به گزارش اصفهان زیبا؛ نمایش «ترانه آب» به نویسندگی احسان جانمی یک نمایش مذهبی و سنتی است که در سالن سعدی حوزه هنری اصفهان در حال اجراست. نمایشهای سنتی و آیینی با شاخههای مختلف آن همگی از میراثفرهنگی كشورمان در زمینه هنر تئاتر محسوب میشوند. رویكرد نمایشنامهنویسان و كارگردانان تئاتر كشورمان به سنتها و آیینهای نمایشی، از مهمترین رویكردهای ارزشمندی است كه تعدادی از هنرمندان نمایشنامهنویس و كارگردان تئاتر به آن توجه جدی نشان دادهاند و ضمن این توجه، تئاتر كشورمان را بهسوی تئاتر ملی سوق دادهاند.
کوششها و تلاشهای این نمایشنامهنویسان و كارگردانان برای رسیدن به تئاتر ملی كه باتوجهبه پیشینه و سابقه سنتهای تئاتریمان و نیز برخاسته از آیینهای نمایشیمان بهدستآمده است، کوششهایی نیست كه بتوان از آن چشمپوشی كرد و هیچ سخنی از آنها به میان نیاورد؛ به همین دلیل با صفیه اشجع، طراح و کارگردان نمایش «ترانه آب» گفتوگو کردیم.
پیامنمایش ترانه آب به مخاطب خودش چیست؟
محوریت نمایش به صبر بانوان در واقعه کربلا اشاره میکند. کارگردانی این نمایش را بر پایه اصول نمایش ایرانی طراحی کردم. نمایش ترانه آب منتخب سیزدهمین دوره سراسری و دومین رویداد بینالمللی صاحبدلان است. در رویداد صاحبدلان زمانی که کاری برگزیده شود، باید در شهر متعلق به خودش بهصورت عمومی اجرا شود. از بین 300 کاری که برای رویداد بینالمللی صاحبدلان ارسال شد 19 کار پذیرفته شد و ترانه آب یکی از آن 19 کار است. البته باید به این نکته اشاره کنم که ما در رویداد صاحبدلان تنها نماینده اصفهان هستیم.
نمایش ترانه آب از چهار پرسوناژ تشکیل شده است. یکی از این پرسوناژها نویسنده جوان است که پس از سالها به خانه پدری خود بازمیگردد و معنای زندگی خودش را از دست داده و میخواهد به زندگی خودش پایان دهد. در این خانه با دختری به نام «آب» آشنا میشود و معنای زندگی برای او تغییر میکند. یکی دیگر از پرسوناژهای این نمایش شخصیتی به نام «نصیر» است. هرچه نمایش پیش میرود متوجه شخصیت او که فردی حسود نسبت به برادر خود هست میشویم. آب در نمایش بسیار مهم است؛ چرا که نام یکی از کاراکترهاست که پدر او تعزیهخوان بوده و علاقه زیادی به خاندان پیامبر (ص) داشت و به همین علت نام دخترش را آب گذاشته است. از طرفی شخصیت پسر نویسنده که دچار بیهویتی و بیمعنایی در زندگی شده است، شروع به نوشتن درمورد ترانه آب و ترانه زندگی میکند و معنای زندگی برای او متفاوت میشود.
بزرگترین چالش شما برای تولید این اثر نمایشی چه بود؟
بزرگترین چالشی که در نمایش با آن روبهرو بودم، صحنه پایانی نمایش بود. در این صحنه تعزیه اتفاق میافتد. تعزیه یا شبیهخوانی یکی از انواع نمایش ایرانی است که بر پایه قصهها و روایتهای مربوط به زندگی خاندان پیامبر (ص) است. در صحنههای اول، نمایش با ژانر کمدی شروع میشود و هرچه داستان جلو میرود، به بعد دیگری از شخصیت کاراکترها پی خواهیم برد. چون داخل نمایشنامه تعزیه هست، مُهر مذهبی بودن روی آن خورد و خیلی از افراد نسبت به آن گارد گرفتند. تعزیه یکی از انواع نمایش ایرانی حساب میشود؛ بنابراین برای طراحی صحنه و کارگردانی تلاش کردم مینیمال و مدرن کار کنم. حتی دررابطهبا موسیقی نمایش هم بهصورت مدرن است. مهمترین چالش برای رفع این موضوع انتخاب بازیگر بود. باید بازیگری را دعوت میکردم که هم بازی شرقی را بهخوبی بشناسد و هم در تعزیهخوانی مسلط باشد.
استقبال عمومی از تئاترهایی با موضوعات اجتماعی و مذهبی در اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
در اصفهان تمایل اکثر مردم به سمت ژانر کمدی است. اکثر مردم در اصفهان به دنبال درام قوی نیستند؛ بلکه تمایل دارند ساعتها بنشینند و بخندند تا از مشغلههای زندگی دور باشند. اتفاق جذابی که در این نمایش رخ میدهد این است که زندگی روزمره و مفهومهای این دوره را به تعزیهخوانی رسانده بود. ما تعزیهخوانی را یک سنت میدانیم و احساس میکنیم فضایی جدا از زندگی ماست. درصورتیکه در این داستان نویسنده بهاندازهای توانسته درام را ظریف و خوب بیان کند که یک پیوند ایجاد شود. گرهزدن واقعیت امروز به اتفاقات گذشته با هنرمندی، اتفاق خوبی بود که توانست مخاطبان را برای تماشای تئاتری با موضوع مذهبی جذب کند.
برای اینکه مردم نسبت به تئاترهای اجتماعی و مذهبی تمایل بیشتری نشان دهند، کارگردانان باید به مفاهیم زندگی دست بزنند. البته برای جذاب بودن نمایش نباید آن را دچار شعار بکنیم؛ بلکه باید برخی از مفاهیم مانند حسد، صداقت و… پررنگ شود و شخصیتها باورپذیر شوند تا مخاطب از این ژانرها استقبال بیشتری کند.