به گزارش اصفهان زیبا؛ فیلم مستند «ستاره، دختر ایران» ساخته مرتضی رحمتی، مستند 54 دقیقهای بازنمایی موفق از حماسه ایثارگران عرصه صنعت و تولید است که با تلاش شبانهروزی در سنگر و خاکریز خویش (پالایشگاه ستاره خلیج فارس) رقم زدند.
مردانی که در کوران تحریمهای ظالمانه و پیمانشکنیهای کشورهای غربی، با اتکا به یاری خداوند و همت و دانش و تخصص خویش، قامت برافراشتند و سینه سپر کردند. آنان از خواب و آسایش و خانواده گذشتند تا ستاره خلیج فارس همچنان درخشان بماند و به کمسویی کاهش تولید متمایل نشود.
این حماسه در فیلم، چگونه روایت میشود؟
ماجرای مستند به روزهای پایانی سال 96 بازمی گردد. اولین نما، از داخل ماشین و با گفتوگوی مدیرعامل پالایشگاه مهندس دادور و راننده کارگردان شروع میشود. به مهندس دادور در مورد بروز نقص فنی، اطلاع داده شده و پس از ورود و طی مسافت کوتاهی، به محل مورد نظر میرسند.
او به ارزیابی عیب و صحبت با کارشناسان مشغول میشود و علیرغم میل باطنی، مجبور به توقف موقت آن بخش تا تعمیر میشود. در این سکانس، دوربین به همراه مهندسین و تکنسینها، شاهد قدم زدن و موج نگرانی و اضطراب در چهره مهندس دادور است.
در دقایق اولیه فیلم، مدیرعامل با لحنی ساده و خودمانی رو به دوربین میگوید: «خیلی آرزوی دختر داشتم، حالا امیدوارم که اینجا بشه دخترما، این دختر ایرانه، داره به ایران واقعاً خدمت میکنه، الان که فقط یک فازش سرویسه، فاز دومش در حال راه اندازیه، یک پنجم بنزین مملکت تقریباً مدیون اینجاست، این واقعاً یعنی نعمت! خدا واقعاً نعمت بزرگی به ملت ایران عطا کرد» و با این سخن از عنوان فیلم، رازگشایی میشود.
او در سکانس دیگری در ستاد راهاندازی، به کارگردان میگوید: «واقعیت امر آینه که پالایشگاه ستاره خلیج در بندرعباس واقع شده، محیط عملیاتیه، از طرفی دفتر را تعطیل کردیم و دیگه دفتری نداریم، همه باید توی بندرعباس باشند» و با دست به قابهای تصاویر پالایشگاه اشاره میکند. در نمای زیبای بعدی، مهندس دادور پشت به دوربین نشسته و در تنهایی به منظره پالایشگاه در شب مینگرد، موسیقی زیبا و حماسی با تصویر همراه میشود. عنوان فیلم روی تصویر ظاهر شده و روایت حماسه، آغاز میشود.
روایت یک عهدشکنی
در سکانسی دیگر، با فلاشبک به دی ماه سال 96 باز میگردیم؛ زمانی که مهندس دادور در جمع کارشناسان و مهندسین، مطلع میشود که کادر فنی شرکت خارجی (زیمنس) عهدشکنی کرده و علیرغم دریافت مبالغ هنگفت به یورو جهت سوپروایزری پروژه، محل را ترک کرده و یک بخش فنی مهم در ارتباط با تولید بنزین را متوقف نمودهاند و حال، باید این بخش، در مدت 72 ساعت آینده راهاندازی شود تا در فرآیند تولید بنزین، اختلالی
به وجود نیاید.
همه افراد حاضر، آمادگی خود را اعلام میکنند تا با استعانت از خداوند متعال و با اتکای به دانش و تخصص تیم پالایشگاه و فراخوان افرادی که در مرخصی به سر میبرند و تلاش شبانهروزی، پروژه متوقف شده را به پایان رسانده و از وقفه در روند تولید جلوگیری نمایند. با تماشای سکانسی که عوامل اجرای پروژه با چهره رنگ پریده و خسته، رو بهدوربین و در پاسخ مدیرعامل، میگویند که 36 ساعت مداوم، مشغول کار بودهاند و خوابی در کار
نبوده است.
به عنوان یک ایرانی و هموطن این ایثارگران، احساس سربلندی میکنیم و دلمان میخواهد برای ادای احترام، از جای برخیزیم.
سکانس صرف شام مهندسین و عوامل پروژه با مدیرعامل و اقامه نماز در کنار لولهها و اتصالات، یادآور همین صحنهها در دوران دفاع مقدس بوده و به همراه سکانس تحویل سال که با نماهایی از قسمتهای مختلف پالایشگاه تلفیق شده، از لحظات به یادماندنی مستند است.نکته پایانی این که تدوین هدفمند، ریتم سریع و فیلمبرداری روی دست در برخی سکانسها به حس حضور تماشاگر در صحنه، یاری رسانده است. موسیقی متن فیلم، فاخر، زیبا، حماسی و با تصاویر همراهی لازم را دارد.















