خانان» و دیگری از ناحیه فریدن.»
«الیزابت مکبن روز» بانوی سیاح انگلیسی در سال 1909میلادی در سفرنامهاش با اشاره به منطقه بختیاری نوشته است:«…بزرگترین رودخانههای این منطقه عبارتاند از دز، کارون و زایندهرود؛ دو رودخانه اخیرالذکر از کوهرنگ سرچشمه میگیرند که یکی از آن دو یعنی کارون به طرف جنوب سرازیر و در آنجا به خلیجفارس میریزد و دیگری (زایندهرود) نیز از طرف شرق به سوی اصفهان جریان دارد. رودخانههای دز و کارون با فشار، راهی از درون صخرهها بازکرده و در بستر درههایی به عمق چهار هزار تا هشت هزار پا به مسیر خود ادامه میدهند.»
خاقانی در قصیدهای زاینده رود را چنین ستوده است: «رودی است که کوثرش عدیلست/ آبش سلسال و سلسبیلست/ گه سیمگری کند نماید آبش/ گه شیشهگری کند حبابش/ آبش بدل گلاب دانند/ زو دردسر سران نشانند/ گر شیشه کند حباب شاید/ شیشه ز پی گلاب باید/ خاک دشت اصفهان سخت»
نویسنده: نفیسه حاجاتی روزنامه نگار