به گزارش اصفهان زیبا؛ انیمیشنها یکی از جذابترین و تأثیرگذارترین رسانهها برای کودکان و نوجوانان هستند. در این بین، «پسر دلفینی 2» ساخته محمد خیراندیش، بهعنوان دنبالهای برای انیمیشن موفق «پسر دلفینی 1»، وارد جشنواره فجر شد. «پسر دلفینی 1» توانست فروش قابل توجهی در ایران و بازار جهانی کسب کند و همچنین به یکی از انیمیشنهای محبوب کودکان در ایران نیز تبدیل شد. همین موضوع باعث شد که بسیاری از مخاطبان امیدوار باشند نسخه دوم این اثر با ارتقای کیفی همراه باشد.
چرا «پسر دلفینی 1» محبوب بود؟
یکی از دلایل اصلی محبوبیت «پسر دلفینی 1» روایتی فانتزی و تخیلی است که سازندگان به آن پرداختهاند و با استفاده از قهرمان یک کودک، قراردادهای دنیای بزرگترها را کنار گذاشتهاند. این ویژگیها به همراه پیوند فیلم با فرهنگ بومی مردم جنوب کشور، از موسیقی گرفته تا طراحی کاراکترها، و همچنین طراحی بصری چشمنواز و استانداردهای فنی، از عواملی هستند که باعث میشوند این اثر پویانمایی دوستداشتنیتری به نظر برسد. در «پسر دلفینی 2» نیز این نکات بهخوبی حفظ شده و مسیر مشابهی ادامه یافته است؛ اما متأسفانه خردهروایتهای پراکندهای که در «پسر دلفینی 1» منتقدان به آن اشاره کرده بودند و باعث میشدند فیلم از تمرکز روی خط اصلی داستان دور شود، این بار در قالب تعدد کاراکترها خود را نشان داده است. بهطور عمده، این بزرگترین ایراد و نقص فیلم است که موجب حسرت میشود.
ضعف فیلمنامه و شخصیتپردازی
در این انیمیشن سه نکته مهم وجود دارد که باید به آنها توجه کرد. اول، تعداد زیاد شخصیتهای غیرضروری است که هیچ تأثیری در پیشبرد داستان ندارند. این شخصیتها نهتنها تأثیر مشخصی بر روند داستان ندارند، بلکه بهدلیل پرداخت سطحی، عمق لازم را پیدا نمیکنند و در نهایت موجب سردرگمی مخاطب کودک میشوند دوم، دغدغههای پسر دلفینی در این نسخه بهدرستی تعریف نشدهاند و درگیر چالشهایی میشود که پرداخت درستی ندارند و به همین دلیل، نتیجهای سطحی دارند. این مسئله باعث پراکندهگویی و پاسخهای ساده به مسائل مهم مانند یافتن دوست میشود که بههیچوجه نمیتواند کودک را به نتیجهای دقیق برساند. در واقع، یکی از مهمترین مشکلات این انیمیشن، روایت پراکنده و شلوغ آن است که بهجای پرداختن به جزئیات مهم، درگیر زیادهگویی و طرح مسائل غیرضروری میشود.
سوم، کمبود جزئیات در روایت و حذف برخی صحنههای ضروری است. بهجای پرداخت به جزئیات مهم، سازندگان سعی کردهاند از هر موضوعی عبور کنند و به سراغ موضوعات دیگری بروند. این امر باعث شده که در برخی لحظات، احساس شود که صحنههایی از فیلم ساخته نشدهاند یا برای کوتاه نگهداشتن مدت زمان انیمیشن، حذف شدهاند. این مسئله موجب شده که برخی اتفاقات مهم بدون زمینهسازی مناسب رخ دهند و در انتهای فیلم، مجبور به شعار دادن شوند تا تماشاگر کودک دچار گیجی و سردرگمی نشود.
بیثمر شدن ظرفیتهای ضدقهرمان
بااینحال، شخصیت «خواجه ماجد» ضدقهرمانی است که نقطه مثبت فیلمنامه معرفی میشود؛ اما متأسفانه بهدرستی پرداخته نشده است. ماجد پس از آسیبهایی که از مبارزه پسر دلفینی با هیولای دریا دیده، بهدنبال جلب توجه و قدرتنمایی است و برای رسیدن به این هدف، بهسمت شرارت کشیده میشود؛ اما متأسفانه بهطور سطحی و سریع از او عبور میشود و فرصت پرداخت عمیقتر به او و درنتیجه روایت بهتر از بین میرود. در حقیقت خواجه ماجد با توجه به پیشینهای که دارد، میتوانست به یک آنتاگونیست پیچیده و جذاب تبدیل شود که متأسفانه از دست رفته است.
لحظات کمیک و شاد برای کودکان
با این همه، «پسر دلفینی ۲» همچنان در برخی بخشها توانسته جذابیتهایی برای مخاطب کودک ایجاد کند. صحنههای موزیکال و لحظات کمیک برای کودکان سرگرمکننده هستند و فضای فانتزی فیلم میتواند برای آنها جذاب باشد. همین مسئله احتمالاً باعث میشود که فیلم از نظر گیشه موفق عمل کند و همچنان مخاطبان خود را داشته باشد.
موسیقی، قابل قبول اما ناهماهنگ
موسیقی در انیمیشنها نقشی حیاتی دارد و میتواند فضای داستانی را غنیتر کرده و مخاطب را بیشتر درگیر لحظات درام و هیجانانگیز کند. در «پسر دلفینی ۲» موسیقی بهطور کلی نتوانسته با فضای فیلم هماهنگ شود. گاهی اوقات احساس میشود که موسیقی صحنهها از سایر بخشهای فیلم جداست و هیچ ارتباطی با بگگراند موزیک یا تم اصلی ندارد. این ناهماهنگی بین موسیقی متن و صحنه باعث ایجاد فاصلهای بین عواطف فیلم و واکنشهای مخاطب میشود. موسیقیهای شاد و موزیکال که برای کودکان جذاب است، در فیلم وجود دارد و نمیتوان آنها را نادیده گرفت؛ اما در یک انیمیشن با چنین مضمون و دنیایی، انتظار میرود که موسیقی نهتنها سرگرمکننده و شاد، بلکه در انتقال پیامها و دنیای درونی فیلم نیز مؤثر باشد. این اتفاق تنها در صحنهای که ماجد درباره خودش توضیح میدهد، بهطور کامل رخ میدهد.
اثری که در حد انتظارات ظاهر نشد
با وجود ضعفهایی که در «پسر دلفینی ۲» مشاهده میشود، بهدلیل پیشزمینهای که قسمت اول در ذهن مخاطبان ایجاد کرده و جذابیتهای بصری آن، احتمالاً این انیمیشن همچنان قادر خواهد بود در گیشه موفق عمل کند. ممکن است مخاطب پس از تماشای فیلم احساس نارضایتی یا دلسردی نداشته باشد؛ اما وقتی محاسن و معایبش را کنار هم میگذارد، این احساس در او به وجود میآید که اثر میتوانست بهتر از این باشد و پتانسیلهای بیشتری داشت. در نهایت، نمیتوان بهطور کامل از آن بهعنوان یک اثر ضعیف یاد کرد، بلکه باید گفت که با توجه به نکات مثبت آن، این انیمیشن هنوز هم از جذابیتهایی برخوردار است. در عین حال، به نظر میرسد آینده روشنی در انتظار این مجموعه باشد و امیدواریم مشکلات موجود در این قسمت برطرف شوند و قسمتهای بعدی آن با کیفیتی بالاتر و داستانی غنیتر ارائه شوند.















