حسن شمشادی، خبرنگار سابق ایران درسوریه، از استراتژی‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها در غزه و راهکارهای مقابله با آن می‌گوید

جنگ غزه، جنگ روایت‌ها بود…

سرانجام پس از 15 ماه بحران در نوار غزه، جنگی 470روزه، با 152 هزار شهید و زخمی و بیش از 11هزار مفقود، در این منطقه به پایان رسید …

تاریخ انتشار: 18:42 - شنبه 1403/10/29
مدت زمان مطالعه: 11 دقیقه
جنگ غزه، جنگ روایت‌ها بود…

به گزارش اصفهان زیبا؛ سرانجام پس از 15 ماه بحران در نوار غزه، جنگی 470روزه، با 152 هزار شهید و زخمی و بیش از 11هزار مفقود، در این منطقه به پایان رسید؛ جنگی که تنها یک پیکار نظامی نبود؛ جنگ روایت‌ها بود؛ روایت‌هایی که راوایان اصلی آن رسانه‌ها به عنوان مهم‌ترین ابزارهای تأثیرگذار در این بحران بودند و طی این مدت همواره نقشی محوری در جهت‌دهی به افکار عمومی و حتی تغییر مسیر درگیری‌ها را در برخی مواقع ایفا کردند و در نهایت نمونه بارز این تأثیرگذاری در غزه را به نام خود به ثبت رساندند.

از یک‌سو رسانه‌های صهیونیستی با حجم گسترده‌ای از تبلیغات و عملیات روانی، تلاش کردند روایت‌های خاصی از جنگ و پیامدهای آن ارائه کنند و سعی در تقویت حمایت داخلی و بین‌المللی از سیاست‌های خود و به نوعی القای مشروعیت برای اقدامات نظامی خود داشتند و از سوی دیگر رسانه‌های حامی مقاومت فلسطین نیز در این جنگ اطلاعاتی، بیکار ننشسته و با به‌تصویرکشیدن ابعاد انسانی و فاجعه‌آمیز، سعی در جلب حمایت جهانیان و فشار بر مجامع بین‌المللی برای پایان‌دادن به جنگ داشته‌اند؛ نوعی رقابت رسانه‌ای که به خوبی نشان داد جنگ امروز تنها در میدان نبرد رخ نمی‌دهد، بلکه جبهه‌ای پرقدرت در عرصه رسانه‌ای نیز برقرار است.

حتی حالا که توافق برای آتش‌بس در غزه صورت گرفته، باز هم این جنگ رسانه‌ای ادامه دارد و رسانه‌های صهیونیستی با مانور گسترده روی این توافق، در تلاش‌اند افکار عمومی را قانع کنند که این توافق خطری برای جامعه اسرائیلی ندارد و از سوی دیگر، رسانه‌های حامی مقاومت، این توافق را به‌عنوان پیروزی مردم فلسطین بازتاب می‌دهند؛ شرایطی که ثابت می‌کند رسانه‌ها می‌توانند به‌عنوان نیرویی جریان‌ساز، مسیر و پایان جنگ را به نفع خود روایت کنند.

حسن شمشادی، کارشناس رسانه‌ای که سال‌ها سابقه خبرنگاری در کشورهای بحران‌زده چون عراق، سوریه و لبنان را تجربه کرده است، در گفت‌وگو با «اصفهان زیبا» به تحلیل ابعاد رسانه‌ای بحران غزه، استراتژی‌های رسانه‌ای صهیونیست‌ها و نقش رسانه‌ها در پشتیبانی از مقاومت فلسطین پرداخته است. او معتقد است رسانه‌ها در جریان جنگ‌ها و ناآرامی‌ها نقش غیرقابل‌کتمانی داشته و دارند؛ چراکه بر اساس روایت‌های خود از جنگ‌ها و درگیری توانستند افکار عمومی را دگرگون کنند و در همین راستا به عنوان یکی از ارکان اصلی تأثیرگذار در جنگ‌ها به شمار روند.

این خبرنگارِ جنگ همچنین به استفاده رسانه‌ها از تاکتیک های حرفه‌ای و نوینی اشاره می‌کند که در قالب روایت، جنگ‌ها را به نفع صاحبان خود و بر اساس مواضع موجود تغییر داده است که مثال‌هایی از تغییر روایت‌ها در جنگ غزه از جمله نمایش ضعف یا قدرت طرفین نمونه‌ای از این رویکرد رسانه‌ها بود که در بیش از یک سالی که جنگ غزه به طول انجامید، توانست تأثیر بسیاری بر افکار عمومی بگذارد.

شما در جایگاه خبرنگار در مناطق بحرانی و جنگی بسیاری حضور داشته‌اید و از آن شرایط روایت‌ها کرده‌اید و به نوعی از نقش غیرقابل‌انکار رسانه‌ها در جریان جنگ‌ها و بحران‌های منطقه‌ای به‌خصوص آگاهید. حالا در بستر این تجارب، روایت‌های رسانه‌ای از بحران غزه و به نوعی این جنگ روایت‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

جنگ روایت‌ها در بحران‌ها همراه با بعد نظامیِ جنگ همیشه مطرح است. درحال حاضر هم این نقش رسانه‌ها در جریان جنگ و درگیری‌ها در غزه، به‌ویژه در حوزه مقاومت، غیرقابل‌انکار است؛ جنگی که بسیاری از طرف‌های درگیر توانسته‌اند با روایت‌های رسانه‌ای خود، افکار عمومی داخلی، منطقه‌ای و جهانی را تحت تأثیر قرار دهند. در ماجرای حملات حماس به سرزمین‌های اشغالی در ۷ اکتبر، رسانه‌ها نقشی کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی ایفا کردند؛ به عنوان مثال انتشار تصاویر این حملات از سوی حماس، قدرت شکستن ابهت امنیتی اسرائیل را نشان داد؛ اسرائیلی که مدعی بود با دیوارهای حائل، دوربین‌های حرارتی و دیگر تجهیزات پیشرفته، غیرقابل نفوذ است و ناگهان اما با عبور نیروهای حماس مواجه شد. با این حال، روایت صهیونیست‌ها از این ماجرا نیز متفاوت بود.

صهیونیست‌ها با بهره‌گیری از امپراتوری رسانه‌ای خود تلاش کردند تا حماس را عامل خشونت و قتل‌عام معرفی کنند. ادعاهایی همچون سر بریدن کودکان و حمله به کنسرت‌ها مطرح شد که بعدها مشخص شد بسیاری از این ادعاها بی‌اساس بوده و صرفا در راستای مظلوم‌نمایی رژیم صهیونیستی و مشروعیت‌بخشی به اقداماتش بیان شده است. در واقع در این مدل جنگ روایت‌ها، هر دو طرف تلاش کردند قدرت خود و ضعف طرف مقابل را برجسته کنند. از یک سو، اسرائیل حملات سنگین خود به غزه را نشان داد و از سوی دیگر، حماس تصاویر و مستنداتی از هدف‌قراردادن نیروها و تجهیزات اسرائیل منتشر کرد.

در عین حال با وجود قدرت رسانه‌ای گسترده صهیونیست‌ها، محور مقاومت هم توانست پیام‌هایی را به سطح جهانی برساند؛ روایت‌هایی که هرچند محدود بودند؛ اما توانستند استقامت و اراده نیروهای مقاومت و ساکنان غزه را به نمایش بگذارند. برای حضور مؤثرتر در این جنگ رسانه‌ای، لازم است محور مقاومت به آسیب‌شناسی بپردازد و کمبودها را در سه سطح شناسایی کند؛ در سطح داخلی باید به اقناع مخاطبان فارسی‌زبان و جلب حمایت داخلی پرداخته شود. در سطح منطقه‌ای لازم است افکار عمومی کشورهای عربی و غیرعربی با توجه به تفاوت‌های زبانی و فرهنگی جلب شود و در سطح بین‌المللی نیز رساندن پیام مقاومت به مخاطبان اروپا، آمریکا و آسیا هم باید موردتوجه قرار گیرد. برای این منظور مقاومت باید راهبردها و برنامه‌های عملیاتی مؤثری تدوین کند تا بتواند از ابزار رسانه‌ای موجود حداکثر بهره‌برداری را کرده و در این جنگ روایت‌ها حضوری قدرتمند داشته باشد.

دقیقا؛ به آسیب‌شناسی این فضا از سوی جبهه مقاومت اشاره کردید. از نگاه شما چه استراتژی‌هایی را می‌توان برای مقابله با این جنگ رسانه‌ای از سوی صهیونیست‌ها که حتی در شرایط آتش بس و اتمام جنگ هم ادامه دارد، در نظر داشت؟

این موضوع بسیار گسترده است و ما در اینجا صرفا درحال طرح بحث آن هستیم؛ اما نمونه‌ها و مصادیق زیادی برای بررسی وجود دارد؛ به عنوان مثال، عملکرد حماس در این جنگ نشان داد که چگونه می‌توان ابهت پوشالی اسرائیل را شکست؛رژیمی که مدعی بود حتی پشه هم نمی‌تواند از مرزهایش عبور کند، در برابر عملیات نظامی حماس از زمین، هوا و دریا غافلگیر شد؛ همچنین در بحبوحه بمباران‌ها و حملات به زیرساخت‌ها، تصاویر نزدیک از هدف‌قرارگرفتن تانک‌های اسرائیلی توسط نیروهای مقاومت، بُعد رسانه‌ای این جنگ را برجسته‌تر کرد.

اما ما نیز به عنوان کسانی که در محور مقاومت قرار داریم، باید تلاش کنیم تا با شناخت دقیق مخاطبان خود در جوامع مختلف، پیام خود را به شیوه‌ای مؤثر منتقل کنیم؛ برای مثال، در ایران مخاطبانی داریم که باید با زبان نسل جدید رسانه‌ها و با استفاده از تکنیک‌ها و تاکتیک‌های به‌روز، اقناع و جریان‌سازی شوند، نه با روش‌هایی که متعلق به دهه‌های گذشته است. همین اصل در سطح منطقه‌ای نیز صادق است. با وجود تفاوت‌های زبانی، فرهنگی و دیدگاهی در کشورهای مختلف منطقه، باید به زبان عربی و با درک عمیق از فرهنگ و نیازهای این جوامع، محتوا تولید شود.

تأثیرگذاری در این سطح نیازمند آن است که سینماگران، مستندسازان، کاریکاتوریست‌ها، خبرنگاران و تحلیلگران از کشورهای مختلف به این جریان بپیوندند. آن‌ها می‌توانند با ساخت فیلم، مستند، سریال یا نوشتن یادداشت‌ها و تحلیل‌ها، مظلومیت مردم فلسطین و ظلم رژیم صهیونیستی را بازتاب دهند؛ اقداماتی که باید فراتر از مرزهای منطقه باشد و مردمی از اروپا، آمریکا، کانادا، آمریکای لاتین و حتی جنوب شرق آسیا را نیز دربرگیرد. البته چنین تولیدات محتوایی زمانی مؤثر خواهند بود که با فرهنگ و سلیقه مخاطبان آن مناطق همخوانی داشته باشند.

از طرفی برای تحقق این اهداف، نیاز به ایجاد یک شبکه هماهنگ از افراد و گروه‌هایی داریم که بدون نیاز به پیمان‌های رسمی و نانوشته، در راستای حمایت از آزادی‌خواهی، حق‌طلبی مردم فلسطین و افشای جنایات صهیونیست‌ها فعالیت کنند. این شبکه باید بتواند با زبان مخاطبان در سراسر جهان صحبت کرده و حقایق را به شکلی تاثیرگذار منتقل کرد. متأسفانه کمبودهایی در این زمینه وجود دارد که نه تنها در سطح بین‌المللی، بلکه در داخل و منطقه نیز مشهود است. این مشکلات، نیازمند آسیب‌شناسی عمیق و ارائه راه‌حل‌های عملی هستند تا بتوان از ظرفیت رسانه‌ها به شکل بهینه استفاده کرد و جنگ روایت‌ها را به نفع مقاومت هدایت کرد.

از جمله چالش‌ها در شرایط جنگی، ارائه تصویر دقیق از واقعیت‌ها از سوی خبرنگاران و رسانه‌ها و به نوعی حفظ استاندارهای حرفه‌ای است؛ فضایی که شما بسیار در بطن آن قرار گرفته و تجربه کرده‌اید. ایجاد توازن بین این فشارها و اصول حرفه‌ای خبرنگاری کمی مشکل است. جدای از مواردی که به آن اشاره کردید، این زاویه را هم مورد بررسی قرار دهید. اینکه رسانه‌ها چگونه می‌توانند در چنین شرایطی، پیام خود را به درستی و به‌طور مؤثر به جهان منتقل کنند تا این توازن صورت گیرد؟ به معنای دیگر رسانه‌ها چگونه می‌توانند آزادی رسانه‌ای را در چنین فضایی حفظ کرده و از تبدیل گزارش‌ها به ابزار سیاسی جلوگیری کنند؟

باید بگویم که تمام رسانه‌هایی که در دنیا شکل می‌گیرند، صرف‌نظر از ساختار سیاسی، پایگاه ایدئولوژیک، حامیان مالی و کسانی که آن‌ها را تأسیس می‌کنند، همگی برای جریان‌سازی تأسیس شده‌اند. این جریان‌سازی در هر رسانه‌ای در دنیا، بر اساس همان اصول پایه‌ای که عرض کردم، انجام می‌گیرد؛ این یک اصل است. دوم اینکه رسانه‌ها در دنیای کنونی و به عنوان نسل نوین رسانه‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ چیزی را نمی‌توان سانسور کرد و همه‌چیز باید گفته شود.

سومین نکته این است که مخاطبان رسانه‌ها از صاحبان اندیشه آن‌ها انتظار دارند که تمام مسائل را بیان کنند و رسانه‌ها نباید از اتفاقاتی که در مناطق مختلف دنیا رخ می‌دهد غافل بمانند. در اینجا باید اشاره کنم که بسیاری از این رسانه‌ها، و نه همه آن‌ها، به درستی از حرفه‌گرایی و تکنیک‌های صحیح رسانه‌ای در نسل نوین بهره نمی‌برند. این رسانه‌ها طوری خبرها و رویدادها را منتقل می‌کنند که مخاطب تصور کند در حال اطلاع‌رسانی همه چیز به‌طور صادقانه و کامل هستند؛ آنچه در راستای جذب و نگه‌داشتن مخاطب و در نهایت جریان‌سازی انجام می‌شود.

با این مقدمه، لازم است اشاره کنم که تمام مردم دنیا یا حداقل درصد زیادی از آن‌ها، در اصولی مشترک با هم توافق دارند. این اصول شامل انسانیت، پرهیز از ظلم، آزادی، مردانگی، خانواده‌دوستی، میهن‌دوستی و ارزش‌های انسانی و ملی است. همه این‌ها بر اصول انسانی مشترک تأکید دارند. مردم از ظلم و ظالم ناراحت‌اند و از مظلوم حمایت می‌کنند. رسانه‌هایی که در دنیا آزادی‌خواه هستند یا از مظلومین حمایت می‌کنند، باید به جایی برسند که حتی اگر تحت فشارهای سیاسی یا ملاحظات خاص قرار دارند، اصول اولیه انسانی و مشترک را فراموش نکنند؛ اصولی که می‌تواند زمینه‌ای برای نشان‌دادن علت و اساس مقاومت باشد. اینکه چرا مردم در برابر ظلم مقاومت می‌کنند؟ اولین ظالمان در حق مردم فلسطین چه کسانی بودند؟ تاریخ در خصوص این ظلم چگونه پیش رفته و چه می‌گوید؟ و اصلا چرا اکنون به این شرایط رسیده‌ایم؟ تمامی این‌ها مسائل مهمی هستند که می‌توان به آن‌ها پرداخت و در نهایت به عمق موضوع پی برد.

از به تصویرگذاشتن انسانیت و ظلم در شرایط جنگ غزه گفتید؛ دو موضوعی که طی این ماه‌هایی که غزه در فضای جنگ به سر می‌برد، تلاش‌های بسیاری در خصوص به‌نمایش گذاشتن آن‌ها انجام شد، تا صدای مردم مظلوم غزه به گوش سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری برسد؛ فضایی که البته نباید تحت فشار قرارگرفتن رسانه‌ها از سوی قدرت‌های بزرگ برای بازسازی روایت‌ها طبق منافع خاص و همچنین دست‌کاری اخبار و اطلاعات را در خصوص آن فراموش کرد؛ چالش‌هایی که گاهی نمی‌توان بر آن‌ها غلبه کرد. آنطور که همچنان سازمان‌های بین‌المللی و حقوق بشری نتوانستند اقدام مؤثری در راستای حل بحران فلسطین و اشغال آن توسط صهیونیست‌ها صورت دهند. درست است؟

ببینید، برخی رسانه‌ها که پایگاهشان کاملا مشخص است و رسانه‌های کوچک و کم‌شماری هم نیستند. این‌ها اصول کاملا واقع‌بینانه‌ای دارند و نمی‌توان این واقعیت را نادیده گرفت. نکته دوم این است که سازمان‌های سیاسی و حقوق بشری بین‌المللی عملا ابزارهایی هستند که در مجموع توسط استکبار، استعمار و غرب، به‌ویژه آمریکا و برای منافع آن‌ها ایجاد شده‌اند که در طول تاریخ نمونه‌هایی بسیاری از آن‌ها قابل مشاهده است؛ به‌عنوان مثال، شما می‌بینید افرادی که خودشان جزو جنایتکاران جنگی بوده‌اند، در سرزمین‌های اشغالی جایزه صلح نوبل دریافت می‌کنند! نکته سوم اینکه حجم فاجعه‌ای که در غزه اتفاق افتاده، آنقدر زیاد است که حداقل می‌توان گفت که نه تنها رسانه‌ها در ایران یا منطقه، بلکه رسانه‌ها در سراسر دنیا نمی‌توانستند این موضوع را نادیده بگیرند؛ رسانه‌هایی که طی ماه‌ها به عمق فاجعه در غزه اشاره کردند و مرتب در حال تولید محتوا بوده و هستند.

نکته چهارم اما به این موضوع اشاره دارد که نمی‌توان گفت رسانه‌ها نتوانستند بر روی سازمان‌های بین‌المللی تأثیر بگذارند؛ چون سردمداران این سازمان‌ها همانند سردمداران کشورهای غربی و اروپایی هستند که به‌عنوان حامیان اصلی صهیونیست‌ها شناخته می‌شوند. این‌ها در واقع نگاه یکسانی دارند و چندان توجهی به تأثیر رسانه‌ها ندارند. اما درمقابل، همین رسانه‌های اندکی که به جنگ غزه و بیان واقعیت‌ها از تریبون خود پرداخته‌اند هم باعث شده‌اند طی ماه‌های گذشته ما شاهد تجمعات ضدصهیونیستی بسیاری در منطقه و فرامنطقه باشیم.

آنطور که تجمعاتی در اروپا، آمریکا، کانادا، استرالیا و آمریکای لاتین رخ داد و همچنان مردم این مناطق با هر ادعا و موقعیتی هنوز هم برای حمایت از مردم مظلوم فلسطین به خیابان‌ها می‌آیند و خواهان پایان خشونت علیه مردم فلسطین هستند. این‌ها همگی تأثیرگذاری‌هایی است که رسانه‌های محدود موجود ایجاد کردند و باعث به‌راه‌افتادن این موج در جای جای کشورها شدند. از طرفی ما به عنوان رسانه تنها تصمیم‌گیرندگان عرصه رسانه بین‌الملل نیستیم. هر کس بر اساس پایگاه ایدئولوژیکی، مالی و سیاسی خود، برای اهداف خود کار می‌کند؛ بنابراین نمی‌توان گفت که ما سیاست‌ها را تعیین کرده‌ایم و می‌توانیم روی تمام افکار عمومی دنیا تأثیر بگذاریم.

واقعیت این است که بسیاری از افکار عمومی دنیا تحت تأثیر رسانه‌های دیگری هم هستند که اصولا به رسانه‌های دیگر توجه نمی‌کنند و به‌طور خاص بر اساس منظومه فکری و ذهنی خود تأثیر می‌پذیرند. البته این بدین معنی نیست که در این شرایط نباید تلاش کرد؛ بلکه باید در حد توان از هر فرصتی استفاده کرد تا در نهایت شرایط بهتری برای مردم آواره فلسطین فراهم شود؛ آن‌هایی که ماه‌ها در معرض بمباران‌ قرار گرفتند و کسانی که از بمباران‌ها جان سالم به در برده‌اند هم آواره هستند.

در پایان از چالش‌های جبهه مقاومت با توجه به شرایطی که از قدرت رسانه‌ای اسرائیل در قالب یک امپراتوری گفتید، بگویید؛ چالش‌هایی که مطمئنا توانایی مقاومت در مقابل صهیونیست‌ها را مورد آسیب قرار می هد. در این فضا جبهه مقاومت آیا در آینده مجبور به تغییر استراتژی خود با در نظر گرفتن شرایط جدید لبنان، سوریه و یمن خواهد بود؟

باید به‌طور واقع‌بینانه در مورد مقاومت صحبت کنیم. ابتدا باید گفت در همه عرصه‌هایی که به نام جبهه جنگ و درگیری میان دو طرف بوده است، از زمان هابیل و قابیل تا به امروز، این عرصه‌ها همواره یک‌دست نبوده‌اند و نمی‌توان گفت که همیشه پیروزی در یک طرف بوده یا در طرف دیگر؛ به عنوان مثال در زمان پیامبر اسلام (ص) و حکومت امام علی (ع) جنگ‌هایی که داشتند هیچ‌کدام صددرصد پیروزی نداشته‌اند؛ شکست‌ها و عقب‌نشینی‌هایی هم وجود داشته و در برخی موارد، نیاز به تغییر استراتژی و راهبرد جدید هم بوده است.

همچنین در دوران دفاع مقدس نیز زمانی خرمشهر را از دست دادیم و زمانی آن را بازپس گرفتیم. مهران زمانی اشغال شد و بعد از آن ما با آزادکردن آن پیروز شدیم. این نشان می‌دهد که در تمامی عرصه‌های جنگ، هیچ‌وقت پیروزی یک‌طرفه نبوده و تاریخ همواره فراز و فرودهایی داشته است. در مورد مقاومت نیز، در دهه‌های گذشته شاهد روند روبه‌رشدی در منطقه و کشورهای مختلف بوده‌ایم و پیروزی‌های بزرگی به ثبت رسیده است.

حالا اما با شرایط جدید و آموزش‌های نوینی که ارتش رژیم صهیونیستی دریافت کرده است، تاب‌آوری مردم و ارتش اسرائیل به شدت افزایش یافته است. بعد از سال ۲۰۰۶ میلادی و در سال‌های ۲۰۲۳ و ۲۰۲۴، ارتش اسرائیل که معروف به ارتش جنگ‌های کوتاه مدت است، اکنون بیش از 15 ماه در غزه جنگید. در این مدت هم اگرچه اهدافش محقق شده یا نشده باشد؛اما این 15 ماه جنگ حتی با وجود اینکه تل‌آویو و حیفا هدف موشک‌ها قرار گرفته‌اند، باز هم نشان می‌دهد که تاب‌آوری ساکنان سرزمین‌های اشغالی و ارتش اسرائیل افزایش یافته و آن‌ها بر روی تاکتیک‌های نظامی و تاب‌آوری کار زیادی انجام شده است.

از طرفی این موضوع که حماس در نوار غزه آسیب‌های جدی دیده نیز غیرقابل‌کتمان است؛اما این نیز به معنای نابودی حماس نیست؛ آنطور که ما شاهد بودیم که از نوار غزه موشک‌هایی به سمت اسرائیل شلیک می‌شد. از طرفی حدود ۱۰۰ گروگان اسرائیلی بیش از 15 ماه در دست حماس هستند. همگی این‌ها نشان می‌دهد حماس نابود نشده است. اگر حماس نابود شده بود، دیگر هیچ‌گونه مذاکره‌ای برای آتش‌بس اصلا صورت نمی‌گرفت.

در لبنان هم همینطور است؛ حزب‌الله لبنان آسیب‌های جدی دیده، رهبر و فرماندهان خود را از دست داده؛ اما حزب الله بازسازی شد و به فعالیت خود ادامه داد. به‌طورمشابه، سایر نیروهای مقاومت در منطقه نیز با ضعف و شدت متفاوتی عمل می‌کنند. برخی از آن‌‎ها همچنان قدرتمند به فعالیت خود ادامه می‌دهند و برخی دیگر در حال بازسازی خود هستند؛ فضایی که معنایش این نیست که مقاومت در منطقه نابود شده است. اگرچه بعضی از شاخه‌های مقاومت آسیب دیده‌اند؛ اما با توجه به وعده الهی، این نیروها خود را بازسازی خواهند کرد و از اهداف خود دست نخواهند کشد.

چالش اصلی این است که نیروهای جبهه مقاومت زمان بازسازی خود را به حداقل برسانند و با فرماندهی دقیق و استراتژی جدید، آسیب‌های خود را شناسایی و رفع کنند. آن‌ها باید با راهبردی نو، نیروهای خود را برای اهداف پیش رو بازسازی کنند تا در عرصه میدان موفق و مؤثر باشند. علاوه بر این، در این فرآیند بازسازی، باید به شرایط منطقه‌ای و قدرت‌گرفتن دشمنان هم توجه کنند. همچنین روش‌های جدید جنگی که به صورت انسانی یا غیرانسانی اعمال می‌شود، به خصوص به‌کارگیری پیجرها در لبنان، به عنوان یک تاکتیک جدید توسط صهیونیست‌ها، قابل توجه است.

این روش‌ها ناجوانمردانه بودند و تلفات زیادی داشتند که خود شهید سید حسن نصرالله هم اذعان کرد که حزب‌الله آسیب سختی دیده است. در نهایت اما با وجود تمام آسیب‌ها و خسارت‌ها، نیروهایی مقاومتی که همچنان در میدان هستند و به رغم سنگینی‌ها و مشکلات موجود، به مبارزه ادامه می‌دهند، به مرور زمان خود را بازسازی خواهند کرد. این نیروها هدف واحد و مقدسی دارند و آن مقابله با رژیم نامشروع صهیونیست‌ها و بازگرداندن فلسطینی‌ها به سرزمین‌های خود است که آزادی آن‌ها در امنیت، ان‌شاءالله تحقق خواهد یافت.

برچسب‌های خبر
اخبار مرتبط
دیدگاهتان را بنویسید

- دیدگاه شما، پس از تایید سردبیر در پایگاه خبری اصفهان زیبا منتشر خواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد‌شد
- دیدگاه‌هایی که به غیر از زبان‌فارسی یا غیرمرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد‌شد

نوزده − یک =