به گزارش اصفهان زیبا؛ از قدیم مساجد به همراه محلههایشان شناخته میشدند؛ مثلا میگفتند مسجد محله فلان، بچههایش اینطور هستند؛ ویژگی جغرافیایی که اتفاقا به هویت مردم آن محله هم گره میخورد و ویژگی متمایزی را برای آن مسجد رقم میزد. بااینحال در چند دهه اخیر با تغییرات شهری نوین و گسترش حملونقل، برخی مساجد هویتی فارغ از محلهمحوری به دست آوردهاند. اگرچه چنین مساجدی همچنان از موقعیت جغرافیاییشان تأثیر میپذیرند؛ اما با آن تأثر از مردم محله متفاوت است و به همین دلیل انتظار کارکردی متفاوتی هم باید از آنها داشته باشیم.
«مساجد شهری» عنوانی نوین و ابداعی است که برای توصیف گونهای متفاوت از مساجد استفاده میکنیم؛ مساجدی که دیگر در یک محله خاص با ویژگیهای بومی مشخصی قرار ندارند؛ بلکه در حاشیه خیابانهای پررفتوآمد واقع شدهاند و اتفاقا عمده مخاطبشان مردمی هستند که صرفا گذرشان به مسجد خورده است. چنین مساجدی ازیکطرف به دلیل اینکه متأثر از ویژگیهای رفتاری محله خاصی نیستند، ظرفیت بیشتری برای بهکارگیری مدلهای مختلف فرهنگی دارند؛ اما از سویی دیگر به دلیل تکثر نگرش مخاطب و عدم تعلق او به مسجد، باید دائما فعالیتهای خود را بازنگری کرده و جدیدترین و مؤثرترین شیوه فعالیت فرهنگی را به کار گیرند.
با چنین توصیفاتی، یکی از مساجدی که با مسئول فرهنگی او به گفتوگو نشستیم، مسجد «الهادی» در خیابان سید علیخان است؛ مسجدی که در ابتدای یکی از خیابانهای منتهی به گذر فرهنگی چهارباغ واقع شده و از سمت دیگر خیابان هم با خانههایی محدود و کمجمعیت مواجه است. ازاینجهت میتوان گفت که عمده مخاطب این مسجد مردمی هستند که برای تفریح، خرید یا مواردی ازاینقبیل به گذر چهارباغ آمدهاند. با درنظرگرفتن این ویژگی، با مسئول فرهنگی آن گفتوگویی کردیم تا از چگونگی فعالیتهای مسجد توضیحاتی دهد. البته گفتن این نکته هم مهم است که بدو ورود به مسجد، برخلاف تصویر رایجی که از مساجد دیده میشود، میز ایرهاکی و فوتبالدستی به چشممان آمد؛ در کنار میزهایی با صندلیهایی چهارنفره که بخش اعظمی از شبستان بیرونی مسجد را پرکرده بود و روی هریک عناوین مختلفی نوشته شده بود: مشاوره تحصیلی، مشاوره شغلی، مشاوره ازدواج، مشاوره خانواده و… . با دیدن چنین تمایزی از میان پسرهای کودک و نوجوانی که در شبستان دور هم جمع شده بودند، صحبتم را با خانم سمیه علائدینی با اشاره به همین موضوع آغاز کردم.
برنامه همیشگی مسجد همین است؟ مثلاینکه اینها میزهای مشاوره است.
بله از آذرماه سال گذشته تاکنون، برنامه مسجد هر شب جمعه برپایی این میزهای گفتوگو بوده و مردم در موضوعات مختلفی که میبینید، با مشاوران صحبت میکنند.
پس بگذارید از ابتدای فعالیتهای اینچنینی مسجد شروع کنیم. از سیر فعالیتهای فرهنگی مسجد بگویید.
بگذارید ابتدا توضیحی از وضعیت ظاهری مسجد بدهم. ابتدای کار تقریبا هفت سال پیش بود. مواجهه اول ما با این مسجد با یک وضعیت ظاهری بسیار نامناسب بود که حتی موقعی که باران میآمد از سقفش آب میچکید و تبله کرده بود. یک چنین ویژگیهایی داشت که واقعا در شأن این مسجد آن هم با موقعیت جغرافیاییاش و نزدیکی به گذر چهارباغ نبود؛ به همین خاطر خصوصا در زمانی که همهگیری کرونا بود و مسجد تعطیل شد، یک تغییرات زیربنایی دادیم و از جهت ظاهری مسجد بازسازی خوبی شد.
وضعیت فعالیتهای فرهنگی مسجد چطور بود؟
آن اوایل دیدیم استقبال بسیار کمی از نماز جماعت میشود. بعدا متوجه شدیم پیش از این، نماز جماعت منظمی در مسجد برپا نمیشده است. به همین دلیل نخستین کاری که کردیم این بود که برگزاری نماز جماعت را به شکل ثابت و منظم برپا کردیم. نکته بعد اینکه تلاش کردیم به ولادتهای اهلبیت اهمیت دهیم و جشنهای شادی برپا کنیم؛ مثلا حدود شش سال پیش بود که با همراهی چند هیئت و ارگانهای شهری جشن غدیر را در چهارباغ برپا کردیم و اصلا از همان سال به بعد بود که جشنهای اینچنینی در چهارباغ برگزار میشود.
بعد از آن برنامه تصمیم گرفتیم که طرحهایمان بهگونهای باشد که خود مسجد محور قرار گیرد و شناخته شود؛ مثلا در دهه فجر شبستان بیرونی مسجد را میز زدیم و برای هر میز یک بازی فکری گذاشتیم. همین کار باعث شد جوان و نوجوانهای زیادی به مسجد جذب شوند و بعدازآن استقبال، یکی از راههای ارتباط با جوان و نوجوانها به همین شیوه است. یک برنامه دیگری که بازخورد خوبی هم داشت، دعوت از مسئولان شهری بود. طبق برنامهمان هر شب یکی از مسئولان مثلا شهردار، اعضای شورای شهر و… به مسجد میآمدند و با مردم صحبت میکردند. اجرای این برنامه در دهه فجر فرصت خوبی بود که مردم پرسشهایشان و توقعاتشان را با مسئولان مطرح کنند.
از این میزهای مشاوره هم بگویید.
ایده این کار با توجه به موقعیت مسجد شکل گرفت. همانطور که گفتم مسجد الهادی در کنار چهارباغ قرار دارد و مخاطبان متنوعی از اقشار و سنین مختلف به آن رفتوآمد میکنند. از طرفی با درنظر گرفتن اینکه میخواستیم برنامههایمان با مرکزیت خود مسجد باشد، تصمیم گرفتیم مسجد را به یک پاتوق گفتوگو تبدیل کنیم. این میزهایی که میبینید، میزهای مشاوره است که از سال گذشته تاکنون برپا شده و کارشناسانمان با توجه به تخصصشان با موضوعات مختلفی که توان پاسخگویی به آن را دارند، به افراد مشاوره میدهند. این برنامه خصوصا در عید نوروز سال گذشته بسیار موفق بود.
روند کار اینطور بود که بعد از نماز مغرب مشاورهها شروع میشد و هر شب تا 12 شب ادامه داشت. اصفهانیها میآمدند، مسافران میآمدند و گروههایی هم از مسجد به داخل چهارباغ میرفتند و مردم را دعوت میکردند که در مسجد چنین برنامهای داریم.
باتوجه به اینکه گفتید مخاطبتان معمولا مردم گذری هستند، آیا مخاطب ثابت هم دارید؟
طبیعتا مسجد ما با بعضی مساجدی که محلهمحور هستند فرق میکند. در آن مساجد مردم خودشان کارها را پیش میبرند و اینجا چنین چیزی نداریم؛ ولی هستند افرادی که میبینیم هر هفته شبهای جمعه میآیند و با مشاورها صحبت میکنند یا مثلا بهواسطه جشنهای مختلفی که داشتیم، جذب مسجد شدهاند.
توضیحاتی که از برنامههای مسجد داشتید، بیشتر بهصورت خانوادگی بود و شامل همه سنین میشد. برنامهای دارید که بهطور مشخصی مربوط به جوانان و نوجوان باشد یا رویکردتان اینطور نبوده؟
نه، اتفاقا اینطور نبوده و بهطور خاص برنامههایی برایشان داشتهایم؛ مثلا همین بازیهای رومیزی که گفتم، عمده مخاطبش جوان و نوجوان هستند. از طرفی، ارتباطی هم با مدارس اطراف مسجد برقرار کردیم و دانشآموزهایشان به مسجد میآیند؛ مثلا یکی از مدارس، برخی روزها یک ساعت از قبل از اذان ظهر دانشآموزهایشان به مسجد میآمدند. اول با بازیهای فکری و ورزشی مسجد، بازی میکردند و بعد که وقت استراحتشان میرسید، با همدیگر جمع میشدند، قرآن میخواندند و یک گپوگفتی با هم داشتیم. خصوصا آن سالی که کشور دچار التهاب شده بود و ماجرای ززا پیش آمده بود، دانشآموزها خودشان دو دسته میشدند و باهم صحبت میکردند. موافق و مخالفها با هم صحبت میکردند. البته مشاورانی بودند که پاسخگوی بچهها باشند؛ ولی برای ما مهم بود که این گفتوگو بین خودشان شکل بگیرد. جوان و نوجوان خودش باید به این نتیجه برسد که چطور راهش را انتخاب کند.
مسجد پایگاه بسیج هم دارد؟
بله؛ از سالی که به مسجد آمدیم هم پایگاه خواهران و هم پایگاه برادران پا گرفت. پایگاه خواهران به اسم حضرت زینب(س) و پایگاه برادران به اسم الهادی(ع). کانون مسجد هم به اسم نورالهدی است و بخشی از کارهایمان را از این طریق انجام میدهیم. البته در کل مردم محلی بعضیشان به خاطر مذهب خاصشان و برخی به خاطر عقاید سیاسیشان زیاد با فعالیت پایگاه بسیج موافق نبودند و همین عدم همراهی کلی که از سوی مردم محل، برخی کارهای مسجد را با مشکل مواجه میکند.
برنامههایی که بیان کردید، کم یا زیادش مستلزم تأمین مالی است. با توجه به موقعیت خاص مسجد و آنچه از محلیها گفتید، چطور هزینههایتان تأمین میشود؟
بله؛ همانطور که گفتم اینطور نیست که از جانب مردم محل بتوانیم هزینهها را تأمین کنیم. در این سالها شاید یک تأثیری گذاشته باشیم و مردم محل یا کسبه چهارباغ از برنامهها استفاده کنند؛ ولی کمک مالی یا معنوی نداشتهایم؛ اما بهواسطه ارتباطاتی که داریم و به لطف خیرانی که هستند، هزینههای کار فراهم شده است. البته که تمام تلاشمان این بوده که به کمترین میزان ممکن هزینه داشته باشیم؛ اما از طرفی معتقدیم کاری به دل مخاطب امروزی مینشیند که تمیز و بهروز باشد و به همین خاطر هزینههای خودش را دارد.