به گزارش اصفهان زیبا؛ پیادهروی در مسیرهای گوناگون، معمولا آوردههایی بههمراه دارد. امروز در مسیرم از چهارباغ میگذشتم که با شگفتی مواجه شدم. ایستگاهی برای برگزاری مسابقه نقاشی کودکان و نوجوانان مستقر شده بود و چند کودک مشغول نقاشی بودند. در ادامه نیز پیادهرو مزین به تابلوهایی درباره چهارباغ بود؛ گفتههای افراد مشهور، جملههایی از سفرنامهها و نظایر آن.
در سمت دیگر اما، شور و حرارت بیشتری جریان داشت. تمام مسیر از میدان امامحسین(ع) تا میدان انقلاب، پر بود از غرفههای گوناگون؛ از صنایعدستی و کارهای هنری گرفته تا غرفههایی برای بازی کودکان.
خواستم این برنامه را از دید یک شهروند بررسی کنم و مزایا و معایبش را بسنجم. در وهله اول، از اهمیتدادن به هفته اصفهان خوشحال شدم. اینکه شهرداری و نهادهای دیگر برای این مناسبت ارزش قائل هستند، برنامهریزی و هزینه میکنند و با استفاده از گروههای مختلف آن را به اجرا درمیآورند، قابل احترام و تحسین است.
گروههای مختلف که میگویم، یعنی که در این رویداد از دختران و پسران نوجوان گرفته تا مردان و زنان میانسال، هرکدام به کاری مشغول و در حال انجام وظیفهای هستند؛ یک نفر نگارگری میکند و با دقت تمام در حال رنگآمیزی نقوش چشمنواز است، یکی محصولات خاتمکاری را معرفی میکند و به فروش میرساند، گروههای خیریه با بهکارگیری افراد کمتوان، غرفههایشان را اداره میکنند، برخی سنتور، سهتار یا دف مینوازند و کانون خدمت رضوی نیز مانند گذشته حضور دارد و خدمات مختلفی ارائه میدهد.
در این میان حضور دختر نوجوانی که نقالی میکند، چشمم را میگیرد. با فصاحت تمام شعری درباره اصفهان میخواند و مدتی بعد که برمیگردم، در حال داستانگویی است. داستان ضامن آهو را تعریف و دلها را هوایی مشهد میکند.
صحنههای دیگری نیز برای اجرا وجود دارند. یکی از آنها که جمعیت نسبتا زیادی را گرد خود جمع کرده است، از مردم میخواهد برخیزند و باهم نرمش کنند. موزیکی نیز ضمیمه ماجراست و افراد در گوشهوکنار به نظاره و تماشا مشغولاند.
بهطورکلی طرح جالبی است و اقبال زیادی از طرف کودکان دارد. آنها در همان ابتدا میتوانند کارت ثبت امتیاز بگیرند و بعد با مشارکت در هر بازی، امتیاز جمعآوری کنند تا درنهایت متناسب با آن جایزه دریافت کنند.
حرکت بعدی که به نظر جالب و تأثیرگذار میآید، قراردادن تابلو فرشهایی از شخصیتهای مشهور اصفهانی و شرح زندگانی آنهاست که چند دختر نوجوان این معرفی را برعهده دارند.
چه انتظاری باید داشته باشیم؟
اما از نقاطضعف کار نیز بگوییم تا به بهترشدنش کمکی کرده باشیم. برنامههای در حال اجرا، تماما رنگوبوی اصفهان ندارند؛ مثلا غرفههای بازی کودکان صرفا به برگزاری چند بازی تکنفره یا گروهی میپردازند، بدون آنکه ریشه تاریخی داشته باشند.
هرچند انجام بازیها و امتیازدهی خاطره خوبی در ذهن کودکان بهجا میگذارد، بهتر است با مفاهیم فرهنگی و تاریخی آمیخته شود؛ مثلا بازیهای گروهی قدیمی یا معرفی مشاهیر استانی در ضمن بازی.
استفاده از نمادهای خارجی در رویدادی که به مناسبت هفته فرهنگی اصفهان برگزار شده است نیز چندان چشمنواز و معنادار نیست. شاید پاسخ این باشد که ما از وجود نمادهای ملی، مثلا به عنوان شخصیتهای کارتونی، به اندازه کافی برخوردار نیستیم؛ این خود نقطهضعف دیگری است و باید در سطوح بالاتر برای رفع آن چارهاندیشی کرد؛ همچنین بهتر بود بهجای موسیقی نامرتبط، جایگاه بیشتری برای موسیقی ایرانی و مکتب اصیل موسیقی اصفهان قائل شد.
دیگر آنکه ترکیب موضوعها باهم، ملغمهای ساخته است که مخاطب نمیداند دقیقا باید چه انتظاری داشته باشد؛ خرید کند؟ از خدمات استفاده کند یا تنها ببیند و لذت ببرد؟
با وجوداین، چنین رویدادهایی از این لحاظ که برای دقایقی لبخند بر لب مردم مینشاند، شایسته تقدیرند؛ علاوه بر این، تلاشی که در راستای شناساندن بزرگان اصفهان و ارج نهادن به هفته فرهنگی اصفهان صورت گرفته، خوشحالکننده است.