به گزارش اصفهان زیبا؛ هرچند امروزه شاغل بودن زنان، امری بدیهی و مسلم مینماید،چهبسا که بانوان بهدلیل ناآشنایی با الگوی صحیح و اسلامی اشتغال و عدم توجه به چالشها و آسیبهای احتمالی، با مشکلات جدی مواجه شدهاند. قرار است در این یادداشت به واکاوی بیشتر این موضوع از منظر اخلاق کاربردی و دین اسلام پرداخته شود و شرایط، اقتضائات و توانمندیهای بانوان در انجام مسئولیتهای بیرون از خانه و درون خانه بهصورت شفاف مورد ارزیابی قرار گیرد.
یکی از خصیصههای انسانی میل به سازندگی، فعالیت، پویایی، تولید و تلاش برای حصول آبادانی و آسایش بیشتر است. خداوند کریم در آیه ۶۱ سوره هود پس از اشاره به خلقت انسان، او را به آبادانی و بهرهگیری از زمین دعوت میکند: «خداوند شما را از زمین آفرید و شما را بر آبادانی آن گماشت.» بر این اساس، کار و تلاش از آغاز زندگی بشر، قرین و همنشین زندگی او بوده و زنان و مردان پابهپای یکدیگر بار مسئولیت زندگی را به دوش میکشیدهاند و در انجام فعالیتهای گوناگون همپای هم بودهاند.
اشتغال از جمله موضوعاتی است که در رشد مادی، معنوی، روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی انسانها نقش قابل توجهی ایفا میکند. از این رو در آموزههای دینی، کار و تلاش برای کسب روزی حلال عبادت محسوب شده و کسی که برای تأمین معاش خانواده تلاش کند، اجر مجاهد در راه خدا را دارد. اهمیت کار و اشتغال برای همه افراد جامعه و ازجمله زنان نیز لحاظ میشود. با این تفاوت که اشتغال بانوان در صورتی دارای ارزش و آثار مثبت است که با وظایف اصلی آنان در تعارض نباشد.
مدرنیته و اشتغال زن
زنان در دنیای مدرن کنونی، شأن و منزلت خود را در شاغل بودن جستوجو میکنند و رسالت مادری که یکی از مهمترین شئون زنان است، بیاهمیت جلوه داده میشود. امروزه فرزندآوری و فرزندپروری در مقایسه با اشتغال بیرون از خانه ارزشی فروتر پیدا کرده و گاهی اوقات چنان منزلت اجتماعی و جایگاه شغلی زنان اهمیت مییابد که آنان بهراحتی از مسئولیت فرزندآوری و فرزندپروری شانه خالی میکنند و همچنان اشتغال و تحصیل را اصلیترین اولویتهای زندگی خود میدانند. از این رو موضوع اشتغال زنان از منظرهای مختلف روانشناختی، حقوقی، جامعهشناسی و اخلاق قابل بررسی و واکاوی است.
موافقان اشتغال بانوان
آمارها حکایت از آن دارد که زنان در گذر زمان از اشتغال، استقبال خوبی به عمل آوردهاند؛ بهعنوان نمونه آمار اشتغال زنان در ایران از سال ۱۳۳۵ تا ۱۳۸۵ روندی کاملا صعودی داشته است. این وضعیت در کشورهای دیگر همچون آمریکا نیز بههمین منوال است. برخی از مهمترین ضرورتها و دستاوردهای اشتغال زنان از دیدگاه موافقان اشتغال از منظر اخلاق بدین شرح است:
تأمین نیازهای اقتصادی خانواده یکی از مهمترین ضرورتهای اشتغال زنان از دیدگاه موافقان این موضوع است. نیاز مالی و مشکلات اقتصادی گروهی از زنان از جمله زنان بدسرپرست، سرپرست خانوار، مطلقه و مجرد را بهاجبار وارد بازار کار کرده است. هرچند همه زنان شاغل در این گروهها جایی ندارند. شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه باعث شده تا مردان نتوانند بهتنهایی از عهده هزینه روزافزون خانوادهها برآیند.
درحالیکه موضوع کمک به معیشت خانواده در اشتغال زنان را ۸۰درصد زنان بهعنوان عامل اصلی حضور در بازار کار بیان میکنند، اما تنها ۴۸درصد مردان این عامل را سبب روی آوردن زنان به اشتغال میدانند. از نگاه موافقان اشتغال زنان در شرایط فعلی که سطح رفاه خانوادهها نسبت به گذشته بسیار بالا رفته، اشتغال زنان نوعی ایثار و ازخودگذشتگی در راه کمک به رفاه اقتصادی خانواده است و از منظر اخلاق کاربردی باعث تقویت صفت ایثار در آنها میشود.
تأمین استقلال مالی، عدم وابستگی و تقویت عزتنفسی که در پرتو استقلال مالی به دست میآید، یکی دیگر از استدلالهای اخلاقی برای اشتغال بانوان در نگاه موافقان این موضوع است. زنان که از آینده اقتصادی خود نگرانند، با انتخاب اشتغال بیرون از خانه بهدنبال درآمدزایی، استقلال مالی و تضمین آیندهخویش هستند. تزلزل موقعیت اقتصادی مردان در مشاغل روزمزد، ناکافی بودن حقوق بازنشستگی و خدمات تأمین اجتماعی و احتمال فوت همسر از جمله عواملی هستند که زنان را نسبت به آینده مالی خود نگران و بیمناک میکند.
ارتقای منزلت اجتماعی، سبب هویتسازی و آرامش افراد خواهد بود. موافقان اشتغال زنان، شاغل بودن زن را سبب افزایش منزلت اجتماعی او میدانند که باعث میشود زن در نزد دیگران، انسانی کامل و مفید جلوه کند. میل فطری کمالطلبی سبب میشود که زنان برای کسب هویت و منزلت اجتماعی به اشتغال روی آوردند و آن را بر مادری و خانهداری ترجیح دهند؛ زیرا ازنظر افکار عمومی، پرداختن زن به امور خانه، فرزندآوری و فرزندپروری دارای پرستیژ اجتماعی نیست و کسی در جامعه برای انجام این امور جایگاه و ارزش خاصی قائل نیست. از نظر موافقان اشتغال زنان بانوان با کسب منزلت اجتماعی از طریق اشتغال و احساس مفید بودن از آرامش روحی و روانی مطلوبی برخوردار میشوند.
نقد و ارزیابی دیدگاه موافقان
عالمان و دانشمندان علم اخلاق، استدلالهای اخلاقی فوق را در تبیین لزوم اشتغال زنان، جامع و کامل ندانسته و چنین مطرح میکنند که نمیتوان شأن مادری را فدای این استدلالات کرد. چراکه امروز ترویج تجملگرایی در خانواده و افزایش کاذب مصرفگرایی که با بالا رفتن سطح انتظارات رفاهی همراه بوده، بیشترین تأثیر را در روی آوردن زنان به بازار کار داشته است. ترویج و گسترش رفاهزدگی، تجملگرایی، اسراف، چشموهمچشمی، مقایسه زندگی خود با دیگران و فراموش کردن مفاهیمی همچون قناعت، سادهزیستی و… زمینه را برای به دست آوردن درآمد اقتصادی بیشتر و بهتبع آن، مشارکت زنان در تحصیل این درآمد فراهم کرده است.
موضوع دیگری که در خصوص اشتغال زنان باید مدنظر قرار گیرد، آن است که متأسفانه نظام سرمایهداری با تبلیغات گسترده و سوءاستفاده از موضوعاتی همچون «تبعیض و بیعدالتی در تساوی حقوق بین زن و مرد»، اشتغال زن را بهعنوان حق قانونی او جا انداختند تا از نیروی کار ارزانتر، بهره و سود بیشتری کسب کند. بر اثر این تبلیغات، زنان برای اشتغال جایگاه مهم و والایی قائل شده و برای کسب آن از یکدیگر سبقت میگیرند. این در حالی است که در دهههای گذشته، داشتن شغل برای زنان امتیاز محسوب نمیشده و معمولا زنان خانوادههایی که جایگاه اقتصادی و اجتماعی ضعیفتری داشتند، به اشتغال خارج از منزل میپرداختند و اشراف و فرهیختگان اشتغال خارج از منزل را دور از شأن خود میپنداشتند.
موضوع دیگری که باید در نقد و ارزیابی استدلالات اخلاقی موافقان اشتغال زنان بیان کرد آن است که استقلال مالی در برخی از بانوان دارای پیامدهای منفی است؛ چراکه این امر سبب افزایش اقتدار آنها در خانواده میشود و بهتبع آن آستانه تحمل آنها را در مواجهه با تنشهای خانواده کاهش میدهد. بر این اساس درصورتیکه زن ازنظر مراتب اخلاقی رشد موردنظر را طی نکرده باشد، اشتغال او تهدیدی برای دوام و ناپایداری خانواده خواهد بود؛ زیرا کسب استقلال مالی و عدم وابستگی به همسر، همانند تیغ دو لبهای است که هم تضمین آینده آنهاست و هم تهدیدی برای آینده زندگی مشترک آنها.
اشتغال زنان از منظر دین
در گزارههای اسلامی، ضمن اشاره به برابری زنان و مردان در کسب ارزشهای اخلاقی، معنوی و …، حق مالکیت آنان نیز محترم شمرده و جنسیت آنها موجب تفاوت نگرش اسلام در تخصیص حق مالکیت به آنان نشده است؛ لذا زن میتواند به کسبوکار و فعالیت اقتصادی بپردازد و آنچه از این طریق به دست میآورد را در مالکیت خود قرار دهد.
چنانچه خداوند در آیه ۳۲ سوره نساء چنین میفرماید: «برای مردان از آنچه کسب کردهاند، بهرهای است و برای زنان نیز از آنچه کسب کردهاند، بهرهای است». همچنین در آیه ۱۰ سوره جمعه بهطور عام چنین میفرماید: «از فضل خدا جویا شوید». در تعالیم اسلامی تلاش زنان در کنار مردان برای کسب روزی حلال جایز دانسته شده است. پیامبر (ص) در این زمینه میفرمایند: «جستوجوی رزقوروزی حلال بر هر زن و مرد مسلمانی واجب و ضروری است.»
اما نکته مهمی که در این خصوص باید لحاظ کرد، آن است که در دین اسلام، روابط خانواده بر پایه استقلال یا عدم استقلال اقتصادی یا اشتغال زنان استوار نشده، بلکه این نهاد بر مبنای فطرت پایهگذاری شده است. ازاینرو، اسلام بهرغم اینکه به زن استقلال اقتصادی کامل میدهد و مقرر میکند که او در مواقع ضروری به اجتماع بیاید و کار کند و نیازهای اقتصادی را تأمین کند، اما سازمان خانواده را بهگونهای بنا نهاده که زنان انجام وظایف فطری را برعهده بگیرند.
در دین مبین اسلام، انجام این وظایف فطری آنچنان اهمیت داشته که تأمین مخارج زندگی زن برای مرد واجب شده تا روح و روان زن، فرسوده تأمین مخارج نشود و بتواند وظایف مهم مادری و همسری خود را بدون کموکاستی انجام دهد. در اسلام، زن بهلحاظ تکوینی دارای دو نقش عمده همسری و مادری است و در صورت عدم تحقق چنین اهدافی که در راستای سعادت و کمال زن ترسیم شده، نمیتوان او را برخوردار از شأن و منزلتی متفاوت دانست.
در دین مبین اسلام، مادری و همسری ارزشهای بیبدیلی هستند و هر چیز که در فرایند ایفای درست این نقشها، اختلال ایجاد کند، مورد تأیید دین نیست؛ لذا اشتغال زنان بهمثابه نقش ثانویه یک زن و پساز فراغت از ایفای نقشهای اصلی مادری و همسری برای او قابلپذیرش است. درنهایت میتوان گفت اشتغال بانوان، ذاتا امری پذیرفتنی است و با آموزههای دین و معارف دینی منافات ندارد. اما با درنظرگرفتن شأن مادری بهعنوان یکی از مهمترین ظرفیتهای وجودی بانوان، نمیتوان اشتغال را به مسئله مادری، فرزندآوری و فرزندپروری ترجیح داد؛ چراکه گاهی آنچه بانوان را به سمت اشتغال سوق میدهد، اموری است که از منظر اخلاقی محل تأمل است.
پدیدههای روزافزونی همچون زیادهخواهی، مصرفگرایی و … را میتوان عامل منفی در گسترش اشتغال بانوان دانست. بااینحال، ذکر این دو نکته نیز ضروری است که اولا در برخی مشاغل نیاز به حضور بانوان، امری کاملا اخلاقی و مورد پذیرش دین است. ثانیا برخی از بانوان، دارای توانمندی قابل توجهی در مدیریت بین عواطف و نیازهای زنانه و نقش مادری هستند و میتوانند بین ایفای هر دو نقش تعادل ایجاد کنند؛ لذا تصمیم درباره کارکردن مادر خانواده در بیرون از منزل به شخصیت فردی زن نیز بستگی دارد و هرکسی باید با توجه به شرایط فردی و خانوادگی در اینباره تصمیم بگیرد.




