بازارهای بزرگ شهرهای ایران، دارای ورودی هایی هستند که بزرگترین سرای این بازارها را قیصریه مینامیدهاند. این قیصریه ها، شریان های اصلی ورود به بازارهای بزرگ بوده اند و ازآنجا که کاسبان و تجار متمول و پیشه وران ثروتمند دراین سراهای بزرگ حجره داشتهاند، وفور تزئینات و زیبایی آنها از سایر بخش های بازار بزرگ بیشتر است. از اینروست که براین بخش از قیصریه، نام بازارشاهی نهادهاند. ساخت سردر قیصریه اصفهان، به دستور شاه عباس بزرگ صفوی و معماری استادکار بزرگ، علی اکبر اصفهانی که نامش بر پیشانی بسیاری از آثار به جامانده از عهد صفوی خوش می درخشد، در سال 1014 هجری قمری انجام شده است.
مسیر رسیدن
این سردر باشکوه در ضلع شمالی میدان نقش جهان قرار دارد. اگر از سمت خیابان حافظ به میدان وارد شوید، سردر در سمت راست شما و بسیار نزدیک است. اگر از خیابان سپه وارد شوید، سردر در سمت چپ شما و باز هم بسیار نزدیک است. اما اگر ورودی خیابانهای پشت مطبخ یا سعدی را انتخاب میکنید، هنگام وارد شدن به میدان باید طول میدان را به سمت شمال بروید تا سردر قیصریه در انتهای بخش شمالی میدان خود را به شما نشان دهد.

خیابان استانداری، میدان نقش جهان(میدان امام)/خیابان حافظ، میدان نقش جهان(میدان امام)
نکته کاربردی گردشگرانه
بر دو سکوی بزرگ سردر که از سنگ یشم است، همواره پیرمردان و دستفروشان و گاهی درویشی با لباس درویشی و انگشترهای فراوان به دست، مشغول سوداگری اند. هربار هر گردشگری که می گذرد و سربالا می کند تا نقاشی های نیمه جان رضاعباسی را نگاه کند، آنها نیز سربه بالا می کنند! گواینکه برای نخستین بار است که کاشف به عمل آمده بر دیوار های سردر نقاشی شده است! نکته آنکه از این ورودی منقوش و مصور، آسان نگذرید و اگر توانستید روی سکو جای خالی پیدا کنید، دمی بنشینید و حظ ببرید. هرچند دستفروشان این سکو را حجره آبا و اجدادی خود میدانند، کنارشان بنشینید! از نام و نشان رضاعباسی هم ساده نگذرید.
بدو ورود
در بدو ورودتان به بازار بزرگ اصفهان یا بازار شاهی، از سردری می گذرید که زمانی دست نقاش بزرگ عهد صفوی، رضا عباسی برآن نقش زده است. هماره و هرروز بر سر یافتن مرقع کوچکی از این استاد در موزههای بزرگ دنیا رقابتی سخت برپاست.
اینجا بی منت و محنت راه و سفر، نسخهای بزرگ از کار رضا عباسی را میبینید.
نیمه جان و بسیار خسته است، اما خطوط، رنگها، فرم لباس ها، یراق آلات سواران و اسب ها، صورت های ایرانیها و ازبک و اروپایی ها از مهارت و چیرهدستی استادی نشان دارد که آقا رضای نقاش بود و پادشاه او را به خود منسوب کرد و رضاعباسیاش نامید.
تابلوهای سردر شامل شکارگاه سلطنتی، اروپاییان مقیم دربار اصفهان در عهد صفوی، تصویر جوانی پادشاه و در نهایت، تصویر یکی از جنگ های شاه عباس بزرگ با ازبک هاست.
در قسمت فوقانی سردر، دریچه ای دیده می شود که در قدیم محل نصب ساعت بزرگی بوده که به غارت رفته است. گذر ایام بر صورت این نقاشی ها سیلی می زند.
تا می توانید روحتان را با نوشیدن این همه زیبایی و مهارت سیراب کنید.
نقارهخانه در سکوت
پیشتر، تا سال 1307 هجری قمری، درطرفین سردر، نقاره خانهای بود که طبق رسوم، هنگام طلوع و غروب آفتاب و رزم ها و بزمهای ملی، با طبل و دهل و بوق و کرنا، اهالی شهر را خبر میکردند. علاوه براین، در این مکان ضرابخانه شاهی و کاروانسرایی نیز بوده که امروزه نشانی از آنها نیست. در دوسوی سردر، محوطه نسبتا بزرگی در برابر شماست كه درسمت چپ بازار صراف ها و بازار قنادهاست و درسمت راست، دو راسته بازار كفاشها دیده می شود. طرفین سردر و در زیر سنگینی ابهت شاهکار رضا عباسی، دو سکوی سنگی بزرگ از سنگ یشم دیده می شود؛ جایی که محل دادوستد خرده فروشان و درویشان شده است. از روی این سکوها می توان به شکوه تصاویر بسیار فرسوده و رنگباخته جنگ شاه عباس با ازبک ها نگاه کرد. می توان اسبها، سوارکاران و تصویر پادشاه جوان را از میان آشوب و تخریب بیرحم زمانه بازیافت و شناخت.
نگاره معرقطلایی لاجوردی
درگذشته رسم براین بوده که ساعات سعد و نحس را برای انجام کارها و امور مهم، بسیار در نظر میگرفتهاند. از اینروست که برج قوس در شناسنامه شهر اصفهان به عنوان روزی که پایه های این شهر بنا شده، درنظر گرفته شده است. نگاره برج قوس یا ماه آذر، منقوش بر کاشیهای سردر است.
نگاره ترکیبی از بدن شیر، سر انسان و دم اژدهاست که اژدها دهان گشوده و آتش از آن بیرون می زند. انسان با کمانی در دست سر او را نشانه رفته است. این نگاره، با کاشی معرق طلایی و با تزئینات اسلیمی آبی برزمینه مزین کاشی معرق لاجوردی، در دو گوشه ورودی سردر نشسته است.
در معناشناسی این نگاره آوردهاند که تصویری از مجاهده انسان با هوای نفس خویشتن است. امروزه این نگاره به عنوان سمبلی از شهر اصفهان شناخته شده است. در وسط سردر، نقش خورشیدی درخشان دیده میشود.
جای خالی ساعت
در میانه قوس سردر، مربعی توخالی دیده می شود که محل نصب ساعت بزرگی بوده که از غنایم جنگی در فتح قلعه پرتغالی ها در هرمز به دست سپاه ایران افتاده و در آنجا نصب بوده است؛ اما امروزه اثری از آن نیست. سردرقیصریه، طبق سندی که به خط نستعلیق با رنگ سفید برزمینه لاجورد کاشی خشتی خوانده شده و دربالای سردر، مابین کاشیهای قجری و کاشیها و نقاشیهای صفوی قرار گرفته، در زمان سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و حکمرانی ظلالسطان به سال 1218 مرمت شده است.
هنگامه بدرود
ر بازگشت از قیصریه، از کارزار زیبایی و زندگی و اقتصاد بازگشته اید. دمی بر سکوی حوض روبه روی سردر بنشینید و نفسی تازه کنید. این حوض، بازسازی شده کاملی از شکل اولیه آن در دوره صفوی است و حال وهوای اصیل جلوخان سردرقیصریه را اندکی بازمیگرداند. شما از بازارهای شاهی و بزرگ اصفهان دیدن کردهاید. محوطه نسبتا بزرگی که در سمت چپ آن بازار صراف ها و بازار قنادهاست و در سمت راستش دو راسته بازار کفاشان. بر جرزهاى طرفين مدخل بازار قنادها در سمت راست سردر قيصريه و بازار كفاشها در سمت چپ سردر، دو شكل مربع به خط بنایى لاجوردى رنگ معرق بر زمينه آجرى دو بيت شعر زير نگاشته شده است:
غــرض نقشى است كز ما باز ماند كـه هستى را نمى بينم بقائى
مگر صاحـــــب دلى روزى برحمت كـــند در كار مسكينان دعائى