به گزارش اصفهان زیبا؛ صدا، صدای آشنای همیشگی بود؛ ولی در اثنای نماز ظهر؟ مگر چه اتفاق مهمی قرار بود بیفتد؟ «محمد، نگاههای معنادار تو را به آسمان میبینیم و تو را بهسوی قبلهای که رضایتت را جلب کند برمیگردانیم.»
در همین حال بود که جبرئیل، بازوان محمد صلواتاللهعلیه را گرفت و ایشان را بهسوی خانه کعبه برگرداند و امتحان در نیمه رجب سال دوم هجری تمام شد؛ امتحان نمازخواندن به سمت بیتالمقدس. تا به آن روز بیتالمقدس سنگ محکِ تمیز سره از ناسره بود. سنگ محک مسلمان و منافقبودن و امروز درحالیکه قبلهمان بیتالله الحرام است، امتحان دیگری شروع شده است؛ مثل همیشه تاریخ و نگاهها به سمت بیتالمقدسی است که بازهم سنگ محک شده است؛ سنگ محکی برای عیانشدن عیارمان، برای شناخت حق از ناحق. برای ادعای مسلمانیمان، برای امتحانمان، برای مشخصشدن خودی و ناخودی بودنمان، برای تبدیل شعارهایمان به عمل و برای ایستادنمان در جای درست تاریخ؛ همان تاریخی که کل یوم عاشوراست و بیتالمقدسی که امروز، ارض کربلاست؛ کربلایی که همه وامدار مردان و زنانش هستند.
از همین روی است که شیرزنان این سرزمین، هرروز با رفتار خود نشان میدهند که شاگرد مکتب حضرت زینب سلاماللهعلیها هستند؛ آنجا که آن زن فلسطینی با آرامش قلب میگوید: «حبّ دنیا را از قلبهایمان بیرون کشیدیم و کنار گذاشتهایم. بچههای من با پای خودشان راهی شهادت شدند.»
آن روز حضرت زینب سلاماللهعلیها در مقابل یزید که میخواست عجز و ناتوانی ایشان را به رخشان بکشد و ایشان را به ناله و التماس وادارد، فریاد ما رأیت الا جمیلا سر داد و همین رمز ماندگاری شیعه شد؛ آن ماندگاری که از پَس یک تفکر حاصل میشود؛ تفکری که میگوید شهادت در راه خدا برای ما افتخار و نشانه عظمت و بزرگی است، دادن جان در راه خدا بسیار زیباست. اگرچه غم از دستدادن عزیزان سنگین است؛ اما چون برای خدا داده شده و شهدا «عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقُونَ» هستند، پس ناراحت نیستیم و همین رفتار عاشقانه با تقدیر الهی بود که فضای مجلس ابن زیاد را علیه خودش تغییر داد و امروز ما شاهد مقاومت و پایداری مردم غزه، بهویژه زنانی هستیم که نشانی از همان تفکر و تربیت دینی و قرآنی دارند.
مردم غزه با تأسی از قرآن حرکت خود را شکل میدهند و نتیجه این تربیتِ مقاومتمحور، بینشی است که توانسته دنیا را به حرکت درآورد و شاهد اعتراضات ضد اسرائیلی و خواندن سرود مقاومت در خاک آمریکا کنار مردم فلسطین باشیم. مردم مقاوم و صبور فلسطین، بهویژه زنانی که با عشقبازی و اقتدار و صبر خستگیناپذیر خود، دیگران را از روزمرگی و توجه به خود خارج کردند؛ زنانی که هرروز بهمانند حضرت زینب سلاماللهعلیها که فرمودند: «ای یزید به تو میگویم که هر حقهای که میخواهی بزن؛ اما تو نمیتوانی نام ما را از دنیا محوکنی، نام ما محو شدنی نیست. بدان آنی که محو میشود و نابود شدنی است تو هستی»، با رفتارهای خود اسرائیل را یکقدم به نابودی نزدیک میکنند، زنانی که از آوارگی و گرسنگی و ویرانی خانههایشان نمیترسند و در سختترین شرایط با کودکانشان بازی میکنند، با تمام توان میجنگند، از مجروحان پرستاری میکنند، به یتیمداری میپردازند و پیکرهای کودکانشان را با دستهای خودشان به خاک میسپارند؛ ولی همچنان فریاد آزادگی سر میدهند و خم به ابرو نمیآورند و به فرزندان خود میگویند که:
ما پیروزیم
ما از رنج حسین میآییم…
از اندوه فاطمه زهرا(س)…
از اُحد میآییم و از بدر…
و از غمهای کربلا…
میآییم برای تصحیح تاریخ و اشیا
و برای پاککردن حروف
از خیابانهایی که نامهای عبری دارند!