به گزارش اصفهان زیبا؛ ادبیات آیینه تمامنمای جامعه است که میتوان در آیینه آن، واقعیترین حوادث و اتفاقات را به نظاره نشست. از این رو شعر و شاعری در حیات معنوی جوامع نقش مهم و ارزشمندی ایفا میکند.
در این میان ادبیات پایداری و مقاومت، بخش قابلتوجهی از ادبیات جهان را به خود اختصاص داده و موردتوجه شاعران و نویسندگان سراسر دنیا قرار داشته است. همواره مردان و زنان خوشذوق و قریحهای در این عرصه حضوری فعال داشتهاند. مضامین مقاومت، پایداری و دفاع از میهن، مفاهیمی فراگیر در فرهنگ همه کشورهاست که از فطرت و طبیعت بشر نشئت میگیرد.
مؤلفههایی همچون مبارزه، وطندوستی، مقاومت و پایداری، دشمنستیزی و شهادت از مفاهیم اصلی ادبیات مقاومت به شمار میرود. از سویی دیگر، زنان در دوران معاصر بهجهت دگرگونیهای اجتماعی، فرصت و موقعیت مناسبی برای نشاندادن افکار و احساسات خود در پیرامون مسائل اجتماعی پیدا کرده و بهعنوان بخش مهمی از پیکره حضور اجتماعی در شکلدهی جریانهای فکری و ادبی مؤثر بودهاند. امروزه حضور تأثیرگذار زنان شاعر در سنگر شعر و شاعری، همدوش با مردان مبارز در سرزمینهای اشغالی فلسطین، چرخشی از اتفاقات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را بههمراه دارد.
بانوان شاعر فلسطینی در قالب نمادهایی به تبیین مضامین وطندوستی و آرمانگرایی پرداخته و دفاع از میهن و مبارزه در برابر تجاوز دشمن را در صحنههای کمنظیری بهصورت نبرد خیابانی، عملیاتهای چریکی و استشهادی به تصویر کشیدهاند. احیای سرزمینهای فروریخت و برگرداندن آبادی، آرامش و آسایش به فلسطین یکی دیگر از جلوههایی است که زنان شاعر به زیباترین شکل ممکن، با تمام عاطفه زنانه به ابراز آن پرداختهاند. بهعنوان نمونه زینب حبش، مقاومت در زندانهای اشغالگران و تحمل شکنجههای وحشیانه آنان را اینگونه در اشعار خود میآورد: «آه از زنجیر آهنی! آه از کینه و بغض شدیدم! از بازوانم آویزانم کردند. لباسهایم را خارج کردندو همچون تاب کودکان از من بازیچهای ساختند. رشته اعصابم را با تازیانه از هم دریدند و قلبم را پارهپاره کردند. وای! چه عذاب دردناکی! ناخنهایم را کشیدند؛ مرا با سیگار سوزاندند؛ پوستم را سلاخی کردند و در زیر استخوانهایم هزاران هزار انقلابی و هزاران مبارز یافتند.»
او در جایی دیگر به مرتبه رفیع شهدا و جایگاه آنان در بهشت برین اشاره میکند و چنین میسراید: «تو در بهشت هستی؛ در لابهلای لطافت شکوفههای سرزمینم؛ در خنده گنجشکهای نغمهسرا؛ در رنگ زمین؛ در نسیم روحبخش؛ در سبزی مژگان زیبایت؛ در خوابآلودگی شب؛ در زیبایی سپیدهدم و بوی یاسمین.» از شاخصههای اصلی ادبیات پایداری و مقاومت، وحدت و انسجام ملی است.
صدیقه وسمقی، شاعر فلسطینی که اشعارش سرشار از روح حماسی و دینی است، خود در مناطق عملیاتی حضور داشته و در سرودهای با دعوت مردم به بیداری و وحدت، گذر از دورویی و رسیدن به صدق و راستی چنین میسراید: «باید بهخاطر یک مظلوم، یا یک گرسنه حتی، برآشفت؛ باید فاصلهها را پر کرد؛ من این فاصلهها را پر توانم کرد؛ باید هنوز قلبها بتپد؛ باید هنوز شور در سرها باشد؛ عشق یعنی شور؛ یعنی همیشه بیداری؛ یعنی به جستوجوی حقیقت، همیشه رفتن؛ رفتن؛ رفتن؛ باید ز هفتخان دورویی گذشت …». اهمیت ادبیات مقاومت در این نکته نهفته است که این ادبیات ظرفیت حفظ و انتقال ارزشهای مهم انسانی را داراست. عاطف جانم، شاعر فلسطینی ضمن تأکید بر حضور در وطن، با تعابیر و ترکیبات زیبا، حماسی و تأثیرگذار به مبارزهطلبی و مقاومت اشاره میکند: «از یهود نمیترسیم و اقدامات آنان کوچک و بیثمر است و خدا بزرگ است. ای دشمنان وحشی که در دل سنگ سخت ورود کردهاید! دور شوید. بسیار دور شوید. این فریاد مقدس اللهاکبر، زشتیها و پستیهای آنان را از بین میبرد و این فریاد به آنان میگوید که از یهود نترسید. و همین فریاد دشمنان معاند و منکر را دور میکند. اللهاکبر! نترسید از یهود. ای کودکان! ای سنگها! ای درختان! ای رودها! این بستر ماست که از اجداد بزرگ ما نگهبانی میکند. این دستان ماست. آنها را ببوس و بو کن…».