به گزارش اصفهان زیبا؛ سیزدهم مهرماه تنها چند روز پس از شلیک مستقیم موشکهای بالستیک از خاک ایران به سمت پایگاههای نظامی اسرائیل، حضرت آیتالله خامنهای، رهبر معظم انقلاب در قامت امامجمعه تهران در مصلای امام خمینی حاضر شدند؛ حضوری که بهرغم تهدیدهای آشکار رژیم صهیونیستی دقیقا زمانی که انتظار میرفت ایشان نیز به پیروی از مشی رهبران مهم دنیا در بحبوحه افزایش تنش با یک دولت متخاصم و تروریست در پناهگاهی اختفا کند، در مکان عمومی و با اطلاعیه قبلی اتفاق افتاد.
عملکرد فلسطینیها در طوفانالاقصی از جنس روشنگری بود
بسیاری از تحلیلگران معتقدند حتی فارغ ازآنچه در خطبههای فارسیعربی توسط رهبر ایران ایراد شد، از یک سو نفس حضور ایشان و غالب مسئولان ردهبالای نظام ازجمله رئیس سه قوه در این مراسم و از سویی دیگر هم حضور بیشمار مردم در نمازجمعه تهران پیغامی را که ایران به دنبالش بود، به دنیا مخابره کرد و درعینحال خطبههای دوزبانه رهبری در نماز جمعه تاریخی تهران نیز تأثیر خود را بر رسانههای دنیا گذاشت و خبرگزاریهایی همچون رویترز، روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارونوت، روزنامه الشرق الاوسط، شبکه راشاتودی، روزنامه گاردین و… به پوشش بخشی از این خطبهها پرداختند. فضایی که «اصفهانزیبا» در بررسی آن با محسن نصری، پژوهشگر و نویسنده مسائل سیاسی، گفتوگو کرد.
نصری برای شروع و در تحلیل بخشی از صحبتهای رهبری با موضوع قانونی و مشروع بودن عملیات طوفان الاقصی میگوید: «در عرصه جنگ شناختی که همواره توسط صاحبان رسانه علیه ملتها و با هدف تضعیف اراده آنها شکل میگیرد، پیروز کسی است که بتواند روایت خود را به دنیا تحمیل کند. در این شرایط همیشه پیروز میدان کسی نیست که توانسته ضربهای وارد کند؛ بلکه پیروز کسی است که بتواند روایت خود را به دنیا نشان دهد. کشاکش رسانهای بر سر طوفان الاقصی از همین جنس است؛ درواقع دولت غاصب و متخاصم درصدد است با نفی اصل موضوع که تجاوز چند دهه خود به خاک یک ملت است، حق دفاع آن ملت را اشتباه جلوه دهد و چهبسا اگر روشنگری بهموقع و واضح در این برههها اتفاق نیفتد، عدهای هم بهاشتباه در تله این جنگ شناختی اسیر شوند؛ لذا تأکید رهبری بر قانونی و مشروع بودن حرکت فلسطینیها برای دفاع از خاک و حق ذاتی خود در طوفان الاقصی از جنس همین روشنگریهاست.»
امتی با یدی واحد
استاد حوزه و دانشگاه در خصوص لزوم بیداری ملتهای مسلمان و افزایش گستره روحیه مقاومت بین تمامی ملتهای مسلمان که مورد اشاره رهبری در خطبهها بود نیز عنوان میکند: «جهاد تبیین که مورد تأکید رهبری طی سالهای اخیر بوده است، برای بیدار کردن مسلمانهایی است که هنوز آنقدر که باید در موضوع فلسطین ورود نکردهاند؛ لذا افرادی که بهصورت تخصصی در این حوزه کار کردهاند باید با استفاده از ابزار رسانه بیانگر واقعیت ماجرای فلسطین و لزوم ازبینرفتن رژیم صهیونیستی باشند.» نصری در ادامه اشارهای هم به لزوم همبستگی هرچه بیشتر جریانهای مقاومت با هم میکند و دراینباره میگوید: «هنر سردار شهید قاسم سلیمانی برای مقابله با داعش همین ایجاد همبستگی بین گروههای مقاومت بود. سردار شهید در آن زمان توانست یک هماهنگی بین شیعیان مبارز سوریه، بسیج مردمی حشدالشعبی عراق، سپاه قدس ایران و تیپهای مبارز حیدریون و فاطمیون پاکستان و افغانستان ایجاد کند و آرزوی دیرینه امام برای تشکیل امت واحده مسلمان را تا حدود زیادی عملی نماید و در مقابل تمام قدرتهایی که خواستار قوت گرفتن داعش در منطقه بودند، بایستد؛ لذا امت اسلامی برای دفاع از خود باید ید واحده باشد و همکاری مؤثر داشته باشد.»
حضور مردم در عرصههای مهم نشانی از همبستگی
این پژوهشگر مسائل سیاسی درباره نقش مردم مسلمان در راستای ایجاد همبستگی اسلامی نیز میافزاید: «در کشور ما همبستگی چشمگیری بین دولت و ملت وجود دارد؛ اما در برخی کشورهای مسلمان دشمن توانسته است با رخنه در افکار مردم شکافهایی بین آنها و دولت ایجاد کند که در این موضوع هم باید روشنگری کافی اتفاق بیفتد و همین حضور فعال مردم در عرصههای مهمی همچون راهپیماییها یکی از نمودهای این همبستگی است. درواقع امت مسلمان در هر عرض جغرافیایی باید نسبت به اتفاق مهمی مانند ترور دبیر کل حزبالله لبنان واکنش فراگیر نشان دهند تا دنیا انزجار ملتها را نسبت به رفتارهای رژیم غاصب درک کند.» نصری در ادامه اشارهای هم به نقش پررنگ زنان در خانوادههای مسلمان جهت رشد روحیه استکبارستیزی و مقاومت دارد و در این باره میگوید: «مادر در هر خانواده برای تربیت نسلی که معنای همبستگی دینی، امت واحده و آرمان فلسطین را بفهمد، بسیار مؤثر است و چنانچه این روشنگری در جوامع ما برای زنان اتفاق بیفتد، ما در آینده شاهد نسلی هستیم که تحتتأثیر آموزههای خانواده خود نسبت به مسائل مهم جهان اسلام واکنش نشان خواهد داد.»
تجاربی تلخ، اما موفق
این استاد دانشگاه همچنین درباره تأثیر ترورهای اخیر از سوی صهیونیست بر حرکت کلی جریان مقاومت، اشارهای هم به اتفاقاتی که طی این چند دهه برای جمهوری اسلامی ایران افتاد دارد و در این خصوص خاطرنشان میکند: «ما تجارب تلخ اما موفقی درخصوص ازدستدادن شخصیتهای مهم خود طی سالهای پس از انقلاب داشتهایم؛ آن هم زمانی که از یک سو حکومتی نوپا و بدون حامی در دنیا و از سویی دیگر هم درگیر جنگ با کشوری دیگر بودیم. اما هیچکدام مانع شکوفایی یا ادامه حرکت انقلاب اسلامی نشد. چه بسا که این ترورها باعث بیداری و بهتبع آن پایداری میشود. با نگاهی اجمالی به تاریخچه جریانهای اسلامی همچون حزبالله، حماس و جهاد اسلامی درمییابیم که ترورهای زیادی علیه شخصیتهای مهم این جریانها اتفاق افتاده است؛ بهعنوانمثال، زمانی که سید عباس موسوی رهبر حزبالله لبنان ترور شد، سید حسن نصرالله یک روحانی جوان جایگزین ایشان شد و درگذر زمان مشخص شد که حتی قویتر از نفر اول توانست حزبالله لبنان را سازماندهی کند. همچنین دکتر فتحی شقاقی بهعنوان پایهگذار گروه جهاد اسلامی که ترور شد، مسیر حرکت گروههای مقاومت اما تغییر نکرد و از سوی دیگر هم مردم دنیا مظلومیت ملتی را که برای دفاع از حق خود ترور میشوند، به چشم دیدند.»
او درباره تأثیر ترورها بر ادامه روند تشکیلاتی حزبالله اینطور ادامه میدهد: «رژیم صهیونیستی گمان میکند با ترور میتواند حرکت و نهضتهای مخالف را متوقف کند؛ ولی اگر چنین بود خیلی سالها پیشازاین جنبشهای اسلامی از بین رفته بودند. واقعیت این است که تمامی این جنبشها در جمیع ردهها برای مسئولان شاخههای اطلاعاتی و نظامی خود دارای جایگزین هستند و مسئولیت هرکدام از گردانها در هر حالتی ازپیشتعیینشده است؛ لذا کلیت تشکیلات با از بین رفتن مهرهها ضربه اساسی نخواهد خورد.»