یادداشتی بر مستند «یک از هزار»

از کارگاه تراشکاری تا خاکریزهای جنوب

روز چهارشنبه 18 تیرماه، عمارت تاریخی سعدی میزبان اکران و رونمایی فیلم مستند «یک از هزار» ساخته کارگردان اصفهانی، روح‌الله توکلی بود.

تاریخ انتشار: ۱۰:۳۳ - دوشنبه ۳۰ تیر ۱۴۰۴
مدت زمان مطالعه: 2 دقیقه
از کارگاه تراشکاری تا خاکریزهای جنوب

به گزارش اصفهان زیبا؛ روز چهارشنبه 18 تیرماه، عمارت تاریخی سعدی میزبان اکران و رونمایی فیلم مستند «یک از هزار» ساخته کارگردان اصفهانی، روح‌الله توکلی بود.

مستند «یک از هزار»، روایت صادقانه‌ای از دوران دفاع مقدس و مردان بی‌ادعایی است که با دستانی خالی، اما دل‌هایی لبریز از ایمان، در پشتیبانی از جبهه‌ها، حماسه آفریدند؛ کسانی که به گفته شخصیت «عباس» در فیلم «آژانس شیشه‌ای» فقط باخدا معامله کرده‌اند.

آن‌ها، اگرچه از برابر لنز دوربین‌ها و خودنمایی و جلوه‌فروشی در بازار مکاره فضای مجازی، به خلوتِ معنوی خویش گریخته‌اند. اما هنوز در سنگر صنعت (دفاعی و غیردفاعی) باهم‌سنگران قدیم، مشغول خدمت صادقانه به میهن‌اند.

مستند «یک از هزار» درباره چیست؟

فیلم مستند «یک از هزار» از گونه «سینما حقیقت» یا مستند «تعاملی» بوده و ماجرای مستندساز جوانی را به تصویر می‌کشد که به‌صورت اتفاقی برای تراش قطعه‌ای به کارگاه تراشکاری مراجعه نموده و توجهش به قاب عکسی که مربوط به ساخت خمپاره در اصفهان بوده، جلب می‌شود.

ایده‌ای به ذهنش می‌رسد و با سؤالاتی از استاد تراشکار به سرنخ‌هایی از افراد حاضر در عکس مذکور می‌رسد و درنهایت موفق به صحبت با آقای قدرت‌الله میرزایی، از اعضای اولیه سپاه و مدیر گروه مهمات‌سازی در سال‌های ابتدایی دفاع مقدس می‌شود و موافقت ایشان را برای کمک به ساخت مستند و حضور و مصاحبه در فیلم، جلب می‌نماید.

آقای میرزایی، مستندات زیادی را که به‌صورت دست‌نوشته، نوارهای کاست و فیلم‌های ویدیو، ضبط و نگهداری شده را به کارگردان ارائه می‌کند و در دفتر شرکتی که مدیریت آن را بر عهده‌ دارند، جلوی دوربین قرارگرفته و از ناگفته‌های سال‌های ابتدایی دفاع مقدس، تحریم‌های اقتصادی و نظامی، کمبود اسلحه و مهمات و حتی نابودی تانک‌های رژیم بعثی با کوکتل مولوتوف، روایت می‌کند.

از راه‌اندازی اولین کارگاه تعمیر سلاح و ساخت نارنجک و پیوستن هم‌سنگران به او و توسعه فعالیت و گشایش «کارخانه مهمات‌سازی توحید» می‌گوید.

خاطرات آزمایش نارنجک‌ها و خمپاره‌های تولیدی، در حضور فرمانده وقت و مسئولان را با ذوق و شوق بیان می‌کند و تشویق‌های آنان را در ایجاد انگیزه مضاعف در او و همکاران مؤثر می‌داند.

از بنا نهادن واحد فنی مهندسی «شهید ردانی‌پور» و فعالیت شبانه‌روزی برای ساخت سوله و کمک‌های مردمی در مساجد برای احداث آن سخنی می‌گوید. در خلال صحبت‌های آقای میرزایی و همچنین در پایان فیلم، خاطراتی از زبان هم‌سنگران ایشان، در مورد تلاش‌های بی‌وقفه و همدلی در خلق این حماسه، بیان می‌شود.

کارگردان از چه تکنیک‌هایی استفاده کرده است؟

کارگردان در بیان روایت از شیوه‌های نو بهره گرفته است. کمک گرفتن از گفتار راوی (مستندساز) بر روی متن فیلم، استفاده از صدای ضبط‌شده، مرور عکس‌های قدیمی رزمندگان در نمای نزدیک توسط مستندساز، نمایش تصاویر سیاه ‌و سفید و قدیمی نوار ویدیو (احتمالاً بازسازی‌شده)، تنوع و تازگی خاصی را برای مخاطب به ارمغان آورده است.

مصاحبه‌ها، زنده و واقعی و به ‌دور از «تصنع» و «ایفای نقش» از کار درآمده است. فیلم در لایه ظاهری، ناگفته‌هایی از ایثارگری پیشگامان صنعت دفاعی کشور در دوران دفاع مقدس را بیان نموده و در لایه عمیق‌تر، سیر رشد و پیشرفت صنعت دفاعی و موشکی را از ابتدا تا امروز (تولید موشک‌های هایپرسونیک و نقطه‌زن) برای مخاطب، به نمایش گذاشته است.